برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید ثروت - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
پنج شنبه 92 بهمن 24 :: 1:25 عصر ::  نویسنده :

هو

جایگاه ثروت در مکتب اسلام


گرچه تفکر اقتصادی و طرح و برنامه‏ریزی دقیق مسائل پیچیده? آن جزء برجسته‏ترین علوم به شمار می‏آید، لیکن هر علمی از آن‏جهت حاکی معلوم است که ارزش خود را از معلوم دریافت می‏کند؛ لذا علم خداشناسی و پیامبرشناسی و امام‏شناسی و معادشناسی و مانند آن از اصول کلی اسلام، چون حاکی از نشأه? غیب و قلمرو روح است، ارج برین خود را از آن معلومهای ارزشمند کسب می‏نماید   .

منظور از این ارزش، همانا قوّت درجه? وجودی است که از امور حقیقی به شمار می‏آید؛ نه ارج اعتباری تا از محدوده? حقیقت تنزّل یافته باشد و داخل در عناوین اعتباری گشته و با اعتبار گوناگون معتبران متحول شود.

گرچه اقتصاد در فرهنگ قرآن روبناست، نه زیر بنا، لیکن اسلام هرگز نسبت به سایر مسائل روبنایی و فرعی بی‏اهمیّت نبوده و نیست.

مال و آنچه جدای از حقیقت روح آدمی است، کمال انسان محسوب نمی‏شود؛ بلکه وسیله? رفع نیازهای طبیعی می‏باشد و چون تهیه? وسائل آن بدون رنج نیست، مقدار معقولی از کشش درون و لذّت تملک در نهان طبیعی انسان، نه فطری وی، ذخیره شده است تا به بها و بهانه? آنْ رنج تحصیل مال تحمل شود.

قرآن کریم، همان‏طوری که اختران سپهری را زیور گنبد مینا می‏داند، نه زینت انسان: ?إنّا زیّنّا السماء الدّنیا بزینةٍ الکواکبِ?[70]، باغ و راغ زمینی را زینت زمین می‏شمارد، نه زیور بشر؛ ?إنّا جعلنا ما علی الأرض زینةً لها لنبلوهم أیّهم أحسنُ عملاً ? و إنّا لجاعلون ما علیها صعیداً جُرزاً?[71]؛ لیکن ایمان که از سنخ روح است، آن را زیور جان آدمی می‏داند؛ ?حبّبَ إلیکم الإیمان و زیّنه فی قلوبکم و کرّه إلیکم الکفر و الفُسوق و العصیان...?.[72]

دوستی مال، بیش از جنبه? آلی بودن و جمع آن زائد بر رفع نیاز، مذموم است، گرچه تولید آن جهت تهیه? وسایل رفاه دیگران و تخفیف بار توانفرسای تورم و تنگدستی جامعه، هرچه بیشتر، بهتر خواهد بود. قرآن کریم انبوه حبّ به مال را اندوه روح دانسته و آن را نکوهش می‏کند؛ ?تُحبّون المال حبّاً جمّاً?[73]

اگر از آن به خیر یاد کرده است، مانند ?إنّه لحبّ الخیر لشدید?[74]، گذشته از آنکه اولاً عنوان خیر، وصف مال است، نه صفت حبّ و ثانیاً از آیه، مدح مال دوستی استفاه نمی‏شود، آن را به زعمِ مالْ دوست، خیر نامید؛ و گرنه سیاق آیه در نکوهش انسانی است که نسبت به خدای سبحان کفور است؛ ?إنّ الإنسان لربّه لکنود ? و إنّه علی ذلک لشهید?.[75]

همچنین آیه? وصیت که از مال به خیر یاد کرده است، به لحاظ ضرورت وجود آن در حیات دنیایی می‏باشد که در این‏حال، خیر است و به کسی هم وابسته نیست.

داشتن ثروت در اقتصاد اسلامی، کمال محسوب نمی‏شود تا واجد آن کامل و فاقد آن ناقص باشد. حضرت علی بن ابی‏طالب امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلّین در تحلیل مسئله? ثروت، جریان ساده زیستن و نیازمندی بعضی از پیامبران چون نبی‏اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و موسای کلیم(علیه‏السلام) و داود(علیه‏السلام) قاری بهشتیان و عیسای مسیح(علیه‏السلام) را نقل می‏کند؛ سپس می‏فرماید: «فلینظر ناظر بعقله، أکرم اللّه محمّداً بذلک أم أهانه؟ فإن قال: أهانه فقد کذب و اللّه العظیم بالإفک العظیم و إن قال أکرمه، فلیعلم أنّ اللّه قد أهان غیره حیث بسط الدنیا له و زواها عن أقرب الناس إلیه...»[76] ؛ یعنی صاحب نظر در این زمینه با خرد خویش تدبر کند، آیا خدای سبحان با ساده زیستن، پیامبر خود را گرامی داشت یا او را تحقیر نمود؟! اگر کسی بگوید: خداوند پیامبرش را در اثر ضعف معیشت و فقر مالی توهین کرد، سوگند به خدا دروغ گفت؛ دروغ بزرگی و اگر بگوید خدای سبحان او را با ساده زیستن گرامی‏داشت، پس بداند که خداوند کسی را که مبتلا به تکاثر کرد اهانت نمود که سفره? رنگین دنیا را به روی او باز کرد و برابر او نهاد و از دسترس نزدیک‏ترین انسانها به او، یعنی حضرت رسول‏اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) برچید.

بنابراین، مال زینت دنیا است؛ نه زیور انسان و حبّ آن به مقدار معقول در حدّ دوستی وسیله، صلاح است؛ نه بیش از آن و نه در حدّ هدف، و ثروت اندوزی و زرمداری مذموم است و اشتیاق به قناطیرِ مُقَنْطَرَه، سبب صدّ از راه خدا و مسدود شدن راه تعالی روح است و مجموع مالهای دنیا به اندازه? نیاز مجموع انسانهاست و اکتناز آن در یک‏جا و احتکار آن نزد گروه یا شخص خاص، مخالف نظام پولی در اسلام است و تأسّی به انبیاء(علیهم‏السلام) در ساده زیستن است و کمالْ در هجرت از تکاثر به کوثر می‏باشد که خیر نفسی است؛ نه نِسْبی و خیر واقعی است؛ نه اعتباری و مزعوم و.......

آیت الله جوادی آملی

 




موضوع مطلب :