معرفت بنام خدا اعمال ماه محرم روز اول 1ـ به هنگام رؤیت هلال محرّم، مستحب است تکبیر بگویى و اگر مى توانى دعاى مشروحى را که سیّد در «اقبال الاعمال» آورده است، بخوانى.(1)
2ـ در شب اوّل محرّمصد رکعت نماز بخوان، و در هر رکعت سوره «حمد» و «قل هو اللّه»را مى خوانى و هر دو رکعت را به یک سلام پایان مى دهى; در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: هر کس این نمازها را بخواند و روز اوّل ماه محرّم را روزه بگیرد، مانند کسى است که در طول سال بر انجام خیر مداومت داشته باشد و تا سال آینده از فتنه ها محفوظ خواهد بود. و اگر بمیرد وارد بهشت خواهد شد.(2) 3ـ مطابق روایت دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در شب اوّل محرم دو رکعت نمازمى خوانى به این نحو: در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «یس».(3) علاوه بر این نمازها، مستحب است نماز اوّل هر ماه نیز خوانده شود که کیفیّت آن در اعمال مشترک ماهها گذشت. 4ـ در روز اوّل محرّم، روزه گرفتن مستحب است، که در روایتى امام رضا(علیه السلام) فرمود: «هر کس این روز را روزه بگیرد، و حاجت خویش را از خداوند بخواهد، خداوند دعایش را به اجابت خواهد رساند، این روز همان روزى بود که حضرت زکریّا در این روز، از خداوند فرزندى را طلب کرد و خداوند دعایش را به اجابت رساند و یحیى را به وى عنایت فرمود».(4) 5ـ از امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) نقل شده است که رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) روز اوّل محرّم، دو رکعت نماز مى خواند و پس از نماز دست ها را بلند مى کرد و این دعا را سه مرتبه قرائت مى فرمود: اَللّـهُمَّ اَنْتَ الاِْلـهُ الْقَدیمُ، وَ هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ، فَاَسْئَلُکَ فیهَا الْعِصْمَةَ
خدایا تویى معبود ازلى و این سال تازه است از تو خواهم در این سال نگهداریم را
مِنَ الشَّیْطـانِ، وَ الْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ الاَْمّارَةِ بِالسُّوءِ، وَ الاِْشْتِغالَ بِما
از شیطان و نیروى بر این نفس که پیوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه
یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ، یا کَریمُ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ، یا
مرا به تو نزدیک کند اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى تکیه گاه کسى که تکیه گاهى ندارد اى
ذَخیرَةَ مَنْ لا ذَخیرَةَ لَهُ، یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ، یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ
ذخیره آن کس که ذخیره ندارد اى پناهگاه آن کس که پناهگاهى ندارد اى فریادرس آن کس که فریادرسى ندارد
لَهُ، یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ، یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ، یا حَسَنَ الْبَلاءِ،یا عَظیمَ
اى پشتیبان آن کس که پشتیبانى ندارد اى گنج آن کس که گنجى ندارد اى که آزمایشت نیکوست اى بزرگ
الرَّجآءِ، یا عِزَّ الضُّعَفآءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقى، یا مُنْجِىَ الْهَلْکى، یا مُنْعِمُ یا
مایه امید اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش غریقان اى خلاص کننده هالکان اى نعمت بخش اى
مُجْمِلُ، یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ، اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ
زیباپرور اى فزون بخش اى نیکوده تویى که سجده کرد (و به کمال خضوع درآمد) برایت سیاهى شب و روشنى
النَّهارِ، وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ، وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ، یا
روز و تابش ماه و شعاع خورشید و صداى ریزش آب و بهم خوردن درخت اى
اَللهُ لا شَریکَ لَکَ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنا خَیْراً مِمّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْلَنا ما لا
خدایى که شریک ندارى خدایا قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان کنند و بیامرز از ما آنچه را که
یَعْلَمُونَ، وَلا تُؤاخِذْنا بِما یَقُولُونَ، حَسْبِىَ اللهُ لا اِلـهَ اِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ
نمى دانند و مگیر ما را بدانچه گویند بس است مرا خدا معبودى جز او نیست بر او
تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ، امَنّا بِهِ، کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا، وَما یَذَّکَّرُ اِلاَّ
توکل کنم و اوست پروردگار عرش عظیم ایمان داریم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ماست و اندرز نگیرند جز
اُولُوا الاَْلْبابِ، رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ
خردمندان پروردگارا منحرف مساز دلهاى ما را پس از آن که هدایتمان کردى و ببخش به ما از پیش خود
رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ.(5)
رحمتى که براستى تویى بخشایشگر.
6ـ مرحوم «شیخ طوسى» فرموده است که مستحب است دهه اوّل محرّم را روزه بگیرد; ولى در روز عاشورا از غذا و آب امساک نماید، امّا روزه نگیرد، و چون وقتِ عصر فرا رسید، به مقدار کمى، تربت تناول نماید (زیرا روزه گرفتن در این روز شیوه بنى امیّه بود که به شکرانه جریان کربلا، روزه مى گرفتند!).(6)
1. اقبال الاعمال، صفحه 545.
