برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید ساختار کتابچه علمی چگونه باید باشد؟ - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
یکشنبه 92 بهمن 6 :: 12:7 عصر ::  نویسنده :

هو

ساختار کتابچه علمی پژوهشی

 

 

شاخصه­های یک اثر فاخر عبارتند از:

 

    متفاوت بودن از آثار دیگران؛

    نوآورانه و پژوهشگرانه بودن همراه با تحلیل و تبیین؛

    باز نمودن زوایا و افق­های جدید در تحقیق؛

    تکراری نبودن و آغاز نمودن از نقطه­ای که دیگران به آنجا رسیده­اند.

 

 

اجزای کتابچه:

 

    عنوان و نام مؤلف یا مؤلفان

    چکیده

    کلید واژه

    مقدمه

    بدنه کتابچه (شامل فصول مختلف)

    نتیجه­گیری

    استنادات

 

توضیح تفضیلی این اجزاء به شرح ذیل است:

 

عنوان:

پختگی عنوان، حاکی از توان علمی نویسنده و عنوان نامناسب از ارزش اثر می­کاهد. این عنوان ناظر به مسأله تحقیق و پرسش اصلی است. همچنین پوشش دهنده­ی واژگان کلیدی است. پس باید گویا و رسا باشد. در عین حال اختصار ‌یک امتیاز است و عنوان باید بین سه تا هشت کلمه باشد. عنوان نباید اعم یا اخص از محتوای متن یا از روی تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان می­تواند در ابتدا یا تکمیل و یا تعویض آن در انتها باشد. از عناوین کلیشه­ای باید پرهیز شود. در متون علمی،‌ عنوان هم علمی؛ وهم  به دور از صنایع ادبی و ابهام آمیز باشد.

 

نام مولف یا مولفین:

بعد از عنوان، نام نویسنده یا نویسندگان و زیر آن نام حوزه علمیة مربوطه ذکر شود.

 

چکیده:

در چکیده باید با استفاده از جملات و کلمات بر کار رفته در متن،‌ عصارة متن را در حدود150 کلمه آورد. چکیده خلاصة جامعی از محتوای یک گزارش پژوهشی است که هدف­ها، پرسش­ها، روش­ها و یافته­های پژوهش را به اختصار بیان می­کند. چکیده، آیینة پژوهش است و مخاطب را تحریص و تشویق به خواندن می­کند. اجزای چکیده شامل بیان مسأله، دلایل نگارش و بیان  مشکلی است که در متن مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین نظرهای مختلف پیرامون آن بررسی شده و ادله­ و شواهد کافی در همان راستا بررسی و نتایج علمی به­دست آمده را می­شکافد.

 چکیده باید از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضی آورده شود. در چکیده بهتر است کلمات کلیدی هم بیاید. چکیده غیر از فهرست یا مقدمه است و جزئی از محتوای متن و اجمالی از مطالب تفصیلی آن است و از طریق مطالعة فهرست مطالب با مقدمه و نتایج، نوشته می­شود. در چکیده لازم نیست به منابع و مآخذ، ارجاعی انجام شود و از بیان خطابی، مثال و توضیح مفاهیم پرهیز می­شود. چکیده در حقیقت بخش کامل، جامع و مستقل از اصل متن است، پس باید پس از نگارش متنِ پژوهش تهیه  شود.

 

 

آسیب ­های چکیده نویسی

 

    تبدیل چکیده به فهرست: چکیده هرگز مروری بر مباحث اثر تحقیقی نیست، بنابراین نباید آن را با گزارش فهرست اثر، اشتباه گرفت.

    تبدیل چکیده به طرح مسئله: برخی از افراد، در چکیده به شرح و تفصیل موضوع پژوهش و مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله می­پردازند که نادرست است. البته بیان اجمالی مسئله نیز از مباحث چکیده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چکیده است، نه اینکه اهم مطالب چکیده بر محور بیان مسئله بنا شده باشد.

    ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفی منابع و مآخذ در چکیده نیز، نادرست است.

    بیان خطابی: ادبیات چکیده باید همانند ادبیات اثر پژوهشی باشد. در واقع، استفاده از بیان شعارگونه، عبارت­پردازی خطابه در شأن یک متن علمی نیست.

