معرفت بنام خدا
پاداش طالبان رضاى حق فَمَنْ عَمِلَ بِرِضائِی أُلْزِمُهُ ثَلاثَ خِصال: أُعَرِّفُهُ شُکْراً لا یُخالِطُهُ الْجَهْلُ وَذِکْراً لا یُخالِطُهُ النِّسْیانُ وَمَحَبَّةً لا یُؤْثِرُ عَلى مَحَبَّتِی مَحَبَّةَ الَْمخْلُوقِینَ.فَإذا أحَبَّنِی أحْبَبْتُهُ وَأفْتَحُ عَیْنَ قَلْبِهِ إلى جَلالِی.فَلا أُخْفِی عَلَیْهِ خاصَّةَ خَلْقِی. حدیث معراج
موضوع مطلب : بنام خدا نظر پسران مسئولان درباره پدرانشان باشگاه خبر نگاران موضوع مطلب : بنام خدا
زندگی گوارا و جاوید یا أَحْمَدُ! هَلْ تَدْرِی أیُّ عَیْش أهْنَأُ وَأیُّ حَیاة أبْقى؟قالَ: اَللّهُمَّ! لا.قالَ: أمَّا الْعَیْشُ الهَنِیءُ فَهُوَ الَّذِی لا یَغْتَرُّ صاحِبُهُ عَنْ ذِکْرِی وَلا یَنْسى نِعْمَتِی وَلا یَجْهَلُ حَقِّی.یَطْلُبُ رِضایَ لَیْلَهُ وَنَهارَهُ.وَأَمَّا الْحَیاةُ الْباقِیَةُ فَهِیَ الَّتِی یَعْمَلُ لِنَفْسِهِ حَتّى تَهُونَ عَلَیْهِ الدُّنْیا وَتَصْغُرَ فِی عَیْنَیْهِ وَتَعْظُمَ الاْخِرَةُ عِنْدَهُ وَیُؤْثِرَ هَوایَ عَلى هَواهُ وَیَبْتَغِی مَرْضاتِی ]وَیُعَظِّمَنِی[ حَقَّ عَظَمَتِی وَیَذْکُرَ عِلْمِی بِهِ وَیُراقِبَنِی بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عِنْدَ کُلِّ سَیِّئَة وَمَعْصِیَة وَیُنَقِّی قَلْبَهُ عَنْ کُلِّ ما أکْرَهُ وَیُبغِضَ الشَّیْطانَ وَوَساوِسَهُ. حدیث معراج
موضوع مطلب : بنام خدا
توصیف بنده در وقت مرگ و پس از آن وإذا کانَ الْعَبْدُ فِی حالَةِ الْمَوْتِ یَقُومُ عَلى رَأْسِهِ مَلائِکَةٌ بِیَدِ کُلِّ مَلَک کَأْسٌ مِنْ ماءِ الْکَوْثَرِ وَکَأْسٌ مِنَ الْخَمْرِ یَسْقُونَ رُوحَهُ حَتّى تَذْهَبَ سَکْرَتُهُ وَمَرارَتُهُ وَیُبَشِّرُونَهُ بِالْبَشارَةِ الْعُظْمى وَیَقُولُونَ لَهُ: طِبْتَ وَطابَ مَثْواکَ إنَّکَ تَقْدِمُ عَلَى الْعَزِیزِ الْکَرِیمِ الْحَبِیبِ الْقَرِیبِ.فَتَطِیرُ الرُّوحُ مِنْ أیْدِی الْمَلائِکَةِ فَتَصْعَدُ إلَى اللهِ تَعالى فِی أسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَیْن وَلا یَبْقى حِجابٌ وَلا سَتْرٌ بَیْنَها وَبَیْنَ اللهِ تَعالى، وَاللهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْها مُشْتاقٌ، وَتَجْلِسُ عَلى عَیْن عِنْدَ الْعَرْشِ.ثُمَّ یُقالُ لَها: کَیْفَ تَرَکْتِ الدُّنْیا؟ فَتَقُولُ: إلـهی! وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لا عِلْمَ لِی بِالدُّنْیا.أنَا مُنْذُ خَلَقْتَنِی خائِفٌ مِنْکَ.فَیَقُولُ اللهُ: صَدَقْتَ عَبْدِی کُنْتَ بِجَسَدِکَ فِی الدُّنْیا وَرُوحُکَ مَعِی.فَأَنْتَ بِعَیْنِی سِرُّکَ وَعَلانِیَتُکَ.سَلْ أُعْطِیَکَ وَتَمَنَّ عَلیَّ فَأُکْرِمَکَ.هذِهِ جَنَّتِی مُباحٌ فَتَجْنَحَ فِیها.وَهَذا جِوارِی فَاسْکُنْهُ.