2. اقبال الاعمال، صفحه 552. 3. همان مدرک. 4. همان مدرک، صفحه 544 و بحارالانوار، جلد 44، صفحه 285 . 5. اقبال، صفحه 553 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 333. 6. مصباح المتهجّد، صفحه 771. شمیم یار موضوع مطلب : بنام خدا
ارباب النّهار یا نشانگان روزها: هر روز هفته متعلق به یک کوکب است و ساعت أول آن روز به نام آن کوکب نامگذاری شده است: روز یکشنبه خورشید، روز دوشنبه قمر، روز سه شنبه مریخ، روز چهارشنبه عطارد، روز پنجشنبه مشتری، روز جمعه زهره، روز شنبه زحل؛ نامهای هفته را که غربیها بر روزهای هفته خود گذاشته اند نیز برگرفته از همین تعلق روزها به کواکب است که برخی از نامهای یونانی اقتباس شده است (روز یکشنبه Sunday به معنی روز خورشید، روز دوشنبه Monday به معنی روز ماه و ...)
این اوقات را خواجه نصیر الدین طوسی به نظم بیان فرموده است: روز یکشنبه است نسبت خَور = وآن دوشنبه است روز قمر روز سه شنبه آنِ بهرام است = آنکه مریخ مر ورا نام است چارشنبه گرفت کوکب تیر = سعد را پنجشنبه آمد تیر زهره را داد جمعه، و به زحل = داد شنبه خدای عزّوجلّ ارباب اللّیل یا نشانگان شبها: به همین ترتیب هر یک از شبهای هفته نیز به نام کوکبی منسوب است و آن کوکب رب آن شب می شود و دلالتش در آن شب قویتر است. و ساعت اول هر شب نیز به نام آن کوکب نامگذاری شده است. ترتیب کواکب شبهای هفته چنین می باشد: شب یکشنبه عطارد، شب دوشنبه مشتری، شب سه شنبه زهره، شب چهارشنبه زحل، شب پنجشنبه شمس، شب جمعه قمر، شب شنبه مریخ، این اوقات را خواجه نصیر الدین طوسی به نظم بیان فرموده است: شب یکشنبه آنِ تیر آمد = زین قِبَل فرّخیش تیر آمد شب دوشنبه آن برجیس است = اندر این قولها چه تلبیس است شب سه شنبه آنِ زهره شناس = چارشنبه شب زحل به قیاس پس شب پنجشنبه آنِ خَور است = شب آدینه خود شبِ قمر است شب شنبه است ای گزین انام = نجم مریخ زان اوست مدام
هر ساعت از روز و یا شب مرتبط با یکی از کواکب سبعه است، که انجام امور مربوط به هر کوکب در ساعات مربوطه موفقتر یا کم آسیبتر است، اگر براى کاری تناسب کوکبی روز و شب آنرا رعایت کردیم، با رعایت تناسب کوکبی در ساعات آن نتیجه بهتری می گیریم. اولین ساعت هر روز و یا شب به نام کوکب همان روز و یا شب می باشد.
ارباب السّاعات یا نشانگان ساعات ساعت اولین ز روز و ز شب = دان که باشد از آنِ آن کوکب که آن شب و روز را بدو نسبت = کرده باشد حکیم از حکمت و آن دگر کوکبی کأز اوست فرو = دویّمین ساعت است ساعت او مرسوم را همین شناس اساس = بر همین کن به جمله قیاس خواجه نصیر الدین طوسی
تذکر مهم: ساعات مصطلح در موضوع ساعات کواکب ساعات معوجه بوده که هر جند تعدادش در هر یک از شب و از روز 12 عدد می باشد، ولی مقدارش از نظر دقیقه بر حسب فصل و موقعیت جغرافیائی کم و زیاد می شود، و نباید با ساعات مستویه که اندازه اش همواره یکسان بوده و مورد استفاده امور روزمره است اشتباه بشود، همچنین دقت شود که اصطلاح فلکی مثلا ساعت دوم با اصطلاح عامیانه ساعت دو؛ متفاوت است، هر ساعت بعد از کامل شدن ساعت قبلی شروع می شود، فلذا ساعت دوم بعد از ساعت 2 نبوده و بعد از ساعت اول شروع می شود.
نحوه محاسبه ساعات کواکب: ساعات کواکب با ساعت قرار دادی و رسمی که استفاده می کنیم متفاوت است. از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب را محاسبه کرده این مقدار زمان را تقسیم بر 12 کرده و مقدار هر ساعت به دست می آید و به اندازه آن که از طلوع آفتاب بگذرد ساعت اول است و وارد ساعت دوم می شویم ساعات کواکب در شب نیز همینطور حساب می شود مقدار زمان از غروب آفتاب تا طلوع آفتاب را حساب کرده و این مقدار را بر 12 تقسیم کرده و طول هر ساعت به دست می آید ساعت اول شب به اندازه یک ساعت کواکب از هنکام غروب است.
به عنوان مثال اگر در یک روز دوشنبه آفتاب ساعت 7:00 طلوع کند و ساعت 6:00 عصر غروب کند مقدار طول روز از طلوع آفتاب تا غروب می شود 11 ساعت این مقدار را بر 12 تقسیم می کنیم طول هر ساعت کواکب روز به دست می آید که می شود 55 دقیقه بس ساعت اول این روز که دوشنبه است و ساعت قمر است می شود از ساعت 7 تا 7:55 دقیقه. از ساعت 7:55 دقیقه تا ساعت 8:50 دقیقه ساعت دوم یعنی ساعت زحل است به همین ترتیب برای ساعات شب از هنگام غروب آفتاب حساب می شود.