 

یادآوری:

شایسته است، با دقت و تأمل کافی نسبت به تهیة چکیدة اثر اقدام نمایند و توجه داشته باشند که این چکیده می­تواند نمایی از کار اصلی آنان باشد و امکان معرفی درست آثار آنان را در سایت­ها و مراکز مختلف علمی -پژوهشی فراهم آورد، از این رو کمال جدیت و دقت را در چکیده نویسی به عمل آورند.

 

کلید واژه:

کلماتی است برآمده از متن، مرتبط با موضوع اصلی که خواننده با مطالعة آنها، به محتوای اصلی پژوهش پی می­برد. در حقیقت، کلید واژه­ها، در حکم موضوعات جزئی هستند که پس از چکیده می­آیند. واژگان کلیدی به خواننده کمک می­کند تا پس از خواندن چکیده و آشنایی اجمالی با روند تحقیق، بفهمد چه مفاهیم و موضوعاتی در این اثر مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین کلیدواژه­ها در نقش نمایة یک متن علمی هستند. انتخاب درست کلیدواژه­ها به نمایه­سازی استاندارد متون در فضای مجازی کمک می­کند و دسترسی مخاطبان را به اثر پژوهشی تسهیل می­نماید. کلید واژه­ها باید با واژه­های اصلی عنوان و مسأله تحقیق و در حد امکان با سرفصل­ها تناسب داشته باشد. میانگین کلید واژه ها 5 تا 7 کلمه است.

 

مقدمه:

یکی از بخش­های هر متن علمی است و روزنی است برای ورود خواننده به دنیای درونی اثر و در حکم نقشة راه برای خواندن کل متن است.

وظایف اصلی مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف، طرح و نقشة ارایة مطالب است.

معمولاً داوران و ارزیابان برای شناخت قوت علمی متون، مقدمه و نتیجة آن را با دقت نظر ویژه­ای مطالعه می­کنند؛  بنابراین باید آن را دقیق و مناسب بنویسیم. هدف اصلی یک مقدمة حرفه­ای، پاسخ به پرسش­هایی است چون: این تحقیق چه اهمیتی دارد؟ چه کسانی از آن بهره­مند می­شوند؟ چه نیازی به حل این مسأله داریم؟ و چه انگیزه­ای باعث شد تا این متن نوشته شود؟

در مقدمه، مسئلة تحقیق، ضرورت و اهداف آن از نظر بنیادی و کاربردی به صورت مختصر بیان می­شود و از ذکر جزئیات پرهیز می­گردد. در واقع یک مقدمة خوب شامل: توضیح دربارة پیشینة تحقیق، ضرورت­ها، روش، ساختار، مباحث منطق حاکم بر فصول است و اینکه این تحقیق ادامة منطقی گزارش­های پیشین است. مقدمه نباید مفصل و طولانی باشد.

سیر نگارش مقدمه هم از مطالب عامه به خاص است، از جنبه­های کلی شروع می­شود و رفته رفته به بخش­های تخصصی­تر می­پردازد. محقق باید پرسش­های پژوهش خود را به صورت استفهامی بیان کرده و به تعریف متغیرهای تحقیق به صورت عملیاتی بپردازد.

 

بدنه کتابچه

قسمت اصلی یک اثر علمی است که در آن به سئوالات تحقیق به طور تفصیلی پاسخ می­دهد. لازم است پژوهشگران ارجمند بر اساس فهرست عناوین و فصل بندی انجام شده در طرح نامه اقدام به نگارش متن اصلی نمایند. عبارات بدنه باید مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتی که در درستی آنها شک دارد، پرهیز نماید.

تعیین محورهای داخلی در بدنه، ارتباط و انسجام منطقی در بین قسمت­های مختلف را تقویت می­نماید در تعیین عناوین داخلی می­توان از سئوالات فرعی کمک گرفت و هر کدام از عناوین داخلی می­تواند پاسخ به یک سئوال فرعی باشد. در صورت نیاز می­توان عنوان­های داخلی را به موضوعات عناوین جزئی­تر تبدیل کرد و به سئوالات ریزتر و ساده­تر که پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نیاز دارد، رسید.