فَتَقُولُ الرُّوحُ: إلـهی، عَرَّفْتَنِی نَفْسَکَ فَاسْتَغْنَیْتُ بِها عَنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ.وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَوْ کانَ رِضاکَ فِی أنْ أُقَطَّعَ سَبْعِینَ قَتْلَةً بِأَشَدِّ ما یُقْتَلُ بِهِ النّاسُ لَکانَ رِضاکَ أحَبَّ إلَیَّ.ءَأُعْجَبُ بِنَفْسِی؟ وَأَنَا ذَلِیلٌ إنْ لَمْ تُکْرِمْنِی وَأَنَا مَغْلُوبٌ إنْ لَمْ تَنْصُرْنِی وَأَنَا ضَعِیفٌ إنْ لَمْ تُقَوِّنِی وَأَنَا مَیِّتٌ إنْ لَمْ تُحْیِنِی وَلَوْلا سِتْرُکَ لاَفْتَضَحْتُ أوَّلَ مَرَّة عَصَیْتُکَ.إلـهی کَیْفَ لا أطْلُبُ رِضاکَ وَقَدْ أکْمَلْتَ عَقْلِی حَتّى عَرَفْتُکَ وَعَرَفْتُ الْحَقَّ مِنَ الْباطِلِ وَالاْمْرَ مِنَ النَّهْیِ وَالْعِلْمَ مِنَ الْجَهْلِ وَالنُّورَ مِنَ الظُّلْمَةِ.فَقالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: وَعِزَّتِی وَجَلالِی لا أَحْجُبُ بَیْنِی وَبَیْنَکَ فِی وَقْت مِنَ الاْوْقاتِ، کَذلِکَ أفْعَلُ بِأَحِبّائِی. حدیث معراج
موضوع مطلب : بنام خدا
اجزاى عبادت و آثار روزه یا أحْمَدُ! إنَّ الْعِبادَةَ عَشْرَةُ أجْزاء.تِسْعَةٌ مِنْها طَلَبُ الْحَلالِ فَإنْ طَیَّبْتَ مَطْعَمَکَ وَمَشْرَبَکَ فَأَنْتَ فِی حِفْظِی وَکَنَفِی.قالَ: یا رَبِّ! وَما أوَّلُ الْعِبادَةِ؟قالَ: أوَّلُ الْعِبادَةِ الصَّمْتُ وَالصَّوْمُ.قالَ: یا رَبِّ! وَما مِیراثُ الصَّوْمِ؟قال: اَلصَّوْمُ یُورِثُ الْحِکْمَةَ، وَالْحِکْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ، وَالْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْیَقِینَ، فَإذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لا یُبالِی کَیْفَ أصْبَحَ بِعُسْر أمْ بِیُسْر.
موضوع مطلب :
بنام خدا
ارزش سکوت یا أحْمَدُ! عَلَیْکَ بِالصَّمْتِ فَإنَّ أعْمَرَ مَجْلِس قُلُوبُ الصّالِحِینَ وَالصّامِتِینَ وَإنَّ أخْرَبَ مَجْلِس قُلُوبُ المُتَکَلِّمِینَ بِما لا یَعْنِیهِمْ . موضوع مطلب : بنام خدا
تشبیه تقوا یا أحْمَدُ! عَلَیْکَ بِالْوَرَعِ فَإنَّهُ رَأْسُ الدِّینِ وَوَسطُ الدِّینِ وَآخِرُ الدِّینِ.إنَّ الْوَرَعَ بِهِ یُتَقَرَّبُ إلَى اللهِ تَعالى.یا أحْمَدُ! إنَّ الْوَرَعَ زَیْنُ الْمُؤْمِنِ وَعِمادُ الدِّینِ.مَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّفِینَةِ کَما أنَّ فِی الْبَحْرِ لا یَنْجُو إلاّ مَنْ کانَ فِیها وَکَذلِکَ لا یَنْجُو الزّاهِدُونَ إلاّ بِالْوَرَعِ.یا أحْمَدُ! ما عَرَفَنِی عَبْدٌ وَخَشَعَ لِی إلاّ وَخَشَعَ لَهُ کُلُّ شَیْء. یا أحْمَدُ! اَلْوَرَعُ یَفْتَحُ عَلَى الْعَبْدِ أبْوابَ الْعِبادَةِ فَیُکْرَمُ بِهِ الْعَبْدُ فِی الْخَلْقِ وَیَصِلُ بِهِ إلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ.