بدین ترتیب در هر روز طلوع آفتاب ابتدای ساعت اول است و وقت چاشت(ضحى) ابتدای ساعت چهارم و اذان ظهر دقیقا ابتدای ساعت هفتم هر روز است و نماز عصر ابتدای ساعت دهم و نماز مغرب ابتدای ساعت اول شب است و نیمه شب شرعی ابتدای ساعت هفتم شب می باشد.
ساعات کواکب از ساعت اول روز یکشنبه بدین ترتیب هستند: شمس، زهره، عطارد، قمر، زحل، مشتری، مریخ و بعد از آن دوباره این ترتیب تکرار می شود و این ساعات به دنبال هم هستند تا یکشنبه هفته بعد که آخرین ساعت شب یکشنبه مریخ می شود و ساعت بعد آن که طلوع آفتاب یکشنبه صبح می شود ساعت شمس است.
1- ساعت شمس: شمس دلالت دارد بر اشخاص صاحب سلطه و تأثیر و چون نور دهنده عالم است دلالت دارد بر جلوه کردن و نمود پیدا کردن. ساعت شمس مبارک و مساعد برای آن دسته از کارهایی است که نیاز به ثبات شخصیت و اقتدار حقیقی و اعتماد به نفس درونی دارد، گزارش احوال و در صورت لزوم ضعفها و مشکلات، رفتن به اجتماعات و مراسم مهم رسمی و ملاقات با اشخاص مهم و متنفذ و درخواست حمایت و مساعدت و پشتیبانی ، و نیز افزایش موقعیت، ارتقای رتبه یا افزایش حقوق و دستمزد، انجام قراردادهای مالی خرید و فروش واجاره و نیز تبلیغ موفقیتها و یا انفصال و تصمیمهایی که نیاز به شجاعت و خودباوری دارد، درخواست از شوهر یا پدر یا مدیر و کارفرمای شغلی و یا مسؤول حکومتی، ثبت اختراعات و انتشار آراء خاص و فراتر از معمول و شروع پروژه های جدید.
2- ساعت زهره: ساعتی سعد است و فرخنده و مبارک برای هرنوع آشنائی خصوصا روابط عاطفی و قرارگذاشتن و البته برای مزدوج شدن. زمان خوب برای هرنوع سرگرمی,شادمانی و تفریح و برگزاری جشن. مهمانیها, گرداوریهای اجتماعی مراسم عقد و عروسی, دید و بازدیدها, رفتن به تئاتر و نمایش و گالری های هنر. موفقیت هنرمندانه و اجتماعی. فعالیتهای لذت بخش, دوستانه و انس گیر از جمله تک نوازیها, پنهان کردن زیورالات. خرید هدیه, لباس و وسائل راحتی. درمانهای زیبائی و مساعدت خواستن از زنان. همدردی های دوطرفه افزایش یافته و ممکن است فرصتی برای مصالحه و بازگرداندن روابط شکست خورده پدیدار شود. زهره الهام و القاء را افزایش می دهد و به هنرمندان, موسیقی دانان, بازیگران و دیگر مردمان خلاق کمک میکند. این ساعت برای انجام امور محاسباتی و کارهایی که دقت فوق العاده می خواهد خوب نیست.
3- ساعت عطارد: زمان مساعد برای هر نوع فعالیت فکری شامل مطالعه,تحقیق, تدریس یا امتحان دادن و همچنین برای هرچیزی که با پردازش و فرایند اطلاعات مرتبط است. عطارد زیرکی و زبردستی, ابتکار و حس کنجکاوی را افزایش می دهد. تاجران و همینطور دزدان را تشویق می کند. ساعت عطارد ساعت خوبی برای شروع سفر, نوشتن نامه یا گزارش, نامه های مهم کاری، تماسهای تلفنی, جلساتی برای پیشرفت یا مرتبط کردن ایده ها، ارتباط برقرارکردن و فرستادن مدارک می باشد. مناسب با موفقیت کودکان, تاثیر خوب گذاشتن; فعالیتهای روزمره و فعالیتهائی که نیازمند ارتباطات آشکار هستند مانند تدریس, یادگیری, خرید، فروش, خرید روزمره, ماموریت, مسافرت, درخواستهای شغلی و مصاحبات و مساعدت خواستن از همسایگان و همکاران.
4- ساعت قمر: زمان مساعد برای آشپزی, غذا خوردن (یک وعده غذائی داشتن), اتوکشیدن, نظافت کردن, حفظ و نگهداری منزل. ساعت قمر ساعتی است برای سر و کارداشتن با زنان, بچه های کوچک و روابط خانوادگی بهبودی و تندرستی,خرید منزل یا جابجائی, سیاحت کردن و به تعطیلات رفتن (زمان ترک منزل یازمان پرواز), مراقبه (عبادت و تفکر), رزروکردن. پیداکردن افراد یا اشیاء گمشده. کشت محصولات غذایی. استخدام کارمند. مساعدت خواستن از مادر, همسر(زن), کارمندان. هر چیزی که قابل تغییر است و وابسته به احساسات درساعت قمر مناسب است بنابراین ممکن است زمان خوبی برای شروع چیزهای مهم نباشد. توجه خود را به چیزهائی جلب کنید که روز به روز انجام می شوند.
