برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید مدیریت : شاخصه های مدیریت در اسلام - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
سه شنبه 92 شهریور 19 :: 10:39 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 

 


شاخصه های مدیریت اسلامی

 

 

        1- اصل اعتقاد به خدا و رسول(ص) [ اصل عدم تقدم  بر خدا و رسول(ص)]:

     اگر بپذیریم که رفتار و حرکات مدیر متاثر از اعتقادات و باوری قلبی اوست، اصل اعتقاد به خداوند حکیم و امام مبین، زیربنا و اساسی‌ترین اصل در عملکردها و برخوردهای مدیر خواهد بود و هیچگاه رفتار و نظری مغایر با اعتقاد خود انجام نخواهد داد.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: « هیچ فرمانی که برخلاف فرمان خدا باشد، ضمانت اجرا نخواهد داشت»[1].

2- اصل توجه به جایگاه  انسانیت [کرامت انسانی]:

     اگرچه مدیر مسلمان، خدا محور و تابع تعالیم آسمانی است امّا طبق تعالیم پیشوایان الهی، اهمیت نقش انسانی انسان، درجامعه و سازمان ها از اصول خدشه ناپذیر است و باعث رشد برخی از اصول دیگر است. بنابراین، اصل توجه به منزلت و کرامت انسانی، برگرفته از آیاتی از قرآن کریم می‌باشد که توجه به مضامین این آیات، ما را به اهمیت و پایه‌ای بودن توجه به شرافت ذاتی انسان رهنمون می‌شود. برای مثال، منزلت خلیفه الهی[2]  و پرتوی از روح خداوند در وجود او[3] و منبع اسماء اسرار الهی « علّم آدم الاسماء کلّها»[4] و کرامت و شرافتی به او داده  شده که دیگر موجودات فاقد آن هستند[5]  و به فرمان خداوند همه موجودات عالم در خدمت انسان و برای او آفریده شده‌اند[6].

3- اصل وحدت جهت:

     برمبنای این اصل فعالیت هایی که هدف و مقصود واحدی را دنبال می‌کنند، باید در یک طرح و زیر نظر یک رئیس قرار گیرند. امام علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند:

« برای هریک از زیردستان و کارکنان خود وظیفه و کاری تعیین کن تا او را نسبت به همان کار مؤاخذه و باز پرسی کنی، زیرا این روش سزاوارتر است، تا اینکه کارهایت را به یکدیگر وانگذارند».[7]

4- اصل وحدت دستور :

     این اصل می‌گوید هر کارمند تنها باید از یک رئیس مافوق، دستورها و فرمان های کار خود را دریافت کند و به او گزارش دهد، البته اصل انعطاف پذیری در مدیریت، با توجه به مضامین فرازهایی از نامه امام علی(ع )، منافاتی با نظارت چند جانبه ندارد.

    حضرت می‌فرمایند:« برای هریک از وظایف مسئولی تعیین کن و او فردی باشد که کارهای مهم او را مغلوب نسازد و کارهای زیاد او خسته نکند.[8]

5- اصل سلسله مراتب:

    از جمله اصولی که در مبانی اسلامی بر آن تاکید فراوان شده و آن را مایه قوام و انسجام نظام اجتماعی و مدیریتی می‌داند، اصل سلسله مراتب است. یک ارتباط زنجیروار از سلسله مراتب، اختیارت و مسئولیت‌ها را از بالا تا پایین به تصویر می‌کشد. به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

« یا ایها الذین امنو اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی ا لامر منکم ...»[9]

« ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا و رسول و اولی الامر پیروی کنید ... ».

امام علی(ع ) نیز در نامه خود به مالک اشتر فرمان به اطاعت خود و مقدّم بر فرمان خود، فرمان رسول خدا و حضرت باریتعالی را یادآور می‌شود.

