معرفت بنام خدا
ازنصایح لقمان به فرزندش: دوچیزرا هرگزفراموش مکن:« خدا و مرگ
دوچیزرا زود فراموش کن: «خوبی خودت درحق دیگران وبدی دیگران درحق خودت
محمد آموزگار موضوع مطلب : بنام خدا
سعادت وخوشبختی فقط دریک جمله خلاصه می شود: «هرچه راکه می دانی بداست ترک کنی»
محمد آموزگار موضوع مطلب :
بنام خدا
انسان باید سعی کند بیشتر ازتجربه دیگران استفاده کند نه آنکه هرچیزی راخود تجربه کند، چون هرتجربه ای هزینه ای دارد که انسان توان پرداخت آن را ندارد
محمد آموزگار موضوع مطلب : بنام خدا تقوا به دومعنا می باشد: یکی پرهیزازگناه تا پیش نیاید ودیگری خودداری ازانجام گناه زمانیکه پیش می آید. اگرچه وظیفه ما اولی است، ولی دومی همر جای خود مهم است و لازم.
محمد آموزگار موضوع مطلب : بنام خدا
ولایت الهی، ولایت شیطانی ولایت از ریشه ولی گرفته شده و به طور کلی، به معنای تقرب و نزدیکی است. این تقرب و نزدیکی، به واسطه اطاعتی که عبد از مولای خود می کند، حاصل می شود و به وجود آمدن این تقرب، آثاری را به دنبال دارد . ولایت دارای انواع مختلفی است؛ اما به طور کلی در عالم، دو نوع ولایت حاکم است که عبارتند از: ولایت مثبت و ولایت منفی. ولایت مثبت(ولایت الهی )؛ این ولایت، همان ولایت مطلق الهی است که از خداوند متعال شروع شده، به ترتیب رسول اکرم، امامان معصوم علیهم السلام، انبیا و اولیای الهی، فقیهان، متقین و مؤمنین، برحسب درجات ایمان، از آن برخوردار می گردند. در ولایت مثبت، هدف، خداخواهی و رسیدن به توحید است. در این نوع از ولایت، تنها راهکار، اطاعت و بندگی است که در معارف اسلامی در سه حوزه مشخص عنوان می شود که عبارتند از: 1. عقاید. 2.اخلاق. 3. احکام . آثار ولایت الهی تعبد و عمل به این معارف، آثار زیر را به دنبال خواهد داشت: 1. بصیرت. 2. تسلط بر قوای نفس. 3. تسلط بر قوه خیال. 4. بی نیازی روح از بدن. 5. تسلط روح بر جسم. 6. تصرف در عالم طبیعت. در نتیجه، انسان با هدف خداخواهی و رسیدن به توحید و قرار گرفتن در مسیر بندگی و عبودیت حق، صاحب ولایت شده، به کمال لایق انسانی می رسد. ولایت منفی(ولایت شیطانی )؛ ولایت منفی، در مقابل ولایت مثبت قرار می گیرد. این نوع ولایت، همان ولایت شیطان است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: شیطان بر کسانی که از او پیروی کنند و تابع هوای نفس خویش باشند، ولایت و تسلط پیدا می کند. در این نوع نظام ولایی، ولایت از خود شیطان شروع شده، به ترتیب، منافقین، کفار و تمام کسانی را که از او تبعیت می کنند، فرا می گیرد. در ولایت منفی، هدف، خودخواهی و خودپرستی است. در این نوع از ولایت، راه و روش، پیروی از هوای نفس و گام های شیطان است که بر سه محور زیر انجام می پذیرد: 1. شهوت. 2. غضب. 3. وهم. آثار ولایت شیطانی این نوع ولایت، مانند ولایت الهی، آثاری دارد که در ظاهر، شبیه به یکدیگر به نظر می رسند؛ ولی در باطن، با هم تفاوت داشته، بر ضد یکدیگر می باشند؛ زیرا یکی انسان را به سعادت و دیگری به ضلالت و بدبختی می کشاند. باید توجه داشت که انحرافات و فریب خوردگی ها، از همین