بهترین متن علمی، نوشتاری است که با کمترین کلمات، بیشترین محتوای علمی را تولید و به حل مسأله­ای بیانجامد. جمله­های ساده، گویا و صحیح از ضروریات یک متن علمی است. اگر جملاتی از متن به لحاظ دستوری یا علمی استوار نباشد تأثیر ناخوشایندی به مخاطب و اعتماد او گذارده و کل متن را زیر سوال می­برد. پس تنها مهارت در جمله سازی و عبارت پردازی برای تولید یک اثر علمی کافی نیست بلکه باید چینش صحیح جملات و ترکیب درست آنها را آموخت، گام نخست در این میسر، نگارش پاراگرف­های استاندارد است. پاراگراف، بخش کوتاهی از یک متن است که دربارة یک موضوع جزئی سخن می­گوید. هر پاراگراف با یک جمله اصلی شروع می­شود و همان جمله باید حاوی ایده­ی اصلی پاراگراف باشد. در ادامه جملات توضیحی خواهند آمد که هر کدام ادامه منطقی جملة قبل است. همچنین هر پاراگراف باید از استقلال نسبی برخوردار و مانند یک یادداشت کوچک باشد. شمار کلمات هر پاراگراف، زیر 150 کلمه است. هر بند (پاراگراف) نباید طولانی باشد و به مطلبی مهم بیفزاید. در ابتدای هر بند از حروف «واو« یا «که» که حروف عطفند و نشان می­دهد که بند مستقلی نیست، استفاده نمی­شود.

افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر متن با مجموعه­ای از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد. از این رو سعی می­شود با نقل قول مستقیم یا غیر مستقیم (بازنویسی، تلخیص) این ترابط علمی برقرار بوده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نباید به قدری باشد که تحلیل نگارنده را کم رنگ نماید. ناگفته نماند که اشاره به نظریات رقیب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بیان نظریة برگزیده و دفاع از آن، عمده­ترین مباحث بدنة یک کتابچه است. بنابراین باید از هرگونه بحث مفصل در تحلیل پیش­فرض­ها، مبانی و مباحث مقدماتی پرهیز شود و در صورت نیاز به یک مطلب فرعی، آن را در پاورقی ذکر کرد. توجه داشته باشیم که در ارزیابی متون، معمولاً به اعتبار علمی منابع و کفایت ادله و صحت نتایج آن معطوف می­شوند.

در پایان این قسمت باید یادآور شد که پژوهش فرایند تولید علم است، بر خلاف بسط اطلاعات دیگران که توسعه است نه پژوهش. شأن یک متن علمی ـ ‌پژوهشی این است که در مقیاس تاریخ آن علم، نوآوری داشته باشد و تولید علم کند. هم­چنین پژوهشگران تنها به یافته­ها و دستاوردهای دیگران بسنده نکنند، بلکه با بازنگری و مهندسی فکری جدید، در پی طرحی نو و به دست آوردن یافته­های نوین باشند و به خلق ایده­ای جدید روی آورند.

ارایه متن در قالبی جذاب که فصل بندی یک از موارد جذابیت بخشی و استفاده بهتر و سریع تر و مرزبندی بین مطالب می باشد بسیار حائز اهمیت است.

لازم به ذکر است حجم این کتابچه بین 40 تا 50 صفحة 300 کلمه ای در نظر گرفته شده است. 

 

نتیجه­ گیری:

در این قسمت توصیف کلامی مختصر و مفیدی از آنچه به­دست آمده ارایه می­شود. در حقیقت باید مشخص شود که این اثر علمی به روشن شدن مسئله چه کمکی کرده است؛ بنابراین دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بیان ادله و شواهد در بخش پایانی بیان می­شود. نتیجه برخلاف چکیده متضمن تعریف و بیان مسأله، ضرورت تحقیق، ذکر ادله و دیدگاه­های رقیب نیست. نتیجه نشان می­دهد که اثر علمی حاضر، چه نوآورری­هایی داشته و چه مشکلی را حل کرده است. بر حسب اهمیت آنها، روش متداول بیان نتایج آن است که ابتدا مهم­ترین و سپس یافته­های کم اهمیت­­تر ارائه می­شود.