6 - اصل انصاف و عدالت:

    این اصل ناظر به مجموعه‌ای از رفتار، کردار و گفتار عادلانه است که اعمال آن موجب افزایش وفاداری کارکنان به سازمان و افزایش روح اعتماد و اطمینان بین آنها و پایبندی افراد به تحقق اهداف سازمان خواهد شد. این اصل که  در مدیریت جدید از آن به عنوان « نظریه عدالت» نیز نام می‌برند، از مبانی محکم و خدشه ناپذیر اداره عمومی و از چار چوب های اساسی یک نظام پایدار و یک سازمان بادوام است که در مکتب اسلام اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. قرآن کریم همه را به انصاف و عدالت رهنمون می‌شود و می‌فرماید:

    « یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء الله و لو علی انفسکم اولوالدین و الاقربین»[10]

    « ای کسانی که ایمان آورده‌اید پیوسته و بطور کامل عدالت را به کارگیرید و برای خدا شهادت دهید ولو به زیان شما و یا پدر و مادر و نزدیکان باشد».

7 - اصل خوشبینی:

    هرچند مدیران  نسبت به برداشت خود از حقایق و واقعیات امور باید دقیق باشند ولی با رعایت اصل خوشبینی و یا به تعبیر فقها « اصاله الصحه» بهتر می‌توانند به اهداف سازمانی و جامعه نائل شوند. بطور طبیعی وجود بدبینی و کینه توزی نه تنها راه‌حل نیست بلکه باعث مشکلات ناخواسته می‌شود. بر اساس این اصل مدیران به دنبال عیب جویی، سرزنش و کینه توزی نبوده و افعال و حرکات کارکنان را حمل بر صحت می کنند و سعی در اصلاح رفتارهای آنها خواهند نمود. 

    امام علی(ع) می‌فرماید: « اساس سیاست به کارگیری رفق و مدار است»

 و نیز می‌فرمایند: « ای مالک ! با بخشش و بزرگواری، لغزش ها و نادرستی های قابل جبران را ببخش ... ».[11]

8- اصل پایبندی به ضوابط به جای روابط :

    این اصل بر مضمون اصل انصاف و عدالت و چارچوب ها و اصول تاکید می‌کند، در نامه امام علی(ع) آمده است که نباید روابط - در ارتباط با خواص-  جای اِعمال مقرارت را بگیرد. زیرا هیچ کس برای رئیس و مدیر در هنگام رفاه و آسانی گران بارتر، و هنگام گرفتاری کم یاری کننده‌تر، و هنگام اِعمال انصاف و عدالت ناراضی‌تر، و هنگام درخواست پراصرارتر، و هنگام بخشش کم ‌سپاس‌تر و هنگام پیشامد سختی های روزگار در شکیبایی و استقامت سست‌تر از خواص نیست.[12] البته منظور از خواص در این جا افراد وابسته ، سرشناس و ثروتمندان جامعه می باشد، نه افراد شایسته، لایق و کار آمد.

9- اصل قانون گرایی و قانونمندی :

    بر مبنای این اصل مدیر مسلمان خود را درگیر کارهای غیر مهم و جزئی نمی‌کند و وقت گران بهای خود را به طرح ریزی اهداف اساسی و اولویت بندی آنها اختصاص می‌دهد. امام علی(ع) با تاکید بر اصول گرایی می فرمایند:[13]

 «چهار دلیل علت ضعف مدیریت ها و سقوط سازمان های بشری است :

-        زیرپا گذاشتن اصولی که مدیریت بر اساس آن شکل گرفته است.

-        اهمیت دادن به کارهای رو بنایی و فرعی .

-        واگذاری امور به افراد نالایق.

-        بها ندادن به افراد توانمند و شایسته».

 10 - اصل تبعیت منافع فرد از منافع جمع :

        این اصل می‌گوید که در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منافع فرد باید تابع منافع عمومی باشد. امام علی(ع) می‌فرمایند: « بترس از اینکه آنچه مردم در آن یکسان هستند را به خود اختصاص دهی».[14]

    در اسلام مسئله ایثار از مهمترین مسائل  اجتماعی و ارزشی است که تأکید بر تقدم حق دیگران بر حق خویش دارد. قرآن کریم می فرماید: « ویوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة».[15]

« دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، هر چند حق اختصاصی خودشان باشد ».

11- اصل انضباط و نظم :

    این اصل تأکید دارد که یک مدیر باید در چارچوب نظم و انضباط سازمانی حرکت نموده و بر اساس آن اهداف را پیگیری کند و بدین وسیله، این سیره و شیوه پسندیده را به بقیه کارکنان عملا آموزش دهد. باید دانست که بدون انضباط اداری موفقیت مدیر و سازمان تضمین نمی‌شود و رعایت این اصل در مدیریت از ضرورت بیشتری برخوردار است.  امام علی(ع) کارگزارانش را به تنظیم و نظم بخشیدن اوقات توصیه کرده و می‌فرمایند :

-        برای حفظ ارتباط با خدا بهترین اوقاتت را نگهدار.

