برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید شهریور 92 - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
چهارشنبه 92 شهریور 13 :: 4:8 عصر ::  نویسنده :

 

متن کامل رساله ذهبیه (طب الرضا)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نامه ای دیگر (رساله ذهبیه) أبومحمد هارون بن موسی تلعکبری(رض ) از محمد بن همام بن سهیل(رض ) از حسن بن محمد بن جمهور روایت کرده است که گفت: پدرم که از آشنایان أبو الحسن علی بن موسی الرضا(ع) و از خواصّ و ملازم خدمت آن حضرت بود و در سفر آن جناب از مدینه به خراسان که به شهادت ایشان در طوس در سن چهل و نه سالگی انجامید، آن بزرگوار را همراهی می کرد برایم گفت: مأمون در نیشابور بود و سرورم أبوالحسن الرضا(ع) و جمعی از فلاسفه و پزشکان مانند یوحنّا بن ماسویه و جبرائیل بن بختیشوع و صالح بن بهلمه هندی و عده ای دیگر از عالمان و صاحب نظران در انجمن مأمون حضور داشتند. در آن مجلس از طبّ و آنچه باعث سلامت و تقویت بدن است سخن به میان آمد، مأمون و حضّار غرق در صحبت شدند و از این دانش و این که چگونه خداوند تعالی این بدن را ترکیب کرده و چهار طبع متضادّ را در آن تلفیق کرده، و از سود و زیانهای غذاها و بیماریهای ناشی از آن سخن گفتند، و أبوالحسن(ع) همچنان ساکت بود و در این باره سخنی نمی گفت ، مأمون به ایشان عرض کرد: یا أباالحسن! نظر شما درباره این موضوعی که از اوّل امروز ما را به خود مشغول ساخته است، چیست؟ چون موضوع برای من مهم است و این مطالب را باید دانست، و شناخت غذاهای مفید و مضرّ، و تدبیر بدن امری ضروری است . ابوالحسن(ع) به او فرمود: من در این خصوص تجربیاتی دارم و امتحان و گذشت زمان درستی این تجربیاتم را برای من روشن ساخته است ، به علاوه از گذشتگان هم اطلاعاتی بدست آورده ام ، و اینها چیزهایی است که انسان باید بداند و در ندانستنش معذور نیست ، من این تجربیات و اطلاعات خود را با مطالب دیگری نزدیک به آنها که شناخت و دانستنشان لازم است برای امیرالمؤمنین یکجا بیان خواهم کرد. راوی گوید: مأمون برای رفتن به بلخ عجله داشت، از این رو جلوتر از ابوالحسن(ع) راهی بلخ شد و از آن جا به حضرت نوشت که به وعده وفا کند و آنچه را در این زمینه از دیگران شنیده و خود تجربه کرده است در خصوص خوراکیها و نوشیدنیها و داروها و فصد (رگ زنی ) و حجامت و مسواک زدن و حمّام و نوره و استفاده از این چیزها برایش بنویسد. ابوالحسن(ع) نامه ای به او نوشت که رونوشت آن این است:

 