5- ساعت زحل: زمانی است برای آن دسته از فعالیتهائی که به زمان قابل توجه نیاز دارند, نظم وبردباری, تمرکز و اصولی وارد گفتگوشدن,و همچنین سروکارداشتن با زمین و املاک. در این ساعت پول قرض نکنید و نیز مسافرت را اغاز نکنید چرا که ممکن است در هردو تاخیر و نا امیدی باشد. یک زمان مساعد برای راهنمائی خواستن از فردی بالغ و مجرب برای تسکین احساسات عمیق و نفسانی, برای نگریستن و درک چیزها در روزنه اعتدال و میانه روی و برای رهاشدن از عادات بد, چیره شدن برموانع, موفقیت در وظایف سخت و پیروزشدن بر مردم سختگیر, پروژه های طولانی مدت, پی ریزی کردن و مستقرکردن چیزهای بادوام و همیشگی, درمان بیماریهای مزمن و شدید, انجام تعمیرات. مساعدت طلب کردن از بزرگترها (نه آشنایان) یا افراد سختگیر.
6- ساعت مشتری: سعدترین ساعتهاست زمان مناسب برای اکثر امور و فعالیتها خصوصا فعالیتهائی که بر ثروت و کامیابی هدفگذاری شده اند. مشتری به وسعت دادن افق های فکری شخص کمک میکند تا به سطح جدیدی از تجربه و برتری دست یابد برای شتافتن به سوی پیشرفت. زمان خوبی برای گرداوری های عمومی, کمک و مشورت خواستن از افراد توانگر و خردمند, شروع یک سفر, مباحثات فلسفی و تشریفات مذهبی می باشد. بهترین ساعت برای خردمندی و نیک بینی, امور مالی (قرض گرفتن, قرض دادن, سرمایه گذاری کردن, بدست آوردن, برنده شدن). فعالیتهائی که مستلزم جدیت و اشتیاق هستند; راهنمائی و مشورت خواستن, تصفیه حساب کردن مشاجرات. مساعدت خواستن از پدربزرگ و مادربزرگ, عمه, خاله, عمو, دائی, راهنمایان, مشاوران (اهل علم، وکلا, حسابدارها, منجمین(عالمان تنجیم).
7- ساعت مریخ: زمان افزایش یافتن انرژی, و ساعت جنگ است. زمان مساعد برای آن دسته از فعالیتها که نیازمند ثبات قدم, جرأت، شجاعت و دلاوری, ماجراجوئی و ریسک کردن و تلاشهای فیزیکی هستند. خوب است برای ورزش, تمرین, انواع کارهائی که با آتش و ابزار تیز سروکار دارند, اما احتیاط لازم است تا از سوختگی و جراحت جلوگیری شود. تمایلات جنسی افزایش می یابد اما وقوع حالتهای متضاد مانند مشاجره و نفرت نیز ممکن است. ساعت مریخ ساعتی خوب برای داد خواهی و موفق شدن با اقدام مؤثر و جدی و حمله به دشمنان یا به رقابت کشیده شدن است. بسیاری از درگیریها و مشاجرات و نزاعها، اخراجها در این ساعت اتفاق می افتد و برای امور عاطفی و ارتباطات مناسب نیست، به معنی اینکه این هنگام براى محبت و مودت آسیب می رساند و پایه گذاری و شروع اقدامات عاطفی در این وقت مناسب نیست، ولی نه اینکه کلا رفتار عاطفی نداشته و رفتار سرد مشکل موجود در زمینه این وقت را تشدید می کند، بلکه براى حفظ ارتباطات و روابط موجود از قبل؛ لازم است که این زمینه منفی در این وقت را با رفتار عاطفی جبران کند.
برای بدست آوردن "ساعات کواکب" برای کل سال از منجم تقویم ساعت کواکبکمک بگیرید
موضوع مطلب : بنام خدا
آمریکا در روز 13 آبان سال 1358 برای ملت ایران مرده است
موضوع مطلب : بنام خدا مناظره تیر و کمان موضوع مطلب : بنام خدا کلام شهید : دنیا مار است دنیا مانند ماری است زهری؛ و مار پوست نرم و رنگارنگی دارد، ولی زیر این پوست زهر کشنده ای وجود دارد. پس، نباید به این دنیا دلبستگی پیدا کنیم. شهید غلامرضا موضوع مطلب : بنام خدا هشدار به نوجوانان امام علی (ع) ـ للحسنِ (ع) ـ : إنّما قَلْبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالِیةِ ما اُلقِیَ فیها مِنْ شیءٍ قَبِلَتْهُ ، فبادَرْتُکَ بالأدبِ قبلَ أن یَقْسُوَ قلبُکَ و یَشتغِلَ لُبّکَ .( نهج البلاغه ، نامه 31)
توضیح :هشدار به نوجوانان که دل و فکر خود را در معرض هر شبهه و سخن انحرافی قرار ندهند بلکه دل و فکر خود را با علم و حکمت استوار کنید هشدار به والدین که در تربیت نوجوانان خود با دقت به تربیت آنها بپردازند
موضوع مطلب : بنام خدا دین خالص آیه شماره 3 از سوره مبارکه زمر:أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ
موضوع مطلب : بنام خدا گامهای موفقیت شاید کلمه موفقیت را بارها و بارها شنیده باشید اما این مفهوم یعنی چه؟ به زبان ساده تر موفقیت افراد بدون پایبندی و رعایت قواعد آن تقریبا محال است. این اصول و قواعد شامل موارد ذیل هستند:
سایت ارتش جمهوری اسلامی موضوع مطلب : بنام خدا خانواده ،کارکردها و آسیبها اجتماعی شدن در فرهنگ ما همراه با الگوسازی و الگوبرداری از اجتماع کوچک و گرم و پرمحبت خانواده صورت میگیرد اما خانواده امروزه در یک دگردیسی تاریخی در حال از دست دادن کارکردهای گذشته خود است.