توجه داشته باشیم که گزارش نتایج تحقیق بدون ذکر استدلال، استناد و ارجاع است. در نتیجه باید از هرگونه عبارت پردازی و ادعای به اثبات نرسیده شدیداً خودداری کرد. نتایج معمولاً مبتنی بر ترتیب منطقی پرسش­ها یا فرضیه­ها و نیز وابسته به تأیید یا تأیید نشدن فرضیه­هاست و ترتیب بیان نتایج نیز بر حسب ترتیب تنظیم سوال­ها و فرضیه­های آنهاست. در انتهای نتیجه­گیری می­توان افق­های جدیدی از موضوعات پژوهشی را برای تکمیل کار به دیگران پیشنهاد کرد.

 

استنادات

اعتبار علمی هر اثر پژوهشی به مستند و مستدل بودن آن است. ارائه فهرست کاملی از مراجع با رعایت اصل امانت­داری و اخلاق پژوهشی مورد انتظار است. باید دانست که در عصر فن­آوری و ارتباطات قرار داریم و اساساً محتوای هیچ تحقیق و نوشته­ای بر کسی پوشیده نمی­ماند؛ بنابراین در برداشت مطالب یا استفاده از هندسه تحقیقی دیگران باید کاملاً شفاف باشیم. چه بسا بعدها با ادعای نویسندگان مواجه خواهیم شد. بنابراین پژوهشگر باید امانت­داری لازم را مراعات کرده و مستندسازی نماید، در غیر این صورت هرگونه مسئولیت­های آتی متوجه او خواهد بود.

هم­چنین توجه داشته باشیم که بدون تحقیق و تفحص، نام کتاب، مقاله یا پایان نامه­ای را در منبع تحقیق (طرح نامه) درج کردن و در آینده آگاهی یافتن از اینکه اساساً در آن اثر، مطلبی در راستای موضوع تحقیق وجود نداشته، صداقت طراح را مورد خدشه قرار خواهد داد.

 

 

تنها متونی مورد تأیید و منتشر می­گردد که دارای منبع شناسی تخصصی و محتوای غنی، همراه با نوآوری و ادبیات مناسب باشد.

 

از آنجا که مقرر شده است این کتابچه ها با ساختار واحد به جامعه علمی ارائه گردد، از این رو با احترام به سایر روش­های آموزش دیده در کارگاه­ها و کتاب­های درسی، جهت ایجاد وحدت رویه از روش این جزوه بهره برده شود.

 

 

سبک­های استنادات در کتاب­ها و مقالات متنوع است. ارجاع در پایان متن، ارجاع در پاورقی و ارجاع در متن سه شیوة عمدة استناد است که شیوة اخیر به علت سهولت، سرعت، ایجاد تمرکز ذهنی برای خواننده و رواج جهانی آن، بر دو شیوه قبلی برتری دارد. در ارجاع درون متنی نام صاحب اثر،‌ تاریخ انتشار و شماره جلد و صفحه را می­آورند مانند: (مطهری، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نمی­آید. دربارة مشخصات کتاب شناختی منابع تحقیق (کتاب نامه) که در پایان مقاله می­آید،‌ هماهنگ­ترین روش، همسویی با روش ارجاع نویسی در بدنة اصلی کتابچه است که در پی می­آید.

البته نباید در ارجاعات و نقل قول­ها افراط کرد در آن صورت متن به مجموعه یادداشت­ها و تحلیل­های دیگران تبدیل شده و از ارزش علمی آن کاسته می­شود.

 

 

شیوه ارجاع منابع

هرگاه در متن، مطلبی از یک کتاب یا مجله یا... به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نقل شود باید پس از بیان مطلب آن را مستند ساخت. این مستندسازی شیوه­های مختلف دارد:

 

الف) شیوه ارجاع در متن

در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دکتر، پروفسور، حجت الاسلام، آیت الله و امثال آن آورده می­شود مگر در جایی که لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصیر الدین طوسی، آخوند خراسانی، امام خمینی، علامه طباطبایی.