بسم الرحمن الرحیم با توسل به خداوند، اما بعد: نامه امیرالمؤمنین که فرموده بود شنیده ها و تجربیات خودم را در خصوص خوراکیها و نوشیدنیها و مصرف داروها و فصد و حجامت و حمّام و نوره و قوّه باه و دیگر چیزهایی که باعث سلامت و قوّت بدن می شود برایش توضیح دهم، به دستم رسید. من در این نامه آنچه را لازم است برای امیرالمؤمنین توضیح می دهم و مطالبی را که در خصوص خوراکیها و نوشیدنیها و مصرف دارو و فصد و حجامت و قوّه باه و دیگر چیزهای لازم برای تدبیر جسم ایشان لازم است شرح می دهم، و توفیق از خداست . (بدان ای امیرالمؤمنین ) که خداوند عزّوجلّ برای معالجه هر دردی که در بدن می نهد دارویی قرارداده، و برای هر نوع بیماری نوعی دوا مقرّر داشته است ، چون این بدنها شبیه یک کشور است که پادشاه آن قلب است، و عمّال و کارگزارانش رگها و بندهایند ( و مغز، و قصر پادشاه قلب اوست ) و قلمرو او کلّ پیکر است ، و معاونان و دستیارانش دستها و پاها و چشمها و لبها و زبان و گوشهایند، و خزانه هایش معده و شکم اوست، و سراپرده اش سینه او. دستها دو معاونند که وسیله دور و نزدیک ساختن هستند و طبق سفارشها و دستورهای پادشاه عمل می کنند (پاها پادشاه را جا به جا می کنند) به هر کجا که بخواهد، چشمها آنچه را که از نگاه او پنهانند به وی نشان می دهند، چرا که پادشاه در سراپرده است و اخبار جز با اجازه به او نمی رسند. همین چشمها به منزله دو چراغ پادشاه نیز هستند. دژ و قلعه بدن گوشهایند، و تنها به چیزهایی اجازه ورود بر پادشاه را می دهند که او موافقت کند، زیرا این دو عضو قادر نیستند چیزی را وارد کنند مگر آنگاه که پادشاه به آنها اشاره کند و اذن دهد، پادشاه به آن دو گوش می دهد و سپس پاسخ دلخواه خود را به آنها می دهد. زبان با ابزارهای چندی سخن پادشاه را ترجمه می کند از جمله با ریح الفؤاد و بخار معده و کمک لبها. و لبها را قدرتی نباشد مگر با حرکت زبان و این دو از یکدیگر بی نیاز نیستند، و سخن گفتن جز با گرداندن صدا در بینی نیکو صورت نگیرد، زیرا همان گونه که نی زن با دمیدن در نی صدایی نیکو در می آورد، بینی نیز سخن را نیکو می سازد. (منخرها یا سوراخهای بینی نیز این گونه اند، بینی به پادشاه می رساند) بوهای خوش را که او دوست می دارد، و اگر بوی ناخوشی باشد پادشاه به دو دست فرمان می دهد دستها (با کنار زدن شیئ بد بو یا گرفتن سوراخهای بینی ) مانع رسیدن آن بو به پادشاه می شوند. مع هذا، این پادشاه پاداش و کیفر هم می دهد، کیفرش سخت تر از کیفری است که پادشاهان قدرتمند دنیوی می دهند، و پاداش او نیز از پاداش این پادشاهان برتر است، کیفر آن غم و اندوه است، و پاداشش شادی و سرور. ریشه غم و اندوه در طحال (سپرز) است و ریشه شادی در ثَرب1 و کلیه ها. در این اعضا (طحال و ثرب و کلیه ها) دو رگ است که به صورت وصل هستند، از همین روست که آثار غم و شادی در چهره نمایان می شود. این رگها، تماما، راههای ارتباطی کارگزاران با پادشاه و پادشاه با کارگزاران می باشند، دلیلش هم این است که وقتی دارو می خوری رگها آن را به محل درد می رسانند. بدان ای امیر که بدن مانند زمین حاصل خیز اما بایری است که اگر به آن رسیدگی کنی و طوری آبیاریش کنی که نه غرق آب شود و نه قسمتی از آن آب نخورد و تشنه بماند، همیشه آباد می ماند و شاداب و خرم می شود و محصول زیادی می دهد، ولی اگر از آن غفلت ورزی خراب می شود و علفهای هرز در آن می روید، بدن نیز این گونه است . دقت و مراقبت در مصرف غذاها و نوشیدنیها باعث سلامت و تندرستی و عافیت بیشتر آن می گردد. یا امیرالمؤمنین! دقت کن ببین چه چیز با تو و معده ات سازگار است و بدنت تحمل آن را دارد، و چه غذاها و آشامیدنیهایی را می گوارد همان را برای خودت برگزین و غذایت قرار ده . بدان ای امیرالمؤمنین، که هر یک از این طبایع چیزهایی را دوست دارد که با آن سنخیت و سازگاری داشته باشد، پس چیزی را انتخاب کن که با بدنت سازگار است . هر کس بیش از اندازه غذا بخورد سودش نرسانده، و هر کس نه کم و نه زیاد بلکه به اندازه بخورد آن غذا به او سود می رساند. همین گونه است آب (پس راهش این است )که از هر غذایی به وقتش بخوری و هنوز که اندکی اشتها داری دست از خوردن بکشی، زیرا این کار - به خواست خدا - باعث می شود تا بدنی سالمتر، اندیشه ای روشنتر ، و روحیه ای سبکتر داشته باشی . از اینها گذشته، ای امیرالمؤمنین در تابستان غذای خنک تناول کند، و در زمستان غذای گرم، و در دو فصل دیگر غذاهای معتدل به اندازه توان (جسمی ) و اشتهایی که داری ، غذایت را به اندازه عادتت و مطابق با محل زندگی و نوع فعالیت و زمانی که در آن به سر می بری، با خوردن سبکترین غذاهایی که می خوری آغاز کن . باید در هر روز، هشت ساعت از روز گذشته (یک وعده ) یا هر دو روز سه وعده غذا بخوری بدین ترتیب که صبح اول وقت صبحانه می خوری و سپس شام، و روز دوم هشت ساعت که از روز گذشت یک وعده دیگر غذا می خوری، و دیگر نیازی به خوردن شام نداری . این هم باید به اندازه باشد، نه بیشتر و نه کمتر، و در حالی که هنوز اشتها داری باید دست از غذا خوردن بکشی ، بعد از غذایت از شربت مصفّای کهنه ای که نوشیدنش حلّال است ( و بعدا طرز تهیه آن را می گویم ) می نوشی .

 

 طرز تهیه شربت ده رطل مویز دانه گرفته را ابتدا می شویند و سپس آن را در یک ظرف آب صاف و زلال می ریزند، مقدار آب باید به اندازه ای باشد که چهار انگشت بالاتر از سطح مویزها را بپوشاند، مویزها را به همین حالت در زمستان سه روز و در تابستان یک شبانه روز باقی می گذراند، آن گاه در یک دیگ تمیز می ریزند، آبی که مویزها را در آن خیسانده اند اگر آب باران باشد بهتر است و گرنه از آب شیرین زلالی که سرچشمه اش در سمت شرق است و آبی سفید و درخشان و سبک دارد استفاده شود، این نوع آب گرما و سرما را خیلی سریع به خود می گیرد و همین علامت سبک بودن آب است . باری، آب را آنقدر حرارت می دهند تا این که مویزها کاملا پف کنند، بعد آنها را می فشارند و آبش را صاف می کنند و می گذارند سرد شود، دوباره آن را به داخل دیگ می ریزند و مقدارش را با یک چوب اندازه می گیرند، و دیگ را روی آتش ملایمی می گذارند تا بنرمی بجوشد و دو سوم آن تبخیر شود و یک سومش باقی بماند، سپس به اندازه یک رطل عسل مصفّا با آن مخطوط می کنند، و مقدار این آب و عسل در دیگ اندازه گیری می شود، و محلول را می جوشانند تا به اندازه ای که عسل ریخته شده تبخیر شود و محلول به اندازه قبل برگردد. در یک پارچه ضخیم به اندازه یک درهم3 زنجفیل، یک درهم قرنفل (گل میخک) نیم درهم دارچین ، یک درهم زعفران (نیم درهم سنبل4، و نیم درهم عود هندی )، نیم درهم مصطکی قرار می دهند، اما قبلا هر یک از اینها را جداگانه می کوبند و الک می کنند. بعد در پارچه قرار می دهند و آن را با یک نخ محکم می بندند، یک طرف نخ باید بلند باشد تا آن را به چوبی که روی دیگ قرار داده می شود، ببندند و بدین ترتیب پارچه ای که حالا به صورت یک کیسه کوچک در آمده به داخل دیگ آویزان شود. این کیسه را باید زمانی داخل دیگ قرار داد که عسل را در آن می ریزند. آنگاه هر چند وقت یک بارکیسه را حرکت می دهند تا محتویات آن کم کم خالی شود، و محلول را آنقدر می جوشانند تا (همان طور که گفتیم ) مقدار اضافه شده عسل کم شود و محلول به اندازه اولش برسد. در تمام این مدت، باید آتش ملایم باشد، بعد محلول را صاف می کنند و می گذارند سرد شود، و آنگاه در ظرفی می ریزند و سر آن را می بندند و سه ماه به همان حال باقی می گذارند و درش را باز نمی کنند، پس از سه ماه می توان از آن نوشید . هر اوقیه5 از این شربت را با دو اوقیه آب مخلوط می کنی . حال امیرالمؤمنین پس از خوردن غذا به اندازه ای که قبلا توضیح دادم، سه پیاله از این شربت بنوش، که اگر چنین کنی به خواست خداوند در آن روز (از درد نقرس و سردی مزاج و بادهای ناراحت کننده ) در امان خواهی ماند، بعد از آن چنانچه میل به آب داشتی نصف آبی را که قبلا می نوشیده ای، بنوش زیرا این عمل (جسمت را سالمتر، قدرت مقاربتت را بیشتر و حافظه ات را قویتر می سازد).

