برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید بهمن 92 - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
دوشنبه 92 بهمن 14 :: 11:56 صبح ::  نویسنده :

هو

عوامل غفلت

 آیه شماره 9  از سوره مبارکه منافقون: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ


ترجمه اى کسانى‏که ایمان آورده‏اید! اموال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نسازد و کسانى که چنین کنند، آنان همان زیانکارانند.


شرح : براى آن که مؤمنان را موعظه کنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا...»
لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و فرزند است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتلهکم اموالکم...»
مال و فرزند، کم یا زیادش، مى‏تواند مانع یاد خدا باشد. «اموالکم... اولادکم»
خسارت واقعى، غفلت از یاد خدا است. «فاولئک هم الخاسرون» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت کلى است.)




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 بهمن 13 :: 3:20 عصر ::  نویسنده :

هو

مواظبت

اگر بیمار شوید، کارتان از شما مواظبت نخواهد کرد اما دوستانتان و خانواده تان چرا!
Your job won"t take care of you when you get sick. Your friends and parents will!




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 بهمن 13 :: 3:19 عصر ::  نویسنده :

هو

جوانان و نوجوانان بخوانند

توی تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یه شهید شانزده ساله رو پیدا کردیم.گناهان هر روزش رو توی اون یادداشت کرده بود.گناهان رو که می خوندم ، اینا بودن:
• سجده نماز ظهر طولانی نبود
• زیاد خندیدم
• هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 بهمن 13 :: 3:17 عصر ::  نویسنده :

هو

منشأ سعادت

وصیت نامه شهید:
 نماز را اول وقت و به جماعت بخوانید که منشاء همه سعادت ها نماز است




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 بهمن 13 :: 3:15 عصر ::  نویسنده :

هو

هلاکت کنندهای انسان

امام حسین (ع) :   

أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.[بحارالأنوار،ج 75،ص 54،ح 96]

 
 دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است:


یکى ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند ؛


و دیگرى فخر کردن و مباهات بر دیگران است.




موضوع مطلب :


شنبه 92 بهمن 12 :: 4:49 عصر ::  نویسنده :

هو

اخلاق پیامبران

امام جعفر الصادق (ع) :   

ارْبَعَةٌ مِنْ اخْلاقِ الاْ نْبیا: الْبِرُّ، وَالسَّخا، وَالصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالْقِیامُ بِحَقِّ الْمُؤمِنِ. (اعیان الشّیعة ، ج 1، ص 672، بحارالا نوار، ج 78، ص 260، ذیل ح 108)


 چهار چیز از اخلاق پسندیده پیغمبران الهى است : نیکى ، سخاوت ، صبر و شکیبائى در مصائب و مشکلات ، اجرای حقّ و عدالت بین مؤمنین .




موضوع مطلب :


شنبه 92 بهمن 12 :: 4:47 عصر ::  نویسنده :

هو

نمونه هایی از کرامات امام هادی (ع)


