معرفت هو
بوی بارون
مابی تو دل به لذت عالم نمیدهیم ... عشق تو را به عالم و آدم نمیدهیم هر روز در نبودن تو پیر تر شدیم ... در سینه مان هوای به جز غم نمیدهیم سرباز کرده در هوست زخمهایمان ... زخمی که هیچ وقت به مرهم نمیدهیم از جام مهرو عشق تو در قلبهایمان یک جرعه را به چشمه زمزم نمیدهیم آقا بیا اگر چه نداریم توشهای ... جز جان خویش در ره همدم نمی دهیم دارو ندار مان دل و دل دادن به توست ... هرچند وسعمان نرسد کم نمیدهیم
سید مهدی نژادهاشمی
موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 113
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 280829
|
||