 

نوشیدن آب سرد بعد از خوردن ماهی تازه بیماری فلج می آورد، خوردن ترنج در شب چشم را چپ می کند و لوچی می آورد، نزدیکی کردن با زن حائض سبب متولد شدن فرزندی جذام می شود، ادار نکردن بعد از عمل جماع تولید سنگ مثانه می کند، جماع کردن پیاپی بدون آن که بعد از هر جماع غسل شود به متولد شدن فرزندی دیوانه می انجامد. افراط در خوردن تخم مرغ باعث بیماری طحال و ایجاد نفح در سر معده می شود، زیاد خوردن تخم مرغ آب پز تنگی و بریدگی نفس می آورد، خوردن گوشت خام تولید کرم معده می کند، افراط در خوردن انجیر به پیدایش شپش در بدن می انجامد. آشامیدن آب سرد بعد از چیز داغ، و بعد از خوردن شیرینی دندانها را از بین می برد، زیاده روی در خوردن گوشت شکار و گاو باعث خشکیدگی عقل، گیجی، کند ذهنی و فراموشی زیاد می شود. هر گاه خواستی حمّام بروی و در سر خود ناراحتی پیدا نکنی ، هنگام ورود به حمّام ابتدا پنج جرعه آب گرم بنوش، در این صورت به خواست خدای تعالی، از سردرد و درد شقیقه در امان خواهی بود. بعضی گفته اند هنگام ورود به حمام پنج مشت آب گرم روی سر خود بریز. بدان ای امیرالمؤمنین که حمّام هم ترکیبی مانند ترکیب بدن دارد، یعنی همان طور که بدن دارای چهار طبع است حمّام نیز دارای چهار خانه می باشد: خانه اول: سرد و خشک است، خانه دوم: سرد و مرطوب، خانه سوم: گرم و مرطوب، و خانه چهارم: گرم و خشک. فایده حمّام این است که بدن را معتدل می کند، چرک بدن را از بین می برد، عصبها و رگها را نرم می سازد، اعضای بزرگ بدن را تقویت می کند، و فضولات و عفونتها را می زداید. اگر می خواهی بدنت جوش و دانه و غیره نزند هنگام ورود به حمام ابتدا بدنت را با روغن بنفشه چرب کن; و اگر می خواهی (بعد از نوره کشیدن ) بدنت مبتلا به زخم و ترکیدگی و لکه های سیاه نشود بیش از آن که نوره بکشی خودت را با آب سرد بشوی . کسی که می خواهد برای نوره کشیدن به حمام برود باید دوازده ساعت قبل، یعنی یک روز تمام، از مقاربت خودداری ورزد، کمی صبر ( زرد) یا قاقیا6 و یا حفض7 در نوره بریزد و یا مقدار کمی از مجموعه آنها را با نوره مخلوط کند. اینها را وقتی به نوره اضافه کنند که نوره را با آب گرمی که در آن بابونه و مرزنگوش یا گل بنفشه خشک جوشانده شده است، به عمل آورده باشند. مقدار کمی از مجموع این سه قلم ( بابونه و...) یا از هر یک جداگانه در آب می جوشانند به اندازه ای که آب بوی این گلها را بگیرد. مقدار زرنیخ نوره باید به اندازه یک سوم مقدار نوره باشد. و برای از بین بردن بوی نوره می توان از چیزهایی مانند برگ درخت هلو، تفاله گل کاجیره، حنا و ( سعد و گل سرخ ) به بدن مالید. هر کس می خواهد که نوره بدنش را نسوزاند آن را زیاد هم نزند، کمی بعد از استعمال نوره آن را بشوید، و اندکی روغن گل سرخ به بدنش بمالد ، و چنانچه خدای نخواسته نوره بدنش را سوزاند مقداری عدس پوست کنده را بکوبد و (با سرکه و گلاب مخلوط کند) و به جایی که سوخته دست بمالد، به خواست خداوند بهبود می یابد. برای از بین بردن اثر نوره بر بدن، بلافاصله پس از نوره کشیدن محل آن را با سرکه انگور و روغن گل سرخ کاملا مالش دهد. هر کس می خواهد که درد مثانه نگیرد، ادرارش را حبس نکند، حتی اگر سوار بر مرکب خود است، هر کس می خواهد که ناراحتی معده نگیرد در بین غذا خوردن آب ننوشد و بعد از تمام شدن غذایش آب نخورد، چون آب خوردن در بین غذا رطوبت بدن را زیاد می کند و معده اش ضعیف می گردد، و رگها نیرو (انرژی ) غذا را جذب نمی کند زیرا چنانچه در بین غذا خوردن پشت سر هم آب بنوشد غذا در معده اش تخمیر می شود. هر کس می خواهد از ابتلا به سنگ (مثانه ) و عسر البول ایمن بماند در هنگام انزال ، منی خود را حبس نکند و مدت جماع را طول ندهد. هر کس می خواهد که از ابتلا به درد مقعد مصون بماند و بواسیر نگیرد هفت دانه خرمای برنیک با روغن گاو تناول کند، و بیضه های خود را با سیماب خالص چرب نماید. هر کس می خواهد که حافظه اش زیاد شود صبحها ناشتا هفت مثقال مویز میل کند. هر کس می خواهد که کمتر دچار فراموشی شود و حافظه داشته باشد روزی سه قطعه زنجفیل پرورده در عسل میل کند، و نیز هر روز با غذای خود خردل بخورد. هر کس می خواهد که عقلش زیاد شود هر روز ناشتا سه دانه هلیله سیاه با شکر طبرزد (نبات ) بجود. هر کس می خواهد که ناخنهایش ترک نخورد و خراب نشود فقط روزهای پنجشنبه ناخن بگیرد. هر کس می خواهد که به گوش درد دچار نشود هنگام خواب قدری پنبه در گوش خود بگذارد. هر کس می خواهد که در سراسر زمستان زکام نگیرد روزی سه قاشق عسل بخورد. بدان ای امیرالمؤمنین که برای شناخت عسل مفید از مضر نشانه هایی است ، بعضی از عسلها هستند که وقتی بویشان به مشام انسان برسد عطسه می زند، بعضی از عسلها سکر آوردند و مزه بسیار تند و سوزنده ای دارند، این نوع عسلها کشنده اند. همچنین (کسی که می خواهد در زمستان مبتلا به زکام نشود) نرگس و نیز سیاه دانه استشمام کند. اگر در تابستان زکام شیوع یافت هر روز یک خیار بخورد و از نشستن در آفتاب پرهیز کند. هر کس از ابتلا به درد شقیقه8 و شوصه9 می ترسد بعد از خوردن ماهی تازه، چه در تابستان یا زمستان، از خوابیدن خودداری کند. هر کس می خواهد که بدنی سالم و لاغر اندام داشته باشد شب غذا کم بخورد. هر