معرفت بنام خدا
عوامل انحراف فکری واعتقادی ضرورت تفکیک بین علم وفرهنگ
در قرآن داستانی ذکر شده که واقعا آموزنده و تکان دهنده است. داستان بنیاسرائیل در قرآن بسیار تکرار شده و در روایات نیز آمده، آنچه در میان بنیاسرائیل گذشته، بر شما نیز خواهد گذشت: «حَتَّی لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» (1). قرآن برای داستان بنیاسرائیل خیلی اهمیت قائل است. برای اینکه این داستان بسیار آموزنده است و باید از آن عبرت بگیریم. اصل قوم بنیاسرائیل از زمان سلطنت حضرت یوسف در مصر شکل میگیرد، زمانی که یوسف(ع) در مصر سکونت کرد و عزیز مصر شد و برای برادران خود پیغام فرستاد تا به مصر بیایند. یوسف پسر اسرائیل و پسر یعقوب بود. هنگامی که برادران او آمدند، قوم بنیاسرائیل در مصر سکونت کردند. پس از سالها بنیاسرائیل، زاد و ولد کردند و جمعیت زیادی را در مصر تشکیل دادند. با فراوانی جمعیت این قوم، فراعنه آنها را به بیگاری گرفته و آنان را به کارهای سخت واداشتند. چون فراعنه بنیاسرائیل را اتباع بیگانه مصر میدانستند. در کشورها معمولا بیگانگان و اتباع دیگر کشورها، کارهای آسان را در اختیار ندارند و کارهای سخت برای آنها است. فراعنه نیز بنیاسرائیل را به بیگاری کشیده و آنان را برده میدانستند. در این باره حضرت موسی به فرعون فرمود که تو بر ما منت میگذاری «أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرائِیلَ»؟(2)؛ بنیاسرائیل را به بردگی گرفتهای و منت میگذاری که بنی اسرائیل در کشور من زندگی میکنند؟ بنیاسرائیل شرایط زندگی سختی را در مصر تحمل میکردند. دیگر تحمل آنان به سر آمده و به خدا متوسل شدند. بنیاسراییل سالهای سال گریه و تضرع و دعا کردند تا خدا حضرت موسی را برای نجات آنها مبعوث فرمود. پس از سالها تلاش و آوردن دلیل و حجت و معجزه و سخن گفتن با فرعون و نزول بلا، فرعون به وزیرش گفت: «یا هامانُ ابْنِ لِی صَرْحاً لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبابَ * أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلی إِلهِ مُوسی»(3) من آسمانها را به دنبال خدای شما جستوجو می کنم! بعد از این همه سختی، خداوند به بنیاسرائیل دستور داد تا از مصر فرار کنند و فرعونیان دنبال آنها آمدند و در دریا غرق شدند. خداوند به قوم بنیاسرائیل - که همه سختیها و مرارتها را طی سالهای سال تحمل کرده و با عنایت خدا از شر فرعون نجات پیدا کرده بودند - دستور داد تا رو به موطن اصلی حضرت ابراهیم و یعقوب حرکت کنند. ؛ بنی اسرائیل در بین راه به قومی رسیدند که «یَعْکُفُونَ عَلی أَصْنامٍ لَهُمْ»(4)؛ بنیاسرائیل آنجا را سرزمینی، خوش آب و هوا یافتند. در آنجا تپه بلند و زیبایی وجود داشت که ساختمان مجللی در بالای آن ساخته و اطراف آن باغ و گلکاری شده بود. بنیاسرائیل پرسیدند اینجا چیست؟ گفتند: اینجا بتخانه است و کسانی به اینجا میآیند و بت ها را پرستش میکنند. چون از بازدید بتخانه زیبا به نزد موسی باز گشتند به موسی گفتند: ای موسی برای ما نیز بتی همچون بت آنان، قرار بده:«یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ»؛ بنیاسرائیلی که معجزات موسی را دیده بودند و میدانستند خدا موسی را برای نجات آنها فرستاده و تازه از شر فرعون و جنایات او و از «یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ»(5)؛ سر بریده شدن فرزندان