برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید توصیف بنده در وقت مرگ و پس از آن - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
شنبه 92 دی 7 :: 8:27 عصر ::  نویسنده :

بنام خدا

 

توصیف بنده در وقت مرگ و پس از آن  

وإذا کانَ الْعَبْدُ فِی حالَةِ الْمَوْتِ یَقُومُ عَلى رَأْسِهِ مَلائِکَةٌ بِیَدِ کُلِّ مَلَک کَأْسٌ مِنْ ماءِ الْکَوْثَرِ وَکَأْسٌ مِنَ الْخَمْرِ یَسْقُونَ رُوحَهُ حَتّى تَذْهَبَ سَکْرَتُهُ وَمَرارَتُهُ وَیُبَشِّرُونَهُ بِالْبَشارَةِ الْعُظْمى وَیَقُولُونَ لَهُ: طِبْتَ وَطابَ مَثْواکَ إنَّکَ تَقْدِمُ عَلَى الْعَزِیزِ الْکَرِیمِ الْحَبِیبِ الْقَرِیبِ.فَتَطِیرُ الرُّوحُ مِنْ أیْدِی الْمَلائِکَةِ فَتَصْعَدُ إلَى اللهِ تَعالى فِی أسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَیْن وَلا یَبْقى حِجابٌ وَلا سَتْرٌ بَیْنَها وَبَیْنَ اللهِ تَعالى، وَاللهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْها مُشْتاقٌ، وَتَجْلِسُ عَلى عَیْن عِنْدَ الْعَرْشِ.ثُمَّ یُقالُ لَها: کَیْفَ تَرَکْتِ الدُّنْیا؟ فَتَقُولُ: إلـهی! وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لا عِلْمَ لِی بِالدُّنْیا.أنَا مُنْذُ خَلَقْتَنِی خائِفٌ مِنْکَ.فَیَقُولُ اللهُ: صَدَقْتَ عَبْدِی کُنْتَ بِجَسَدِکَ فِی الدُّنْیا وَرُوحُکَ مَعِی.فَأَنْتَ بِعَیْنِی سِرُّکَ وَعَلانِیَتُکَ.سَلْ أُعْطِیَکَ وَتَمَنَّ عَلیَّ فَأُکْرِمَکَ.هذِهِ جَنَّتِی مُباحٌ فَتَجْنَحَ فِیها.وَهَذا جِوارِی فَاسْکُنْهُ.فَتَقُولُ الرُّوحُ: إلـهی، عَرَّفْتَنِی نَفْسَکَ فَاسْتَغْنَیْتُ بِها عَنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ.وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَوْ کانَ رِضاکَ فِی أنْ أُقَطَّعَ سَبْعِینَ قَتْلَةً بِأَشَدِّ ما یُقْتَلُ بِهِ النّاسُ لَکانَ رِضاکَ أحَبَّ إلَیَّ.ءَأُعْجَبُ بِنَفْسِی؟ وَأَنَا ذَلِیلٌ إنْ لَمْ تُکْرِمْنِی وَأَنَا مَغْلُوبٌ إنْ لَمْ تَنْصُرْنِی وَأَنَا ضَعِیفٌ إنْ لَمْ تُقَوِّنِی وَأَنَا مَیِّتٌ إنْ لَمْ تُحْیِنِی وَلَوْلا سِتْرُکَ لاَفْتَضَحْتُ أوَّلَ مَرَّة عَصَیْتُکَ.إلـهی کَیْفَ لا أطْلُبُ رِضاکَ وَقَدْ أکْمَلْتَ عَقْلِی حَتّى عَرَفْتُکَ وَعَرَفْتُ الْحَقَّ مِنَ الْباطِلِ وَالاْمْرَ مِنَ النَّهْیِ وَالْعِلْمَ مِنَ الْجَهْلِ وَالنُّورَ مِنَ الظُّلْمَةِ.فَقالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: وَعِزَّتِی وَجَلالِی لا أَحْجُبُ بَیْنِی وَبَیْنَکَ فِی وَقْت مِنَ الاْوْقاتِ، کَذلِکَ أفْعَلُ بِأَحِبّائِی.
وقتى که بنده من در حال سکرات مرگ باشد، فرشتگان بالاى سر او مى ایستند در حالى که به دست هر کدام از آنها جامى از آب کوثر و جامى از شراب بهشتى است، به روح او مى نوشانند تا سکرات موت و سختى آن از بین برود، و او را به بشارتى بزرگ مژده مى دهند و مى گویند: خوش آمدى و مقدمت مبارک باد! تو بر خداى عزیز، کریم، حبیب و نزدیک وارد مى شوى.پس روح او از جوار فرشتگان پرواز مى کند و به پیشگاه پرودگار در کمتر از یک چشم به هم زدن صعود مى کند و دیگر بین او و بین پروردگار، پرده و حجابى نیست.خداوند مشتاق دیدار اوست و او را لب چشمهاى در کنار عرش مى نشاند.سپس به او مى گوید: دنیا را چگونه رها کردى؟جواب مى دهد: خدایا! به عزّت و جلالت که من نسبت به دنیا شناختى ندارم.من از آغاز تولّد از تو اندیشناک بودم.
خداوند مى فرماید: راست گفتى اى بنده من.تو جسمت در دنیا، ولى روحت با من بود.همه اسرار و کارهاى آشکار تو در نظر من بود.هرچه مى خواهى درخواست کن تا به تو بدهم، تمنّا کن تا برآورده سازم.این بهشت من براى تو مباح است پس در آن پر و بال بگشا.و این جوار من است پس در آن ساکن شو.
پس روح عرض مى کند: خداوندا! تو بودى که خودت را به من شناساندى، پس من از همه خلایق به وسیله این معرفت و شناخت بى نیاز شدم.قسم به عزّت و جلالت که اگر رضایت تو در آن باشد که قطعه قطعه شوم و هفتاد بار به فجیعترین صورت کشته شوم; رضاى تو براى من پسندیده است.خداوندا! من چگونه به خود مغرور باشم، در حالى که اگر تو مرا گرامى ندارى، ذلیلم اگر تو مرا یارى نفرمایى، مغلوب و شکست خورده ام.اگر تو مرا تقویت نکنى، ضعیف و ناتوانم.اگر مرا با یاد خودت زنده نگردانى مُرده ام و اگر پرده پوشى تو نبود، اوّلین بارى که من گناه کردم، رسوا مى شدم.
خداوندا! چگونه رضایت تو را طلب نکنم در حالى که عقل مرا کامل کردى تا تو را بشناسم و حق را از باطل و امر را از نهى و علم را از جهل و نور را از ظلمت تشخیص بدهم.آنگاه خداى عزّوجلّ مى فرماید: قسم به عزت و جلالم که بین تو و خود هیچ پرده و مانعى در هیچ زمانى ایجاد نمى کنم. اینگونه با دوستانم رفتار مى کنم.

حدیث معراج

 




موضوع مطلب :