کس می خواهد که در موقع حجامت کردن درد کبد نگیرد و بعد از حجامت کاسنی با سرکه تناول کند. هر کس می خواهد که به ناف درد مبتلا نشود در هنگام چرب کردن سرخود نافش را هم چرب کند. هر کس می خواهد که لبهایش نترکد و زخم نشود ابروهای خود را چرب کند. هر کس می خواهد که کام و ملازه اش پایین نیفتد بعد از خوردن شیرینی با سرکه غرغره کند. هر کس می خواهد که دندانهایش نپوسد قبل از خوردن شیرینی لقمه ای نان تناول کند. هر کس می خواهد که به یرقان و صفار10 دچار نشود در تابستان بعد از باز کردن در اتاقش بلافاصله وارد اتاق نشود (و در زمستان صبح که در اتاقش را باز می کند بلافاصله خارج نشود). هر کس می خواهد که باد نگیرد هر هفت روز یک بار سیر مصرف کند. هر کس می خواهد که غذا را بگوارد در هنگام خوابیدن به پهلوی راست خود تکیه کند و سپس به پهلوی چپ برگردد. هر کس می خواهد که بلغمش از بین برود هر روز جوارش11 تند تناول کند، زیاد حمام برود، زیاد نزدیکی کند، و زیاد در آفتاب بنشیند، و از خوردن غذاهای سرد پرهیزکند; که این کارها بلغم را از بین می برد و می سوزاند. هر کس می خواهد که صفرا را از بین ببرد چیزهای خنک و نرم بخورد، بدنش را استراحت دهد، از ایستادن زیاد بپرهیزد، و به صورت شخصی که دوستش دارد زیاد بنگرد. هر کس می خواهد که سودا او را نسوزاند قی کند و رگ بزند و نوره بکشد. هر کس می خواهد که باد سرد را از بین ببرد حقنه (تنقیه، اماله ) کند، و بدنش را با روغن چرب نماید، و در آبزن 12 آب گرم بنشیند (و از خوردن هر چیز سرد و خشک بپرهیزد و از چیزهای گرم و نرم استفاده کند). هر کس می خواهد که بلغمش بر طرف شود هر روز (یک مثقال ) اطریفل13 کوچک تناول کند. بدان ای امیرالمؤمنین که مسافر وقتی معده اش پر و یا خالی است باید از مسافرت کردن در هوای گرم بپرهیزد، و هرگاه قصد حرکت دارد غذا به اعتدال بخورد و از غذاهای سرد مانند قریص14 و هلام15 و سرکه و زیتون و آبغوره و دیگر چیزهایی که طبیعت سر دارند، تناول کند. بدان ای امیرالمؤمنین که تند رفتن در هوای گرم با معده خالی از غذا برای بدنهای لاغر زیانبار است و برای بدنهای چاق سودمند. درباره آب مناسب برای مسافر هم باید گفت: مسافر به هر منزلی که می رسد ابتدا آب آن جا را با آب منزل قبلی مخلوط کند و سپس بنوشد، یا این که از یک آبِ یکدست مقداری با خود بردارد و به هر منزلی که می رسد از آن آب با آب منزل بیامیزد و آنگا ه بنوشد. لازم است که مسافر از خاک و گِل زادگاهش مقداری با خود بردارد و به هر منزلی که رسید کمی از آن گِل را در ظرف آب خود بریزد و در آب حل کند، زیرا این عمل باعث می شود که آن آب خاصیت آبی را که به آن عادت داشته است به خود بگیرد. بهترین آب شرب برای مسافر و غیر مسافر آبی است که چشمه اش در سمت مشرق و دارای آب سفید (زلال ) باشد. بهترین آبها آبی است که از بین مشرق تابستانی خورشید و مغرب تابستانی آن جریان داشته باشد. بهترین و سالمترین آبها آبی است که با این وصف و از زیر کوههای خاکی جریان داشته باشد، زیرا این گونه آبها و در زمستان گرم و در تابستان سرد است و ملیّن معده و برای افراد حروری بسیار مفید می باشد. آبهای شور سنگین باعث یبوست مزاج می شود، و آب برف و یخ برای بدن بسیار زیان آور است . آب چاه سبک و گوارا و زلال است، و چنانچه برای مدت زیادی زیر زمین اندوخته و باقی نمانده باشد، برای بدن بسیار مفید است . آب کالها و نمکزارها در تابستان گرم و غلیظ است به دلیل آن که راکد است، و آفتاب زیاد خورده است ، کسی که مدت زیادی از این نوع آبها مصرف کند به تلخی صفرا و بزرگی طحال مبتلا می شود. ای امیرالمؤمنین! در این نامه ام تو را توصیه هایی کردم که هر کس آنها را به کار بندد او را کفایت می کند. و اینک توصیه هایی را در باره مقاربت یادآور می شوم (و سلامت و استواری بدن به غذاها و آشامیدنیها بستگی دارد، و ناخوشی و فساد آن نیز به این دو بسته است . اگر از غذاها و نوشیدنیهای سالم مصرف کنی جسمی سالم خواهی داشت، و اگر از غذاها و آشامیدنیهای ناسالم استفاده نمایی جسمت را ناسالم و فاسد می گردانی . بدان ای امیرالمؤمنین که قوای نفس تابع مزاجهای بدنهاست، و مزاجهای بدنها هم تابع تغییرات هواست، و با سرد و گرم شدن هوا بدنها و چهره ها تغییر می کند پس هرگاه هوا یکسان و معتدل باشد بدن نیز اعتدال می یابد; زیرا خداوند عزّوجلّ ساختمان بدن را بر پایه چهار طبع ساخته است: خون و بلغم و صفراء و سوداء، که از اینها دو طبع گرمند و دو طبع دیگر سرد، و میان هر دوتای آنها از لحاظ دیگر اختلاف است: گرم و خشک، گرم و مرطوب، سرد و خشک، و سرد و مرطوب . هر یک از این چهار طبع را میان چهار قسمت (از اعضای ) بدن تقسیم کرده است: سر، سینه، بالای شکم (پهلوها یا فم المعده ) و قسمت پایین شکم . بدان ای امیرالمؤمنین که سر و گوشها و چشمها و منخرین و بینی و دهان محل خون هستند، در سینه جایگاه بلغم و باد، و بالای شکم محل تلخی صفراء، و پایین شکم جایگاه تلخی سوداء. بدان ای امیرالمؤمنین که خواب بر مغز سلطنت می کند و بدن را استواری و نیرو می بخشد، پس هرگاه خواستی بخوابی ابتدا بر پهلوی راست دراز بکش ، آن گاه به پهلوی چپ برگرد. هنگام بیدار شدن و برخاستن از بسترت نیز به همین ترتیب