در مقابل امواجی که کانون خانواده را مورد تهاجم قرارمیدهد و میتواند به حفظ بنیان و کارکرد خانواده کمک کند، استمداد جستن از باورها و الگوهای دینمدارانه، مؤثر است. با این پیش زمینه در مقاله زیر به بررسی وضعیت نهاد خانواده میپردازم. خانواده بهعنوان یک نهاد اجتماعی، معمولا به ایفای وظایف متعددی میپردازد که ماهیت این کارکردها و سطح اجرای آن از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است.
انسان در عین حال که یک موجود اجتماعی است، یک موجود زیستی نیز هست و بدین لحاظ دارای علایق حسی(جنسی) و تمایلاتی است که باید ارضا شود. نمادهای فیزیولوژیکی در همه جوامع به اشکال معینی خودنمایی میکند؛ از قبیل نوع لباس پوشیدن، ادبیات و شعر، اسطورهها و افسانههایی که حاوی مضامین عشقی و نمادی است. روابط غریزی و عاطفی دارای یک هدف و کارکرد عملی است و آن جایگزین ساختن اعضای جامعه و استمرار نسلهای مختلف از طریق زادوولد طبیعی است. در عین حال جامعه نیزدر نظم بخشیدن به مسائل تشکیل و تحکیم خانوادهها مسئولیت دارد. شیوههای دخالت جامعه در مسائل مرتبط با بحث ازدواج از جمله تابوی ممنوعیت ازدواج با محارم (بهطور اخص، این روابط را بین برادران و خواهران، والدین و فرزندان و نوهها و ازدواج با فرزندان خواهر و برادر و... از هر دو جنس)که جامعه شدیدا آنرا ممنوع میکند. برای نمونه، این تابوی ممنوعیت ازدواج با محارم، تقریبا حالت جهانشمول و فرهنگی دارد و در همه جوامعی که تا به حال شناخته شده است، رواج دارد.
جامعهشناسان و انسانشناسان براین امر توافق دارند که چنانچه ازدواج با محارم یک رویه عملی و عمومی شده بود، خانوادهها از انجام وظایف خود، بهعنوان یک واحد کارکردی، بازمیماندند؛ زیرا مناسبات خانوادگی و نقشهای خانواده به میزان زیادی دچار آشفتگی و اختلاف میشد.
اجتماعی کردن کودکان: خانواده، در طول تاریخ حیات بشری، نخستین مؤسسه برای اجتماعی کردن جوانان و نوجوانان بوده است. خانواده، پس از تولد فرزند، برای یک مدت نسبتا قابل توجه، تنها گروهی است که کودک با آن تماس مستمر دارد. به همین دلیل، خانواده در شکلگیری ارزشها، وجهه نظرها و باورداشتهای کودک نقش اصلی را بر عهده دارد و بر نوع روابطی که فرد با عوامل و نهادهای اجتماعی دیگر دارد، تأثیر میگذارد.
فراهم آوردن امنیت اقتصادی: در بسیاری از جوامع غیر صنعتی، خانواده به لحاظ اقتصادی، هم واحد تولیدی و هم واحد مصرفی محسوب میشود. از نظر سنتی، خانواده مسئول پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و اساسی اعضای خود بوده است. خانواده در جامعه کشاورزی، هم به منزله یک واحد یکپارچه تولیدی، محصولات و خدمات مورد نیاز خود را فراهم میکند و هم برای پاسخگویی به نیازمندیهای افرادی از خانواده که قادر به کارکردن نیستند، عمل میکند.
تعیین پایگاهها و تثبیت جایگاه اجتماعی: همه جوامعی را که تاکنون شناختهایم، وارث نظام و قواعدی بوده است که پایگاه اجتماعی کودک، در خصوص تبار او را مشخص ساخته، منسوبان و خانوادهای را که شخص به آن تعلق دارد تعیین میکند که 3نوع از نخستین قواعد تبار موجود در جوامع: پدرتباری، مادرتباری و دوتباره است.
مراقبت و نگهداری از کودکان، معلولان و سالمندان: خانواده ابتدا مسئول نگهداری کودک از لحاظ جسمانی و اقتصادی است زیرا کودکان قادر نیستند وظیفه خود را نسبت به خود، به تنهایی انجام دهند. خانواده به لحاظ سنتی مسئول نگهداری از معلولان و تأمین معیشت سالمندان است.