حدیث معراج
موضوع مطلب : بنام خدا
رعایت سالک (ای سالک راه خدا!) رعایت به معنی چریدن و چرانیدن آمده است. راعی را چوپان گویند چرا که گوسفندان را میچراند. چون حفظ کردن، مراقبت کردن و توجه کردن لازمه چرانیدن است. «فمار عوها حق رعایتها» یعنی آنچه لازمه توجه، حفظ و مراقبت بود به جای نیاوردند.(حدید-27) (بنابراین) در راه حق چنانچه ملاحظه آداب، رسوم، احکام و اوامر الهی بشود رعایت حقوق حق شده است. و در آیه فوق نکوهش از آن جهت است که رعایت حقوق الهی نشده است. رعایت حفظ نفس از مخالفت حق و نظر نداشتن به غیر اوست به جهت عنایتی که حق متعال به حفظ نفس و کمال آن داشته است. حفظ نفس با پیروی از احکام الهی و کمال آن با عمل کردن به نسخه کامل قرآن است. رعایت بر سه درجه است اول رعایت در اعمال. دوم رعایت در احوال. سوم رعایت در اوقات مبادرت به عمل روی بینظری، انجام عمل روی بصیرت و آگاهی، ناچیز شمردن عمل و چشمپوشی از آن که موجب تکثیر عمل است درجه اول از رعایت است. متهم کردن جهد و کوشش، بیاعتنایی به حال، وانمود کردن به اینکه نفس غنی و بینیاز است درجه دوم از رعایت است. آگاهی از سیر، دل نبستن به مقامات، استخلاص از رؤیت صفا، درجه سوم از رعایت است. در سیر و سلوک همیشه سالک با سه اصل روبه روست. رعایت آن سه اصل برای او کمال اهمیت را دارد. آن سه یکی عمل است. یکی حال است. یکی وقت.1 1-مقامات معنوی، محسن بینا، ج1، ص 143 موضوع مطلب : بنام خدا
نشانه مومن حقیقی رُوِیَ عَن الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ:لاتَکُونُ مُؤمِناً حَتّی تَکُونَ خَائِفاً رَاجِیاً وَ لاتَکُونُ خَائِفاً رَاجِیاً حَتّی تَکُونَ عامِلاً لِما تَخافُ وَ تَرجُو[1 ] حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند:مؤمن نیستید، مگر اینکه خوف و رجاء داشته باشید و شما خوف و رجاء ندارید، مگر اینکه به آنچه به خاطر آن می ترسید یا به آن امیدوار هستید، عمل کنید. شرح حدیث: در باب اینکه حقیقت ایمان چیست، روایات زیادی هست. امّا این روایت مؤمن حقیقی را مطرح می نماید که دو نشانه دارد. اگر این دو نشانه در او نباشد، بداند مؤمن نیست. اوّل خوف به معنای بیم، و دوّم رجا به معنای امید. اگر فقط بیم باشد و امید نباشد و یا فقط امید باشد ولی بیم نباشد، انسان بداند که حقیقت ایمان در او نیست. خوف و رجاء دو صفت درونی و جوانحی میباشد، یعنی انسان در قلب خود خوف و رجاء داشته باشد. حالا این سؤال مطرح می شود: بیم از چه کسی و امید به چه چیزی؟ خوف، بیم و ترس از کیفر و امید به پاداش و ثواب الهی. این دو امر درونی باید در اعمال بیرونی انسان آشکار شود؛ به این معنا که انسانی که از کیفر و عذاب الهی یعنی جهنم می ترسد آنچه را خداوند حرام کرده است انجام نمی دهد که ترک واجبات و انجام گناه و معصیت و محرّمات است. از طرف دیگر، امید به پاداش، ثواب و بهشت خداوند دارد؛ به این معنا که اوامر الهی و واجبات را انجام می دهد. البته انسان مؤمن بعد از ترک حرام و انجام واجبات به مرتبه و درجه بالاتر، یعنی ترک مکروهات و حتّی شبهات و انجام مستحبّات میرسد. انسان اگر به اعمال خود نگاه کند، بدون هیچ پیچیدگی و به راحتی می تواند بفهمد که حقیقتاً مؤمن است یا اینکه اسم مؤمن روی خود گذاشته است. [1]بحار الانوار، جلد 75، صفحه 253 * پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره) به نقل از روزنامه کیهان 24/9/92 موضوع مطلب : بنام خدا
آتشخواران براساس آیات نورانی قرآن کریم دو گروه در دنیا آتش میخورند : 1-کسانی که با کتمان آیاتالهی و حقایق هستی به نام و نان و مقام میرسند و به این وسیله ارتزاق میکنند. (بقره- 174) 2-کسانی که با ظلم و ستم اموال یتیمان را میخورند و با حقه و حیله حق آنان را ضایع میسازند. (نساء- 10) عذاب همیشگی از آیه 81 سوره بقره میتوان این گونه استنباط کرد که اگر هر انسانی: -مرتکب گناه شود - و گناه کردن کار دائمی او شود - و آنقدر گناه کند که گناه سراسر وجودش را احاطه نماید (یعنی اندیشه، گفتار و کردارش گناهآلود شود) - و در چنین شرایطی به طور طبیعی، در فکر اصلاح خویش هم نخواهد بود و تا آخر عمر به همین روش ادامه خواهد داد. دراین صورت چنین فردی اهل آتش است و درآن جاودانه خواهد بودموضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 95
بازدید دیروز: 117
کل بازدیدها: 283971
|
||