آسوده شده بودند، با دیدن بتخانه زیبا، به جای شکر خدا به فکر بتپرستی افتادند. به موسی(ع) گفتند برای ما خدایی قرار بده که همچون خدایان آنان، خانه زیبا و مجلل داشته و بتوانیم او را دیده و با او صحبت کنیم. موسی گفت: «قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»؛ شگفتا که مردم نادان و نابخردی هستید. با فرعون برای این نزاع و جنگ کردم که ادعای خدایی میکرد و خدای یگانه را قبول نداشت. پس از این همه نزاع و درگیری با فرعون اکنون باید با شما مردم نادان و نابخرد بستیزم . گرایش بنیاسراییل به امور محسوس و ملموس بنیاسرائیل علاقه فراوانی به ارتباط با خدای محسوس و ملموس داشتند. گاهی به موسی میگفتند: «أَرِنَا اللّهَ جَهْرَةً»(6)؛ این خدایی که میگویی به ما نشان بده تا آشکارا او را ببینیم. گاهی میگفتند: «لَنْ نُؤمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً»(7)؛ ما ایمان نمیآوریم تا اینکه خدا را آشکارا ببینیم. این فکر غلط، با دیدن بتپرستان و آیین آنان و آن تپه زیبا و باغ و بتکده مجلل، به ذهن بنیاسرائیل افتاد. در اینجا دیگر تقلید از آباء و اجداد مطرح نبود، چون پدران بنیاسرائیل که بتپرست نبودند. آنان در مقابل بتپرستان احساس حقارت کردند و همین احساس حقارت باعث شد، تا آیین آنها را برتر از دین خود بدانند. اگرچه این انحراف در بنیاسرائیل زمینه داشت. عموم بنیاسرائیل حسگرا بودند. پذیرفتن چیزی که محسوس نبود، برای آنان خیلی سخت بود. با داشتن چنین زمینه مساعدی، وقتی زیبایی و عظمت بتخانه بتپرستان را دیدند به فکر بتپرستی افتادند. هدف از ذکر داستان بنیاسرائیل در قرآن این است که به مسلمانان هشدار دهد آنچه بر آنان گذشت ممکن است بر شما نیز بگذرد. اگر آنها وارد سوراخ سوسماری شده باشند، شما نیز وارد خواهید شد :«حَتَّی لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه». خودباختگی و حقارت، نشانه ضعف عقل ممکن است ما نیز به دنبال امور محسوس باشیم، وقتی از کسی امتیاز و زیبایی میبینیم، نباید احساس حقارت کنیم و به دنبال پیروی و دنبالهروی از آن فرد برتر و دارای امتیاز باشیم. آیا چون برخی توانستهاند اختراعات و اکتشافاتی داشته باشند ما باید لباسمان نیز مثل آنها باشد!؟ مگر لباس ،اکتشاف و اختراع را به آنها داده است؟ انسان وقتی کم عقل شد این گونه قیاس و تصور میکند که هر کس امتیازی داشته باشد پس همه امور دیگر او نیز خوب است. این یعنی پذیرفتن فرهنگ بیگانه و فرهنگی که اسلام نمیپذیرد. تنها برای اینکه عدهای شهرهای زیبا و صنایع پیشرفته یا ثروت کلان دارند، ما نیز باید به دنبال آنان رفته و در همه امور همانگونه باشیم که آنها هستند؟ این کار بسیار غلطی است. یکی از عوامل انحراف در توحید آن است که انسان در مقابل افراد دارای امتیاز مادی و ظاهری، با خودباختگی و حقارت، از آنان کورکورانه تقلید و پیروی کند. افراد ضعیفالنفس، یا کسانی که «هویت شخصی» ندارند ممکن است از دوران کودکی تحت عوامل محیط، تربیت خانواده و تأثیرات ژنتیکی، به این مشکل روانی دچار باشند. برخی از نوجوانان همیشه نگاه میکنند ببینند دیگران چگونهاند، تا خود را شبیه آنان کنند. اگرچه در بین کودکان هستند کسانی هم که اصلا به رفتار دیگران اعتنا ندارند. همیشه فکر میکنند که آیا این کار درست است یا خیر؟ اگر کسی به آنان مطلبی را بگوید میپرسند: به چه دلیل؟ البته این نوع افراد بسیار کم هستند. بویژه در دوران کنونی که نوجوانان به همسالان خود چشم دوختهاند تا هر گونه که آنها هستند، آنان نیز آنگونه باشند. چنین افرادی برای خود هویتی قائل نیستند. البته اصل اینکه انسان از دیگران چیزی یاد بگیرد، یک نعمت بزرگ خداست. اساس تمدن براساس یادگیری است. اگر انسان از دیگران چیزی یاد نمیگرفت، سخن گفتن را نیز نمیآموخت. آموختن از دیگران نعمت بزرگیاست؛ اما باید این اصل تعدیل شود. انسان در اموری از دیگران بیاموزد و تقلید کند، که مطمئن باشد کار مفید و صحیحی است. تفکیک بین علم و فرهنگ چه فرد و چه جامعه اگر برای خود هویت، شخصیت و اصالتی قائل نباشند و سریع با دیدن هر جذابیت و امتیازی تابع دیگران و همرنگ جماعت شوند، هیچگاه رشد نخواهند کرد و همواره دنبالهرو دیگران خواهند بود. انسان باید عقل خود را به کار بگیرد تا ببیند که چه کاری درست و چه کاری نادرست است. اینکه چون همه یک کاری را انجام می دهند، پس ما نیز باید آن کار را انجام دهیم، اصلاً دلیل عقلی نیست. پیش از انقلاب نگاه بیشتر جامعه به غرب بود؛ در لباس، در شکل، در خانهسازی، در سایر مسایل زندگی و حتی سیاست؛ نگاه جامعه و حاکمان آن به غرب دوخته شده بود. تا جایی که برخی روشنفکران میگفتند: «ما وقتی سعادتمند میشویم که از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شویم!» این تعبیر از تقیزاده سیاستمدار و روشنفکر معروف آن زمان است. امروز نیز با برخی الفاظ همان فکر را مطرح میکنند. ممکن است با صراحت نگویند ولی در دل ،همین مطلب را آرزو میکنند. بیگانگان که برتریهای ظاهری دارند، در همه چیز الگو میشوند. باید بین علم و فرهنگ تفکیک قائل شد. اسلام به آموختن علم تأکید فراوانی دارد: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین»(8)؛ اسلام میگوید تا دورترین نقاط عالم، اگر علمی را میشود بدست آورد، بروید و بیاموزید. اما آموختن علم به این معنا نیست که فرهنگ غلط آنها را بپذیرند. پس از انقلاب، یکی از تصورات غلط روشنفکران این بوده و هست که تمدن و فرهنگ را غیر قابل تفکیک میدانند. خیال میکنند اگر جامعهای علم و صنعت غربی را بخواهد باید فرهنگ غربی را نیز بپذیرد، اگر جامعهای میخواهد فرهنگ بومی خود را حفظ کند باید از علم و صنعت غربی چشم پوشی کند و علم و صنعت غرب با فرهنگ آن همراه است. این مطلب را به دروغ القاء میکنند. در حالی که اینگونه نیست. علم و صنعت را میتوان با حفظ فرهنگ بومی و دینی آموخت. بسیاری از کشورهای شرقی هنوز که هنوز است، آداب و رسوم و لباس سنتی خود را حفظ کردهاند و از ما نیز هم در صنعت و هم در علم؛ پیشرفتهتر و توسعه یافتهتر هستند. علم را باید از هر کسی فرا گرفت؛ اما فرهنگ غلط را باید نفی کرد. البته اگر فرهنگ صحیح الهی باشد، حتما اسلام آن را میپذیرد. سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دامت برکاته)در دفتر مقام معظم رهبرى ، قم ، 1/7/87 ___________________________________ 1. بحارالأنوار، ج 51، ص 128، باب 2. 2. شعراء / 22. 3. غافر/ 36-37. 4. اعراف / 138. 5. بقره / 49. 6. نساء / 153. 7. بقره / 55. 8. بحارالأنوار، ج 1، ص 177، باب «فرض العلم و وجوب طلبه». زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود. موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 632
کل بازدیدها: 281389
|
||