-        طبق برنامه ریزی انجام گرفته فعالیت هر روز را همان روز انجام بده .

-        قسمتی از اوقاتت را به افراد رتبه های پائین اختصاص بده که مستقیماً حرف های آنها را بشنوی.

12-اصل تناسب مسئولیت با اختیار:

    این اصل می‌گوید مسئولیت باید متناسب با اختیار باشد. مسئولیت بدون اختیار در خارج از ذهن تحقق چندانی ندارد یا لااقل می‌توان گفت کمتر قابل اجرا و عمل است. زیرا براساس بعضی از تعاریف اختیار عبارت است از: حق صدر دستور و به اجرا در آوردن آن، به کمک عواملی مثل پاداش یا تنبیه. و مسئولیت یعنی پاسخگو بودن در برابر نتایج. حضرت علی(ع) بر اساس اختیاراتی که به فرمانداران و مسئولین زیردستش محول نموده بود، آنها را مورد پرسش و بازخواست قرار می‌داد .

13- اصل امانت :

    یکی از اصولی که می‌توان ادعا نمود اختصاص به مدیریت اسلامی دارد این است که از دیدگاه اسلام، به مدیریت و مسئولیت به عنوان « امانت» نگاه می‌شود نه غنیمت. با وجود چنین اصلی می‌توان شاهد شکوفایی یک بینش اصیل فطری و انسانی‌ برای مدیریت بود. در قرآن کریم آمده است که حضرت یوسف(ع) نسبت به مسئولیت و مدیریت، تعبیر امانت را به کار برده اند :

« اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم»[16]

« مرا مسئول امور مالی‌قرار دهید، همانا من امانت‌داری آگاه هستم».

14- اصل احترام به افکار دیگران:

    یکی دیگر از شاخصه های مدیریت کریمانه، اصل مشورت در مسائل مهم و استفاده از افکار دیگران است. استفاده از رأی و فکر دیگران علاوه براینکه احترام به دیگران محسوب شده و مشارکت آنها را جلب می‌کند، باعث اتخاذ رأی صحیح و قوی با پشتوانه محکم است که از فوائد مشارکت افراد در تصمیم گیری‌های مهم می‌باشد. خداوند متعال در قرآن کریم به مشورت کردن فرمان داده و در عین حال حق مدیر را نیز برای انتخاب رأی صحیح محفوظ داشته است.

    « وشاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله»[17]

« مشورت کنید و آنگاه که تصمیم گرفتی با تکیه بر عنایت خداوند کار را آغاز نما».

15- اصل آخرت گرایی :

      آخرت گرایی‌ نفی دنیا نیست، بلکه امکانات دنیوی را در جهت اهداف اُخروی ‌قرار دادن است. خدای ‌متعال می‌فرماید:

« واتبغ فیما اتیک الله الدارالاخرة ولاتنس نصیبک من الدنیا»[18]

«و به آنچه خدا به تو داده است (در دنیا) آخرت را تحصیل کن و بهره‌ات را نیز از دنیا فراموش نکن».

    همانطور که قبلاً ذکر گردید مدیریت اسلامی شیوه خاصی از رهبری است، مبتنی بر مبانی فکری و عقیدتی اسلام. و برای آشنایی با این سبک از مدیریت، شناخت نظرات اسلام درباره رهبری ضروری است.[19]


 [1]-وسائل الشیعه، ج11، ص422

[2] - بقره /30

[3] - حجر /29

[4]  - بقره /31

[5]  - اسراء /70

[6]  - احزاب /72

[7] - نهج البلاغه، نامه 31

[8] - نهج البلاغه نامه 53

[9] - نساء /59

[10] - نساء /135

[11] - نهج البلاغه نامه 53

[12] - همان

[13] - غرر الحکم، ج2، ص846

[14] - نهج البلاغه، نامه53

[15] - حشر /9

[16] - یوسف /55

[17] - آل عمران /152

[18] - قصص /77

[19] . محمد آموزگار


 




موضوع مطلب :