جا آغاز می شود؛ زیرا همان کراماتی که از اولیای حق دیده یا شنیده می شود، از این افراد نیز دیده و شنیده می شود و مردم نمی توانند این دو را از یکدیگر تشخیص دهند. اولیای شیطان نیز به همین وسیله، ادعاهای دروغین خود را مطرح نموده، اقدام به فریب مردم می کنند. ملاک های تشخیص ولایت مثبت(الهی) از ولایت منفی(شیطانی): 1. در ولایت منفی، تفاوت زیادی بین ظاهر و باطن افراد وجود دارد. آنها ظاهری پسندیده و مقبول و باطنی ناپسند و آلوده دارند؛ ولی در ولایت مثبت، ظاهر و باطن فرد، یکسان است؛ یعنی اگر شخص، ظاهری زیبا و آراسته دارد، باطنش نیز پاک و آراسته است؛ چون انسان سالک، در سیر الی الله به اصلاح باطن خود می پردازد و این اصلاح باطن، در ظاهر او نیز نمایان می شود. 2. اولیای شیطانی در اعمال، رفتار و گفتار خود، به هیچ وجه، تعادل را حفظ نمی کنند و همیشه در حال افراط و تفریط هستند. 3. در ولایت منفی، افراد سعی می کنند تا آن چه که منافعشان را تأمین می کند، مورد توجه قرار دهند و از بقیه مسائل که برای آنها تکلیف آور است، چشم بپوشند؛ در صورتی که در ولایت مثبت، انسان عارف، وظیفه خود می داند که به تمام دستورات خداوند متعال پایبند باشد؛ چون می داند که کمال انسان، در اطاعت محض از مولی است. 4. افراد در ولایت منفی، در زمان ها و مکان های مختلف، تغییر چهره می دهند و به اصطلاح، با جماعت، همرنگ می شوند تا از این طریق، مردم را به خود جذب نمایند؛ چون ملاک عمل برای آنها، فقط نظر مردم و جلب قلوب آنهاست؛ اما در ولایت مثبت، انسان عارف سالک، فقط در پی جلب رضایت الهی است که البته رضایت الهی، سعادت فرد و اجتماع را در پی خواهد داشت. 5. در ولایت منفی، انسان های شیطان صفت، برای رسیدن به اهداف خود، از هیچ عملی کوتاهی نکرده، به هر کار زشتی دست می زنند؛ از این رو، آنها مرتکب اعمالی چون دروغ، غیبت، تهمت، سخن چینی و... می شوند؛ اما در ولایت مثبت، انسان سالک، ابتدا تمامی رذایل اخلاقی را از خود دور و تمامی فضایل اخلاقی را در خود ایجاد می کند؛ چون در ولایت الهی، هدف، وسیله را توجیه نمی کند. 6. در ولایت منفی، اینها سعی می کنند در تحقق اهداف خود، از اعتقادات، عواطف و احساسات مردم سوء استفاده نمایند؛ ولی در ولایت مثبت، انسان عارف، خود را مسئول می داند و هیچ گاه در پی سوءاستفاده نبوده، هر گاه مردم را در خطر گمراهی می بیند، برای هوشیاری و نجات آنها اقدام می کند. 7. در ولایت منفی، اولیای شیطانی، به دنبال سودجویی های مادی، اجتماعی، نفسانی و جنسی هستند؛ اما در ولایت مثبت، انسان مؤمن، فقط در پی اصلاح خود و دیگران است. 8. در ولایت منفی، افراد، مردم را به خود دعوت می کنند و از دیگر مسائل، برای بزرگ جلوه دادن خود استفاده می کنند؛ اما در ولایت مثبت، عارف، مردم را فقط به سوی خدا و حق می خواند. 