که خوابیده ای ابتدا از طرف راست خود برخیز. خود را عادت بده که، به اندازه یک سوم زمانی که می خوابی، در (سر) شب بیدار نشینی، و دو ساعت از شب مانده بیدار شو و برای قضای حاجت به بیت الخلاء برو و به اندازه قضای حاجت درنگ کن و زیاد طولش نده که این کار موجب بیماریهای نشیمنگاهی می شود. بدان ای امیرالمؤمنین که بهترین وسیله برای مسواک زدن (چوبهای تر با خاصیت قبض کنندگی ) است ; زیرا این گونه چوبها دندانها را جلا می دهد، دهان را خوشبو می سازد، لثه ها را محکم و چاق می کند، و از سوراخ شدن دندانها جلوگیری می نماید. البته به شرطی این فواید را دارد که با میانه روی همراه باشد، اما اگر در مسواک زدن افراط شود دندانها را می ساید و لق می کند و ریشه آنها را سست می گرداند. پس کسی که می خواهد دندانهایش را سالم نگه دارد، شاخ سوخته گوزن، و گزمازک16، و سعد، و گل سرخ، و سنبل الطیب، از هر کدام به اندازه مساوی، تهیه کند و به اندازه یک چهارم یکی از این مواد نمک ترکی فراهم آورد و هر یک از اینها را جداگانه بکوبد و با آنها مسواک زند ; زیرا مسواک زدن با اینها دندانها را محکم و سالم نگه می دارد، و کسی که می خواهد دندانهایش سفید شود مقداری نمک ترکی را با همان اندازه کف دریا مخلوط کند و نرم بکوبد و با ساییده آن دو مسواک بزند. بدان ای امیرالمؤمنین که حالات انسان که خداوند متعال ساختمان وجودی او را برپایه آنها ساخته و آفریده و با این حالات دوران زندگی خود را سپری می کند، چهارحالت است: حالت اول: پانزده سال است که نوجوانی و جوانی و زیبایی و طراوت آدمی در این پانزده سال است و در این مدت خون بر مزاج او غالب است . حالت دوم: بیست سال است که از پانزده سالگی تا سی و پنج سالگی است . در این سالها غلبه و چیرگی با صفراست . این دوره اوج نیرومندی و هوشیاری و لهو و لعب است . این حالت ادامه دارد تا سی و پنج سال تمام شود. سپس وارد حالت سوم می شود که از سی و پنج سالگی تا پایان شصت سالگی است، در این دوره سوداء غلبه دارد (و خردمندی و درایت و رازداری و دقت نظر و عاقبت اندیشی و احتیاط و محافظه کاری شدت می گیرد). پس از آن به حالت چهارم قدم می گذارد که بلغم بر سایر اخلاط غلبه می یابد ، و از این حالت دیگر به سایر حالات بر نمی گردد (در این هنگام وارد پیری شده و جوانیش را از دست داده است و دچار فراموشی می شود و چیزهایی را که می شناخته دیگر نمی شناسد) تا به حدّی که در حضور مردم می خوابد، و در وقتی که باید بخوابد بیدار می ماند، و گذشته ها را به یاد می آورد، اما آنچه را که اکنون به او می گویی فراموش می کند، با خودش زیاد حرف می زند، شادابی و طراوت جسمش از بین می رود، رویش ناخنها و موهایش ضعیف می گردد، و تا زمانی که زنده است قوایش پیوسته رو به سستی و ادبار دارد; زیرا جسم او تحت استیلای بلغم قرار گرفته و بلغم سرد و خشک است، و همین خشکی و رطوبت در جسم او باعث نابودی اش می شود. تا بدین جا مطالبی را درباره تدبیر بدن و احوال آن که دانستن آنها برای امیرالمؤمنین لازم است، مختصرا بیان داشتم، و اکنون به بیان چیزهایی که لازم است امیر آنها را مصرف و یا از آنها پرهیز کند، و نیز کارهایی که باید در زمان معینی انجام دهد، می پردازم: هرگاه خواستی حجامت کنی در روزهای دوازدهم تا پانزدهم ماه حجامت کن، زیرا حجامت در این روزها به بدن صحّت بیشتری می بخشد، از این روزها که گذشت و ماه رو به کاستی نهاد حجامت مکن مگر آن که ناچار به خون گرفتن باشی ، علتش این است که با کوچکتر شدن هلال ماه از هیجان خون نیز کاسته می شود، و با بزرگتر شدن آن هیجان خون هم افزایش می یابد. حجامت باید به اندازه سنّی که از آدمی گذشته است صورت گیرد، کسی که بیست سال دارد هر بیست روز یک مرتبه حجامت کند، سی ساله هر سی روز یک بار ، چهل ساله هر چهل روز یک بار، و به همین ترتیب. بدان ای امیرالمؤمنین که: حجامت خون خود را از موی رگهای پراکنده در گوشت می گیرد; گواه بر این سخن هم آن است که در حجامت، بر خلاف فصد (رگ زدن ) ،انسان دچار ضعف نمی شود. حجامت گودی پس گردن برای رفع سنگینی سر مفید است، و حجامت اخدعان17سر و صورت و چشم را سبک می سازد و برای درد دندانها نافع است،گاهی اوقات هم برای علاج این چیزها به جای حجامت، فصد می کنند.گاه برای معالجه جوشها و زخمهای دهان و خرابی لثه ها و دیگر بیماریهای دهان، زیر چانه را حجامت می کنند. حجامت میان دو شانه برای درمان تپش قلب که از امتلای معده و حرارت باشد مفید است .