ابوحسین سعید پسر سهل بصری ملّاح می‌گوید: روزی امام هادی ع به مجلس ولیمه یکی از فرزندان خلیفه عباسی دعوت شد. همراه امام وارد مجلس شدیم. حاضران با دیدن امام به احترامش سکوت کردند. ولی جوانی در این مجلس حضور داشت که احترام امام هادی را نگه نداشت و در مجلس به خنده و حرف‌های یاوه مشغول بود. در این هنگام حضرت هادی ع رو به او کرد و فرمود:«در خنده زیاده‌روی می‌کنی و از یاد خدا غافل هستی، در حالی که سه روز بعد در قبرستان خواهی بود.» جوان ساکت شد و چیزی نگفت. ما روزها را شمارش کردیم، دقیقا پس از سه روز از دنیا رفت و همان روز به خاک سپرده شد )بحارالانوار، ج 50، ص 181، ج 57(
داود بن قاسم جعفری می گوید: یک سال پیش از سفر حج، برای وداع با امام هادی ع وارد شهر سامرا شدم. امام مرا تا بیرون شهر بدرقه کرد. آن‌گاه از مرکب خویش پیاده شد و روی زمین با دست خود دایره‌ای کشید و فرمود:«ای عمو، آنچه را در این دایره هست برای مخارج و هزینه سفر حج‌ات بردار.» همین که دست بر خاک گذاشتم، شمشی به وزن دویست مثقال از طلا به دستم آمد. )بحارالانوار، ج 50، ص 172، ح 52(
یونس نقاش با دل ترسان و مضطرب نزد امام هادی ع رفت و گفت:«ای سید من، تو را درباره خانواده ام سفارش به نیکی می‌کنم.» امام فرمود:«چه خبر شده؟» یونس گفت:«تصمیم گرفتم از این جا بروم.» امام هادی ع در حالی که تبسمی بر لب داشت فرمود:«چرا؟» یونس گفت:«موسی بن بغا (یکی از مقامات حکومت بنی عباس) نگینی به من سپرد که بسیار ارزشمند و قیمتی است و از من خواست روی آن نقشی حک کنم. موقع کار این نگین دو نیم شد. فردا قرار است آن را تحویل بدهم و در این صورت یا هزار تازیانه می خورم یا مرا می کشند.» حضرت هادی ع فرمود:«به منزلت برگرد. تا فردا جز خیر چیزی نخواهد بود.» فردا یونس دوباره ترسان و لرزان خدمت امام هادی ع رسید و اظهار داشت:«مامور آمده و نگین را می خواهد.» امام فرمود:«برگرد که جز خیر نخواهی دید.» یونس پرسید:«ای آقای من، به او چه بگویم؟» امام تبسمی کرد و فرمود:«برگرد و به آنچه به تو می گوید گوش بده. جز خیر نخواهد بود.» یونس رفت و پس از مدتی با لبان خندان بازگشت. به امام گفت:«ای سید من! مامور می‌گوید کنیزانم با هم مزاح دارند. آیا می‌توانی این نگین را دو نیمه کنی تا ما نیز تو را بی‌نیاز کنیم؟» امام هادی ع خوشنود شد و رو به آسمان عرض کرد:«خدایا حمد از آن توست که ما را از آن گروهی قرار دادی که تو را ستایش کنند.» (بحارالانوار، ج 50، ص 125، ح 3)

http://www.askdin.com/post160002-4.html




موضوع مطلب :


شنبه 92 بهمن 12 :: 4:45 عصر ::  نویسنده :

هو

توحید قرآنی

 آیه شماره 24  از سوره مبارکه حشر: هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
ترجمه : اوست خداوندِ آفریننده، پدیدآورنده و صورت بخش، بهترین نام‏ها و صفات براى اوست. آنچه در آسمان‏ها و زمین است، تسبیح‏گوى اویند و اوست تواناى بى‏همتا و با حکمت.
شرح : خداوند، آفریننده‏اى است که در آفرینش مخلوقاتش، از کسى یا جایى الگوبردارى نکرده است، بلکه خود، صورت بخش پدیده‏هاست. «الخالق البارى‏ء المصوّر»
کسى که تمام کمالات را داراست، سزاوار تسبیح همه هستى است. «له الاسماء الحسنى یسبّح له...»
تسبیح موجودات، نشانه نوعى علم و شعور در هستى است. «یسبّح له ما فى السّموات و الارض»
تسبیح موجودات، تذکّرى به انسان‏هایى است که اهل تسبیح نیستند. «یسبّح له ما فى السّموات و الارض»
قدرت خداوند همراه با حکمت است نه ستم و تجاوز. «هو العزیز الحکیم»




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 بهمن 9 :: 11:7 صبح ::  نویسنده :

هو

نتایج کوتاهى آرزو

الف ـ نیکویىِ کردار
ب ـ خلوص عمل
ج ـ راستىِ کردار
د ـ زهد
ه ـ بى نیازى نفس
و ـ سلامت نفس
ز ـ علم لدنّى
ح ـ بهشت [1]

پی نوشت :

[1] . محمدی ری شهری، محمد، فرهنگ نامه آرزو، چاپ اول، 1385.




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 بهمن 9 :: 11:3 صبح ::  نویسنده :

هو

تمام علم

امام موسى بن جعفر (ع) :  

وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.( کافى ،ج 1، ص 50، ح 11؛ اءعیان الشیعة ، ج 2، ص 9؛نزهة النّاظر، ص 121، ح 1.)


 تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى کرده ام : اوّلین آن ها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى . دوّم ، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است . سوّم ، بدانى که براى چه آفریده شده اى . چهارم ، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى .




موضوع مطلب :


<   <<   6   7   8   >