خانواده کارکردهای خود را در جوامع صنعتی از دست میدهد؟
خانواده در جامعه صنعتی، فقط واحد مصرفکننده تولیدات اقتصادی است، نه تولیدکننده آنها. در جامعه شهری، خانواده بسیاری از کارکردهای خود را به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار کرده است. بهدلیل تخصصی شدن تقسیم کار در این جوامع، هر شخص ملزم به انجام یک وظیفه اقتصادی معین است. در نتیجه، کارکرد اجتماعی کردن از وقتی که کودک به سن 6-5 سالگی میرسد، از خانواده گرفته شده و به مدرسه واگذار میشود. همچنین، بسیاری از کارکردهای اقتصادی از واحد خانواده به جاهای دیگر منتقل شده است؛ همانطور که دولت برای کسانی که توانایی ندارند، از طریق تأمین اجتماعی، برنامههای رفاهی، کمکهای بهداشتی و مسکنهای عمومی، نقش عمدهای در مسئولیتهای اقتصادی این افراد ایفا میکند. نقش حمایتی خانواده را نیز دولت، مذهب و آموزش و پرورش، از طریق نهادهای تربیتی، به عهده گرفته است به خصوص آموزشهای مذهبی که در گذشته عمدتا در دست خانواده بوده و اکنون بر عهده نهادهای رسمی مذهبی گذاشته شده است.
تحول در ساخت خانواده
تغییرات ساختی در خانوادههای عصر جدید، حاصل کوچکشدن حجم خانوار، دگرگونی در وجهه نظرها و برداشتها از مسئله طلاق و دگرگونیهایی است که در نقش مرد و زن به وجود آمده است. کاهش حجم خانواده، خود تحت تأثیر چند عامل بوده است که یکی از آنها تغییر در نقش فرزندان است که با حرکت از جامعه اساسا کشاورزی محدود، به جامعه وسیع شهری و صنعتی همراه بوده است. کودکان جامعه شهری و صنعتی، سربار اقتصادی خانواده محسوب میشوند و نه کمک کار آنها. عامل دومی که در کاهش حجم خانواده مؤثر بوده، بالا رفتن مستمر سطح آموزش و پرورش است. سرانجام، سومین عامل، توزیع وسیع وسایل جلوگیری از بارداری و مشاوره خانوادگی است که به افراد امکان داده است در انتخاب تعداد فرزندان خود آزاد باشند و حتی اگر هیچ فرزندی نخواهند، برایشان میسر است.
از آنجا که طلاق یک روش پذیرفته شده برای پایاندادن به ازدواج است، هر جا که مسئله کودکان مطرح است، تغییراتی در ساخت خانواده ایجاد شده است. وقتی پدر یا مادر خانواده را ترک میکند، کارکردها و مسئولیتهای دیگر افراد خانواده باید طوری تغییر کند که بتواند جای خالی آنان را پر کند. انتظارات و نقشهای طرفین ازدواج از جنگ دوم جهانی به بعد، به شدت تحول یافته و بهویژه نقش زن، بیشتر تغییر کرده است.
زنها به صورت روزافزونی به کار روی آوردهاند و به درآمد خانواده کمک میکنند و به همان نسبت از اقتدار بیشتری برخوردارند. امروزه بسیاری از زنهای طبقه متوسط، تحصیلات خود را به پایان میرسانند و سپس ازدواج میکنند و تا تولد نخستین فرزند به کار میپردازند و برای نگهداری بچه، یا از مهد کودک استفاده میکنند یا کس دیگری را برای نگهداری او استخدام میکنند تا مادر بتواند تمام وقت، در خارج از خانه کار کند. جنبش آزادی زنان در کشورهای غربی تا حد زیادی ارزشهای اجتماعی را تغییر داده و زمینه را برای چنین رفتارهایی آماده کرده است، بهطوری که این الگوها، به صورت الگوی رفتاری قابل قبول در جوامع صنعتی پذیرفته شده است و به سرعت در تمامی نقاط عالم در حال تسری است.
ساخت خانواده
بهرغم مشکلاتی که امروزه برای کارکرد خانوادهها به وجود آمده است بهنظر میرسد که هنوز این تعریف به قوت خود باقی است که خانواده یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر، مسئولیت اصلی را به عهده دارد. خانواده مرکب از گروهی از افراد است که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده، برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی میکنند.
تصویر قالبی ما از خانواده که از شوهر، زن و فرزندان تشکیل میشود، چنانچه ساخت خانواده را در سراسر تاریخ زندگی بشر مورد ملاحظه قرار دهیم، نمونه چندان جامعی نیست. باید توجه داشته باشیم که از فرهنگی به فرهنگ دیگر، تنوع بسیاری در ساخت خانواده وجود دارد و این تنوع ممکن است به صورتهای بسیار گوناگونی در جوامع انسانی وجود داشته باشد. بزرگترین و شاید سریعترین تغییر این جوامع دامنگیر نهادی خواهد شد که ریشه شکلگیری همان جامعه است که بهطور معمول در جوامع سنتی نهاد خانواده این نقش را بر عهده دارد.
حال چرا با تعجب سؤال میکنیم که چرا سن ازدواج تغییر کرده و رشد صعودی یافته، چرا آمار طلاق رو به افزایش است؟ چرا کودکان در اطاعت و فرمانبرداری همانند گذشته پدران خود نیستند؟ چرا رفت و آمدهای فامیلی نسبت به گذشته تقلیل یافته؟ و چرا سامان جامعه و ساختار نهاد خانواده دچار بحران شده است؟ تمامی این سؤالات ریز و درشت در حقیقت یک پاسخ کلی میتواند داشته باشد که بشریت در حال رشد، خودخواسته یا ناخواسته در پی نوآوری و تنوع گرایی خویش بدین مسائل میباید تن در دهد؛ حال عوامل اقتصادی یا سیاسی یا هر عامل دیگر نیز تلفیقی از این معادله خواهد بود.