حجامت ساقهای پا ورم کلیه ها و مثانه و رحم را تخفیف می دهد، و خون حیض را روان می سازد ، منتها بدن را ضعیف و لاغر می کند، و گاه باعث کم سویی غالبا توأم با آبریزش چشم می شود. ولی برای افرادی که مبتلا به بثورات و دملهای جلدی هستند نافع است . برای کاستن از درد حجامت باید در مرتبه اول که شاخ حجامت را بر محل می گذارند آهسته و بتدریج بمکد و در مرتبه دوم و سوم بر شدت و مدت مکیدن بیفزایند. پیش از آن که نیشتر زند باید با تکرار گذاشتن شاخ حجامت و مکیدن آن کاری کندکه موضع حجامت خوب سرخ شود. نیشتر باید کاملا تیز باشد، و محل حجامت نیز باید قبل از نیشتر زدن با روغن مالش داده شود. محل فصد را هم باید با روغن بمالند، چون این کار از درد آن می کاهد، همچنین نیشتر را با روغن چرب کنند، بعد از تمام شدن حجامت نیز باید محل آن را با روغن مالش دهند. هنگام فصد کردن باید کمی از روغن روی رگ بچکانند تا رگ مورد نظر ناپدید نگردد و اشتباه نشود. رگ زن باید رگی را انتخاب کند که در جاهای کم گوشت بدن است، زیرا هر چه گوشت روی رگها کمتر باشد درد آن کمتر خواهد بود. دردناکترین رگها در هنگام فصد رگ حبل الذراع و رگ قیفال است چون گوشت زیادی روی آنها را گرفته است ، اما رگ باسلیق و اکحل اگر روی آنها را گوشت نگرفته باشد دردشان کمتر است . لازم است محل فصد را، مخصوصا در زمستان، با آب گرم کمپرس کنند تا خون در آن ظاهر شود، این کار پوست را نرم و درد را کم و فصد را آسان می کند. علاوه بر تمام این مواردی که گفتیم، دوازده ساعت قبل از خون گیری باید از مقاربت با زنان خودداری شود، باید در روزی حجامت کرد که هوا صاف و روشن باشد و ابری و طوفانی نباشد. خون باید به اندازه ای خارج شود که رنگش تغییر کند (و به محض روشن شدن رنگ خون خون گیری را قطع کند) در روزی که حجامت کرده ای به حمام مرو زیرا موجب درد می شود، اما در همان ساعت از ریختن آب گرم بر سر و بدنت غفلت مکن . بعد از حجامت کردن (همان طور که گفته شد) از رفتن به حمام پرهیز کن که باعث تب دائمی می شود. چون جای حجامت خود را شستی تکه ای پارچه کرکی یا ابریشمی نرم و یا هر پارچه نرم دیگری بر محل حجامت بگذار و به اندازه یک نخود تریاق فاروق بخور (اگر در فصل زمستان است آن را بدون مایعات بخور، و اگر تابستان است با سکنجبین جوشیده میل کن ) که اگر این دستور را به کار بندی، به خواست خداوند متعال، از بیماری لقوه و بَهتک و پیسی و جذام در امان خواهی بود. از مکیدن انار ملس غفلت مکن ، زیرا این نوع انار جان را نیرو و خون را حیات می بخشد. تا چهل دقیقه پس از حجامت نمک و غذای شور نخور، زیرا باعث بیماری جرب (بیماری گال ) می شود. اگر در زمستان حجامت کردی گوشت تیهو بخور و از بالای آن از همان شربتی که برایت شرح دادم، بنوش . محل حجامت را با روغن خیری و گلاب و کمی مشک چرب کن و پس از تمام شدن عمل حجامت مقداری از این مخلوط را هم بر فرق سرت بریز. اما اگر در تابستان حجامت نمودی سکباج و هلام و مصوص18 و یحامیر19 بخور، و روغن بنفشه و گلاب و کمی کافور بر فرق سرت بریز، و بعد از غذایت از آن شربتی که برایت گفتم بنوش . در روزی که حجامت می کنی از حرکت زیاد و عصبانیت و عمل مقاربت پرهیز کن . امیر باید از خوردن همزمان تخم مرغ و ماهی خودداری ورزد، زیرا خوردن این دو با هم تولید قولنج و بواسیر و درد دندان می کند. انجیر و مشروب مویز که اهلش می نوشند، اگر با هم خورده شود تولید نقرس و پیسی می کند. مداومت بر خوردن پیاز باعث کلف20 در صورت می شود. خوردن غذاهای شور و گوشتهای نمک سود و همچنین خوردن ماهی شور بعد از عمل حجامت و فصد رگها تولید بَهَک و جَرَب می کند، خوردن قلوه و تو دلیهای آن مثانه را تغییر می دهد، حمام رفتن با معده پر قولنج می آورد. در اول شب، چه زمستان و چه تابستان ، مقاربت مکن، چون در این وقت معده و رگها پر هستند و با این وضع مقاربت کردن درست نیست، زیرا بیم ابتلا به قولنج، فلج، لقوه، نقرس، سنگ مثانه، تقطیر بول، فتق و ضعف بینایی و مغز می رود. اگر خواستی عمل مقاربت را انجام دهی در آخر شب انجام بده، زیرا برای سلامت بدن مفیدتر است و به درست شدن فرزند امید بیشتری می رود، و فرزندی که به دنیا می آید باهوش تر است ، پیش از عمل جماع با زن مقدمتا با او بازی کن و پستانهایش را بمال ، زیرا این کارها باعث جمع شدن آب او و آب تو می شود و به تولید فرزند می انجامد و هر دو آمادگی پیدا می کنید (و نشانه های آمادگی زن در چشمهایش نمودار می گردد) با زنان مقاربت مکن مگر این که پاک باشند، زیرا اگر در حال پاکی آنان مقاربت کنی (به خواست خداوند مایه آسودگی و سلامت بیشتر بدن تو می شود). هیچ گاه نگو مدتها فلان کار را کردم و فلان چیز را خوردم اما گزندی ندیدم، و فلان چیز را نوشیدم ولی زیانی به من نرسید، و فلان کار را انجام دادم اما از آن بدی ندیدم ، چون این مشت از مردم ، ای امیرالمؤمنین ، چونان حیوانند که نمی فهمند چه چیز برایش مضرّ است و چه چیز سودمند. اگر دزد در همان بار اولی که دزدی می کند مجازات شود دیگر دزدی را تکرار نخواهد کرد و کیفرش آسانتر خواهد بود، اما به او مهلت داده می شود و کاری به کارش نمی گیرند و در نتیجه دزدی را تکرار می کند تا جایی که به بزرگترین سرقتها دست می زند و آنگاه دستگیرش می کنند و دستش را می برند و این مجازات بزرگ را متحمّل می شود، و این عاقبت طمع اوست . کارهای همه به دست خداوندی است که شأنش أجلّ از آن است که او را فرزندی باشد، و بازگشت همه به سوی اوست ، پاداش نیک را از او امید داریم که او آمرزنده و توبه پذیر است . به او توکل می کنیم که مؤمنان باید به او توکل کنند، و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم . ابومحمد حسن قمی گوید: پدرم به من گفت: چون این نامه ابوالحسن علی بن موسی الرضا که درود خدا بر او و بر پدران و بر نسل پاک آنان باد، به مأمون رسید، مأمون آن را خواند و بسیار شاد شد و دستور داد با آب طلا بنویسند و به نام "الرساله الذهبیه " نامگذاری شود.

