معرفت بنام خدا خاطره شهید از جبهه که بر می گشت می رفت و کار می کرد.کارش حفر چاه برای مردم بود.دستمزدش هم می داد به همسرش.می گفت این پول رو وقتی من جبهه هستم خرج کن تا محتاج کسی نشی موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 90
بازدید دیروز: 113
کل بازدیدها: 261985
|
||