نو شدن نیاز به هزینه دارد و دگرخواهی جامعه میتواند توجه رجال سیاسی را به دگرخواهی جامعه جلب کرده و در برابر درخواستهای جامعه، نوع راهکارها و مبانی حرکتهای سیاسی ایشان تنظیم شود. پس در نهایت این سیر حرکت یک اجتماع بر اساس شکل و ساختار غریزی و فطری بشری است که راه را برای دیگر مسائل و بهنوعی پیدایش و بروز مشکلات بنابر قول عوام، «مصایب» باز میکند. سختترین و فزایندهترین مشکلات را جوامعی به دوش خواهند کشید که دنبالهرو اقوام و ملل پیشرو هستند. چرا که هرگز آماده و پذیرای این تغییر نبوده و برای ایشان دست از گذشته کشیدن یعنی از دست دادن هویت و ذات و دست شستن از آینده به معنای بردگی، حقارت و در یک کلمه ارتجاع معنا میشود. بنابراین نه شایسته است خواست مدرنیته را در بشریت مدفون نمود و سنگ مرمرین برآن نصب کرد و نه میتوان از گذشته و تمامی داشتهها دست کشید. هر چند که بهنظر، جبر اجتماعی بعضا موجب میشود تا به اعتقاد نظریهپردازان این رشته، مورد دوم، شدنیتر جلوه کند. بسیاری از ملل به این سو رو کرده و تلاش در نو شدن و تجدد را با تمام لوازم آن پذیرفتهاند و نمونهای همچون کشور ژاپن یا کرهجنوبی و حتی مالزی و سنگاپور فیالواقع نمونههای واقعی هستند که تلاش کردهاند ولی نه با حفظ ساختار گذشته که این ادعا نیاز به تحقیق آماری و دقت بیشتری دارد.
سایت ارتش جمهوری اسلامی ایرام
موضوع مطلب : بنام خدا یادگیری کودکان درباره خداوند متعال مقدمه: چگونه می توانیم راهنمای فرزند خود در زمینه ارتباط با خداوند باشیم؟در این مورد چه منابعی در اختیار داریم؟ برای درک عمیق فرزندمان درباره خدا باید از چه مفاهیمی استفاده کنیم؟چه نکاتی در منزل عبادات و جهان اطراف وجود دارد که می تواند ما را در این امر یاری دهد؟در این بروشور سعی کرده ایم پاسخی برای این سوالات ارائه دهیم که با رشد معنوی کودکان در عصر حاضر تناسب داشته باشد. یادگیری کودکان درباره خدا و برداشت آنان از خدا به انواع مختلف صورت می گیرد که شما می توانید روشی را بکار گیرید که با علایق فرزندتان تناسب دارد.از جمله آنها:1.یادگیری بدون برنامه2.یادگیری با برنامه 3.یادگیری به هر وسیله 4.یادگیری از طریق متون مذهبی و... است. 1.یادگیری بدون برنامه: خانه اولین مدرسه ای است که رشد معنوی کودک در آن شکل می گیرد.والدین نیز اولین معلمان او هستند.آنچه در محیط خانه آموخته می شود.غالباً عمیق تر و پایدارتر از مطالبی است که در سایر مکانها فرا گرفته می شود.( یادگیری بدون برنامه )محصول دیدن ،شنیدن و تفسیری است که کودک از دیده ها و شنیده ها دارد.این یادگیری درغیاب شما و بدون اینکه برنامه و قصدی برای آموزش فرزندتان داشته باشید روی می دهد.برای اینکه یادگیری از این طریق مثبت باشدباید بین گفتار و کردار ما نوعی انسجام وجود داشته باشد.به بیانی دیگر آنچه را که از فرزندمان انتظار داریم خود نیز باید به آن عمل کنیم و به قول و سخنان خود وفادار باشیم انسجام بین نصایح و الگویی که از طریق رفتارمان ارائه می کنیم باعث می شود روش آموزش موثری داشته باشیم.از آنجا که یادگیری امری همیشگی بوده و در هر مکانی روی می دهد سعی کنید برای آموزش فرزندتان درباره خدا محیط مناسبی فراهم آورید.تجربیاتی که کودک در زمینه مفاهیمی چون خوبی،راستی و زیبایی دارد خداشناسی او را تقویت می کند. خانه و زندکی شما می تواند مملو از این مفاهیم و ویژگی های مختلف باشد.زیرا این مفاهیم به همان اندازه که واقعیت هایی ثابت هستند راه هایی برای مشاهده پدیده ها به شمار می آیند. 2.یادگیری با برنامه: اگر چه ممکن است خانواده شما پایبند سنتهای مذهبی باشد و سنن مذهبی به صورت عادت به فرزندتان منتقل شود.اما برای تکمیل آموزش مذهبی فرزندتان باید برنامه ریزی مشخصی داشته باشید.گاهی اوقات مایلید برخی از اصول اعتقادی را به شیوه ای سنجیده برای فرزندتان روشن کنید.در چنین مواقعی این سوال ها را مورد بررسی قرار دهید:چه مواقعی باید آموزش دهیم؟ چه موضوعاتی را باید آموزش دهیم؟ شیوه تدریس ما باید چگونه باشد؟ گرفتاری های روزمره باعث می شود تا به عادت به دسته ای از وظایف پرداخته و از انجام وظایف دیگر غافل شویم.بهترین راه اجتناب از این امر اختصاص دادن ساعاتی ثابت در روز برای آموزش دادن به کودکان است.باید وقتی را به آموزش درباره خدا اختصاص دهیدکه طی آن بتوانید فارغ از هر نوع عجله یا خستگی و با آرامش خاطر به تقویت ایمان و قدرت تفکر فرزند خود بپردازید.اگر چه آموزش کودک درباره رابطه خدا و پدیده ها یکی از اموزش های اساسی دوران کودکی است ولی نباید بیشتر اوقات فرزنداتان را صرف این نوع آموزش کنید.آموزش کیفی و منظم هرچند که کوتاه و مختصر باشد بسیارر موثر تر از اموزش طولانی و مکرر است.