 

توضیحات:1- پیه نازکی که معده و امعاء را پوشانده است, چادر پیه‌. 2- هر رطل تقریبا 314 گرم است‌. 3- تقریبا 5 /2 گرم‌. 4- سنبل دو نوع است: سنبل الطیب , و سنبل رومی یا ناردین‌. 5- هر أوقیه تقریبا 323 گرم است‌. 6- عصاره برگ و میوه درخت اقاقیا. 7- صمغ صنوبر, تربانتین‌. 8- دردی که نیمی از سر و صورت را می‌گیرد, میگرن‌. 9- درد شکم, ذات الجنب یا سینه پهلو. 10- نوعی کرم و انگل در معده‌. 11- جوارش معرّب گوارش, و نوعی حلواست‌. ترکیبی است که به جهت هضم غذا می‌خورند. معجونی مفرح‌و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه . فرهنگ معین‌ 12- آبزن: حوضچه‌ای که از چینی یا مس و مانند آن سازند و در آن استحمام کنند. و آن در پزشکی قدیم: ظرفی چوبین یا فلزی یا سفالین به اندازه قامت آدمی با سرپوشی سوراخ‌دار که بیمار را در آن نشانند و سر وی از سوراخ بیرون کنند. تیز در پزشکی قدیم: دوایی که در آپزن کنند. فرهنگ معین‌ 13- معجونی ساخته شده از هلیله . فرهنگ معین‌ 14- غذایی است که از گوشتهای لطیف مانند گوشت ماهی و جوجه با سرکه و ترشیجات تهیه می‌شود. 15- غذایی است که از گوشت و پوشت گوساله درست کنند, یا شوربای سکباج سرد و بی چربی‌. 16- میوه درخت گز شاهی‌. 17- اخدعان: تثنیه "اخدع‌" است و آن رگی است در حجامتگاه گردن که شعبه‌ای از ورید است. فرهنگ لاروس‌ 18- خوراکی است که از گوشت جوجه مرغ جوان و ادویه خوشبو به حسب احتیاج تهیه کننده و قسمتی از باآب میوه‌های ترش می‌جوشانند. 19- گوشتی که با سرکه و خردل و ابزار می‌پزند. 20- دانه‌هایی است شبیه کنجد در روی پوست صورت‌.