1. اثر با یک مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگی مولف، ‌تاریخ انتشار، شماره صفحه به ترتیب می­آید و پس از آن نقطه می­گذاریم مانند (ابطحی، 1382، ص 27).

 

    اثر با بیش از یک مؤلف باشد، نام خانوادگی آنان به ترتیب همراه سال انتشار و شماره صفحه می­آید مانند (سرمد، بازرگان، حجازی، 1379، ص 50) و اگر بیش از سه مؤلف بود: نام خانوادگی اولین مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه می­آید مانند (نوربخش و دیگران، 1366، ص 75).

    اثر با نام سازمان­ها و نهادها:به جای نام مؤلف، نام سازمان می­آید مانند (فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، 1382، ص 34).

    دو یا چند اثر یک مؤلف: همة آنها داخل پرانتز به ترتیب تاریخ نشر می­آید مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). اگر چند اثر یک مؤلف در یک سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمایز می­گردند مانند (احمدی، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).

    استناد به آیات و روایات: ابتدا نام سوره، سپس شماره آیه ذکر می­شود، مانند (بقره، 39). در خصوص نهج البلاغه نام کتاب و شماره خطبه یا نامه (نهج البلاغه، خطبه 33) و روایات غیر نهج البلاغه، نام گردآورنده روایات، تاریخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسی، 1403، ج 56، ص 198).

 

ب) زیرنویس (پاورقی) توصیفی

توضیحات اضافی یا اصطلاحی که نمی­توان برای حفظ انسجام متن، آن را درون متن آورد می­توان زیرِ صفحه با مشخص کردن شماره بیاید. ‌توضیحات باید حتی­الامکان خلاصه باشد. ترجمة آیات و روایات در متن فارسی بیاید و در صورت نیاز می­توان متن عربی را در پاورقی آورد. کلمه­های بیگانه در داخل متن، حتماً باید به فارسی نوشته شود و صورت خارجی آنها در پاورقی بیاید. اینها در مورد اصطلاحات تخصصی یا نام اشخاص است. در موارد ضروری که باید نام خارجی در متن بیاید باید در کنار صورت فارسی داخل پرانتز نوشته شود. توجه کنیم درهر متن یکبار معادل انگلیسی آوردن آن واژه کفایت می­­کند.

 

ارجاع در منابع

محقق باید در پایان مقاله، فهرستی از منابع و مآخذی که در متن به آنها استناد کرده است را به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی بیاورد. تنها منابعی می­آید که در متن از آنها استفاده شده است. در ذکر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر می­رسد: 1. نام خانوادگی و نام مؤلف یا مؤلفان 2. تاریخ انتشار اثر 3. عنوان اثر 4. نام شهر 5. نام ناشر. (البته اگر کتاب تجدید چاپ شده باشد، شمارة چاپ آن هم می­آید). جداسازی این اطلاعات با ویرگول است. مانند:

 

    در تک مؤلف:

 

جوادی، آملی،‌ عبدالله (1372)، هدایت در قرآن (چاپ سوم)، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.

 

    در ارجاع منابع از دو مؤلف یا بیشتر به شکل زیر می­آید:

 

سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، زهره  (1379)، روش­های تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم)، تهران:‌ نشر آگاه

 

    آثار دارای مترجم به شکل زیر می­آید:

 

صدر الدین شیرازی، محمد (1375)، شواهد الربوبیه، ترجمه جواد مصلح، چاپ دوم، تهران: ‌انتشارات سروش

 

    آثار با عنوان سازمان­ها و نهادها

 

مرکز اسناد و مدارک علمی، وزارت آموزش و پرورش (1362)، واژه­نامه فارسی -انگلیسی. تهران: نشر مؤلف

 

    آثار به جای مؤلف ویراستار یا چند نفر گردآوردنده یا مجموعه مقالات به شکل زیر:

 

شفیع آبادی، عبدالله (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات جنگ روانی، تهران:‌ انتشارات سمت.

 

ارجاع دهی مقالات

ابتدا نام مؤلف یا مؤلفان، سپس تاریخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شمارة آن ذکر می­شود آنگاه  شمارة صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسی، PPدر انگلیسی، مانند حداد عادل، غلامعلی (1375)، انسان عینی، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.