· داستان های ساده،سرود خوانی و حفظ آیات قرآن برای کودکان 4 تا 5 ساله مناسب هستند. · داستان های مهیج،شعر خوانی،حفظ آیات و نظریه های ساده برای کودکان 5 تا 8 ساله مناسب هستند. · داستان های اسطوره ای،اشعار صریح ( بدون پیچیدگی و تشبیهات مبهم )یادگیری سنت های مذهبی،تاریخ گذشته،موسیقی و هنر مذاهب مختلف،زندگینامه رهبران مذهبی و رمان های که به سوالاتی همچون( من چه کسی هستم ؟ )( من چه وظیفه ای دارم ؟ ) و غیره می پردازند برای نوجوانان مناسب هستند.برای این نوع اموزش منابعی را انتخاب کنید که جذابیت لازم را برای بچه ها داشته باشد. 3.یادگیری از طریق متون مذهبی: یکی از مشکلات والدین و فرزندشان به هنگام مطالعه کتاب های دینی و ادبیات قدیمی معانی مبهم و گاه نا آشنای این کتای هاست.اما با این وجود کتاب های آسمانی مهمترین منبع آموزشی درباره خدا هستند.برای رشد معنوی فرزندتان کتاب های مقدس را وارد زندگی خود کنید.راهبردهای زیر به شما کمک خواهد کرد تا گنجینه های مورد بحث را در اختیار فرزندتان قرار دهید.موضوعاتی که در سنین مختلف باید مطرح شوند عبارتند از: · کودکان 4 تا 5 ساله ü داستان های ساده و صریح به ویژه مواردی که دارای شخصیت های حیوانات و کودکان باشد. ü توضیح ساده حق و باطل و درستی و نادرستی. ü خواندن آیات با قرائت و آهنگ · کودکان 6 تا 8 ü داستان های مهیج ü اصول اخلاقی ü خواندن آیات با قرائت و آهنگ · کودکان 9 تا 12 ساله ü داستان ها و الگوهای شخصیتی ü آموزش آیاتی که باورهای کلیدی را مطرح کرده اند ü اختصاص اوقاتی برای انجام تکالیف مذهبی و وضایق اخلاقی ü خواندن اشعار عرفانی و حفظ آیات · نوجوانان ü داستان هایی در مورد توسعه و رشد جوامع مذهبی ü مطالعه عمیق تر باورهای کلیدی ü درک معانی مناسک مذهبی
· جوانان ü مطالعه تاریخ ü مباحث دینی و فلسفی مرتبط با ایمان ü درک اصول مذاهب دیگر ü اصول رابطه خدا و پدیده ها ü داستان های حماسی و نوشته های نمادین مذهبی 3.یادگیری با شیوه های دیگر: حواس پنجگانه بشر به تنهایی نمی توانند ما را به سوی خدا هدایت کنند .با اتکا به ایمان فطری تصاویری از خداوند در ذهن ما شکل می گیرد که ما را به شناخت عمیقتری از خدا و راز خلقت رهنمون می سازد.این تصاویر از نوعی سمعی، بصری یا لغوی نیستند بلکه در واقع نوعی تلقی نظریه و مفهوم به شمار می ایند. کف تمیز و خنک مساجد و حوضچه های زلال داخل آنها محیطی را برای احساس آرامش در سرزمین های گرم و خشک مهیا می سازد و این احساس آرامش را با مفهوم خدا و عبادت پیوند می دهد. مهم نیست که از چه زبانی و چه وسایلی برای عبادت خدا استفاده می کنید چرا که او را با هر زبانی می توان عبادت کرد.به فرزندتان کمک کنید تا از راه های گوناگون و با نقطه نظراتی مختلف به رابطه خداوند و پدیده ها بنگرد.یادگیری برخی از کودکان از طریق صدا برخی دیگر از طریق مشاهده و برخی نیز از طریق حرکت صورت می پذیرد.استفاده از تمامی وسایل یاد شده باعث می شود تا به تصویری عمیق تر و منسجم تر از خداوند دست یابیم. مهمترین پیام این بروشور به والدین این است که هرگز نسبت به علاقه و کنجکاوی فرزندتان درباره خدا بی تفاوت نباشد.این بهترین راه برای سخن گفتن درباره مهمترین مسائل زندگی اوست.باشد که از این طریق بتوانید ایمان،امید و مفهومی متعالی را به کودکان ارزانی دارند. سایت ارتش
موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 406
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 281122
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||