9. در ولایت منفی، شیاطین برای جذب و فریب مردم، سعی می کنند خود را ملتزم به مسائل ظاهری دین نشان دهند؛ در صورتی که در باطن، هیچ پایبندی به دین ندارند؛ ولی در ولایت مثبت، انسان عارف، خداوند را در همه جا حاضر و ناظر می بیند و خود را ملتزم به دستورات الهی می داند. 10. در ولایت منفی، افراد همیشه اشتباهات و کارهای ناپسند خود را توجیه می کنند تا کارهای خود را درست جلوه دهند؛ اما در ولایت مثبت، ولیّ خدا، سعی می کند تا اعمال خود را مطابق دستورات خداوند متعال انجام دهد و اگر سهواً دچار اشتباه شد، توبه نموده، به سوی حق بازگشت می کند. 11. در ولایت منفی، مدعیان دروغین، کارهای خارق العاده ای را که از طریق غیرشرعی توان انجام آنها را به دست آورده اند، به مردم نشان می دهند تا آنها را به خود جلب و اهداف سوء خود را عملی کنند؛ اما در ولایت مثبت، انسان کامل، هیچ گاه چنین چیزهایی را که نشان دهنده مقامات معنوی او باشد، ظاهر نمی کند؛ مگر در مواردی که مصلحتی در جهت هدایت مردم باشد و یا به طور اتفاقی، این امور از او دیده شود. 12. در ولایت منفی، سعی می شود تا مردم از ادای تکلیف شرعی باز داشته شوند؛ زیرا انسان، ذاتاً راحت طلب است و گرایش به نفسانیات دارد و آنها از این طریق می توانند محبوبیتی در بین مردم کسب کنند؛ ولی در ولایت مثبت، آن چه مهم است، ادای تکالیف الهی است. 13. در ولایت منفی، کارهای خاصی که به عنوان کرامات از افراد سر می زند، محدود به زمان و مکان خاصی است؛ یعنی در هر مکان و هر زمان، قادر به انجام آن کارها نیستند؛ اما در ولایت مثبت، کراماتی که از اولیای حق سر می زند، محدود به زمان و مکان خاصی نیست و هر زمان که اراده نمایند و لازم باشد، قادر به انجام آنها می باشند. 14. در ولایت منفی، افراد سعی می کنند تا در طرح موضوعات و بیان مسائل، فراتر از فکر مردم صحبت کنند تا از این طریق، مردم را به گمراهی بکشانند؛ اما در ولایت مثبت، اولیای الهی، سعی می کنند با مردم، به تناسب عقلشان سخن گویند تا هر کس در هر مرحله ای و به تناسب استعداد خود، بتواند از این سخنان بهره مند شود و به مقصد اصلی که همان توحید است، برسد. 15. در ولایت منفی، افراد برای تحقق اهداف خود و فریب و انحراف دیگران، به سراغ قشرهای مخصوص می روند؛ مثلاً گروه هایی مثل زنان که به دلیل برخوردار بودن از احساسات قوی، زودتر فریب این افراد را می خورند و یا جوانان که به خاطر نداشتن اطلاعات و تجربیات کافی در مسائل اجتماعی، زودتر به دام آنها می افتند؛ اما در ولایت مثبت، ولی خدا، با توجه به وظیفه ای که در هدایت مردم دارد، اولاً همه انسان ها را مورد خطاب قرار می دهد و ثانیاً با هر قشری، به تناسب سطح علم و اندیشه او، با وی سخن می گوید و او را به سوی حق دعوت می کند. والسلام علیکم ورحمته الله و بر کاته قم - محمد آموزگار موضوع مطلب : بنام خدا
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: سخت ترین گناهان، گناهی است که آن را سبک بشماری
محمد آموزگار موضوع مطلب : بنام خدا
روزقیامت ازتو سوال می کنند: چرا کسب علم نکردی؟ چرا به علم خود عمل نکردی؟ چرا درعمل سستی کردی؟ چرا درعمل خالص نبودی؟ وتوباید جواب دهی تا رهایی یابی وگرنه...
محمد آموزگار موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 34
بازدید دیروز: 85
کل بازدیدها: 279995
|
||