 

 

 

ارجاع پایان نامه و رساله

پس از ذکر عنوان باید ذکر شود که آن منبع، پایان­نامه کارشناسی ارشد یا رساله دکتری و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شکل زیر:

ایزدپناه، عباس (1371)، مبانی معرفتی مشاء و اهل عرفان، پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده، دانشگاه قم.

 

ارجاع از یک روزنامه

همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:

محمودی، اکبر (1375، 21 مهر) موانع توسعه در ایران، روزنامه کیهان، ص 6.

ارجاع فرهنگ نامه و دایرة المعارف

در ارجاع نام سرپرست و بقیه موارد مثل کتاب عمل می­شود مانند:

بجنوردی، سید کاظم و همکاران (1377)، دائرة المعارف بزرگ اسلامی (چاپ  دوم)، تهران؛ مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

 

ارجاع کنفرانس­ها، سمینارها و گزارش

ارائه گزارش از همایش و سمینارها باید به این شکل باشد:

همایش بین المللی نقش دین در بهداشت و روان (1380)، چکیده مقالات اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان،‌ تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.

 

نقل از منابع الکرونیکی (اینترنت)

امروز نقل از منابع اینترنتی یکی از منابع ارجاعی است که در ذکر آن اطلاعات ضروری به ترتیب زیر بیان می­شود :

بارلو،‌جان پی (1996)، درخت یوشع می­لرزد، در مجله CORE(روی خط اینترنت) ج 8، ش 1، (92 نقل شده تاریخ 25 مارس 1996 قابل دسترسی در :

:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.

ارجاع یک مقاله در مجله الکترونیکی

Miles, Adrian. Singin in the Rain: a hypertextual Reading. "Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.

http://muse.jhu.edu/jourals/pme/voo8/8.2 miles.html

 

 

ارجاع یک کتاب الکترونیکی در شبکه وب

Austen, Jane. Pride and prejudice.de. henry chur chyrd. Nov 2000.

http://www.pemberley.com/jahein;o/pridprej.html

 

نکاتی درباره تایپ کتابچه:

الف) عنوان در وسط سطر با قلم تیتر شماره 16 تایپ ­شود.

ب) نام مؤلف در زیر عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتی­متر با قلم ترافیک شماره 12 تایپ ­شود.

ج) مدرسه علمیه و شهر مؤلف یا مؤلفان در همان صفحه با قلم لوتوس سیاه شماره 14 تایپ گردد.

د) عناوین اصلی با شماره­های تفکیک کننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سیاه شماره 14 تایپ ­شود.

هـ) عناوین فرعی با شماره­های تفکیکی 1-1، 2-1 و ... با قلم لوتوس سیاه شماره سیزده تایپ ­شود.

و) متن با قلم لوتوس نازک، شماره 14 تایپ شده و ابتدای هر پاراگراف یا بند با کمی تورفتگی (اشپون) با فاصله 5/0 سانتی­متر آغاز ­گردد.

ز) فاصله بین سطرهای متن 5/1 سانتی­متر و فاصله آنها از عنوان­های فرعی دو سانتی­متر است.

ح) فاصله حاشیه صفحه­ها از هر طرف دو سانتی­متر و از بالا و پایین نیز دو سانتی­متر و فاصله آخرین سطر با پاورقی یک سانتی­متر است.

ط) نقل قول مستقیم در داخل گیومه با قلم لوتوس نازک شماره 14تایپ ­گردد.

ی) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالای صفحه تایپ ­گردد.

ک) در تایپ باید از به­کار بردن قلم­های متنوع و متفاوت پرهیز کرد.

ل) قلم انگلیسی لازم برای تایپ پاورقی Times mediumبا شماره 8 است و همین قلم برای انگلیسی در متن و منابع با شماره 10 استفاده می­شود.

 

. هر چند چکیده و کلیدواژه در کتابچه قرار نمی گیرد، اما در راستای بارگزاری در سایت ها و معرفی اثر پژوهشی ضروری می باشند.

 




موضوع مطلب :