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 شهریور 13 :: 7:34 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا


آیه شماره 11  از سوره مبارکه اسراء
وَیَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الإِنسَانُ عَجُولًا

و انسان (شتابزده و نادان) همانگونه که خیر را مى‏طلبد، شرّ را هم مى‏طلبد و انسان همواره عجول است.
عجله و شتاب، از آفات فکر و عمل بشر است. «و یَدع الانسان بالشرّ... عجولاً»
انسان، فطرتاً خیرگِراست. «یَدعُ الانسان بالشرّ دعائه بالخیر» تشبیه شرّخواهى انسان به خیرخواهى او، نشانه‏ى آن است که انسان در اصل، خیرگِرا مى‏باشد.
آنان که به هدایت استوار قرآن «یَهدى للّتى هى اقوم» راه نیابند، شتابزده سراغ شرّ خواهند رفت. «یَدع الانسان بالشرّ»
عجله در نهاد هر انسانى وجود دارد، امّا باید جاى استفاده‏ى صحیح آن را بشناسیم. «کان الانسان عجولاً»




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 شهریور 13 :: 7:33 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 


در 14 قرن گذشته حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به روانشناسى تغذیه اشاره فرمود که هم اکنون با تخصّصى شدن علم روانشناسى این حقیقت را به اثبات رسانده‏اند. در گذشته باور داشته‏اند که:غذا تنها به ما پروتئین و ویتامین مى‏دهد،امّا امام على(علیه السلام) فرمود:غذاها روح و روان و صفات دارند و روحیّات آن به روحیّات ما سرایت مى‏کند.بحث روان شناسى تغذیه فراسوى طب است.بحث روان غذاها که یک عدد پرتقال دزدیده شده لقمه حرام است،و لقمه حرام در روان انسان تأثیر نامطلوب دارد،و نطفه حرام پدید مى‏آید،و کودکى که با آن پدید آمده در زندگى فرداى خود دچار بزهکارى خواهد شد.این حقیقت یا اسرار پیرامون آن در حال تحقیق و بررسى مى‏باشد.
برخی مثلا می گویند: پرتقال، پرتقال است.پُر از ویتامین ث مى‏باشد، حلال و حرام ندارد روا و ناروا نمى‏شناسد. چگونه ویتامین‏هاى پرتقال دزدیده شده با پرتقال حلال متفاوت است؟چگونه گوشت‏ها تخم مرغ‏ها روحیات و صفات یک حیوان را به انسان منتقل مى‏کنند.
که امام على(علیه السلام) فرمود :
شیر و گوشت بُز به فرزندان خود کمتر بخورانید که ترسو مى‏شوند.
شیر و گوشت خر نخورید که در عقل و هوش شما تأثیر مى‏گذارد.
شیر و گوشت حیوانات درنده (مانند ببر و پلنگ و گرگ و کفتار) را نخورید که درنده خویى را به شما منتقل مى‏کند.
طب مى‏تواند ویتامین‏ها را میکروب‏ها و ویروس‏ها را شناسائى کرده و راه‏هاى درمان و مبارزه با آفت‏ها را نشان دهد.
سلّول‏ها و عصب‏ها و یاخته‏ها را شناسائى کند.
امّا روان و خاصیّت غذاها و گوشت‏ها فراسوى طب است.
در بسیارى از احکام الهى، چیزى حرام یا حلال است که فلسفه آن را علم نمى‏داند و با ابزار علمى نمى‏توان اسرار آن را شناخت،چون فوائد یا زیان آن در مرزهاى علم قرار ندارند. [1]

پی نوشت :

.[1] الگوهاى رفتارى، جلد 14 امام على (ع) و بهداشت و درمان، محمد دشتی.( روان در اخلاق(روح) و روان در روان شناسی (ذهن) متفاوت است ولی براساس گفته ملاصدرا النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا. در واقعی می توان با این تحلیل روان در اخلاق و روان شناسی را به هم مرتبط دانست.

 

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 11:49 صبح ::  نویسنده :


بنام خدا


انداختن آب دهان در مسجد،
افترا و بهتان
بول رو به قبل
بول بر خاکستر
بازی با آلت رجولیت
همبستر با پیر زن
با شانه دیگری با شانه
ذکر خدا با حالت جنابت
رفتن حمام بدون لنگ
خواب قیلوله نداشتن
مجامعت از قفا
نگاه به زن نا محرم
خوردن بدون ذکر بسم الله
خوابیدن در قبرستان
در دیگ چیز خوردن
در بازار چیز خوردن
در حمام قرآن خواندن
مزاح زیاد
خنده زیاد
زیاد آب خوردن
زیاد خوابیدن در شب
بول زیر درخت میوه دار
زندگی با مال حرام [1]

پی نوشت :
[1] . رک: دانشنامه احادیث پزشکی نیز رک حافظه نوشته محمدحسین حق جو. 

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 شهریور 12 :: 11:48 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 

 


امام امیرمؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است که هر غمدیده و محزون و گرفتار و خائفى این دعا را بخواند، خداوند براى او گشایشى فراهم سازد:
یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ، وَ یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ، وَیا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ، وَیا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ، وَیا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ، وَیا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ، وَیا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ، یا کَریمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا عَوْنَ الضُّعَفآءِ، یا کَنْزَ الْفُقَرآءِ، یا عَظیمَ الرَّجآءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقى، یا مُنْجِىَ الْهَلْکى، یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ، اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ، وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ، وَحَفیفُ الشَّجَرِ وَدَوِىُّ الْمآءِ، یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ، لا اِلـهَ إلاَّ اَنْتَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا رَبّاهُ یا اَللهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَنَجِّنا مِنَ النّارِ بِعَفْوِکَ، وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ، وَ زَوِّجْنا مِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِجُودِکَ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.
اى تکیه گاه کسى که تکیه گاه ندارد اى ذخیره کسى که ذخیره ندارد و اى پشتیبان کسى که پشتیبان ندارد و اى پناه کسى که پناهى ندارد و اى دادرس کسى که دادرس ندارد و اى گنج آن کس که گنجى ندارد و اى عزت آن کس که عزتى ندارد اى بزرگوار گذشت اى نیکو در گذر اى یار ناتوانان اى گنج بى نوایان اى بزرگ امید من اى نجات دهنده غریقان اى رهاننده هلاک شدگان اى احسان کننده اى نیکوکار اى نعمت بخش اى زیاده بخش تویى که سجده (وخضوع) کرد برایت سیاهى شب و روشنى روز و تابش ماه و پرتو خورشید و صداى درخت و صداى مخصوص آب اى خدا اى خدا اى خدا معبودى نیست جز تو خداى یگانه اى که شریکى برایت نیست پروردگارا اى خدا درود فرست بر محمّد وآل محمّد و انجام ده درباره ما آنچه را تو شایسته آنى و ما را با عفو خود از آتش نجات ده و به رحمت خویش ما را داخل بهشت گردان و با جود خود ما را به حورالعین تزویج فرما و بر محمّد و آل محمّد درود فرست و درباره ما آنچه تو شایسته آنى انجام ده اى مهربان ترین مهربانان به یقین تو بر انجام هر کارى توانایى! پس از خواندن دعا، حاجت خود را از خدا طلب کن که ان شاءاللّه به اجابت مى رسد. [1]

پی نوشت :
[1] بلدالامین، صفحه 332 به نقل از مفاتیح نوین اثر آیت الله مکارم شیرازی.

 

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 شهریور 11 :: 11:36 صبح ::  نویسنده :

 

بنام خدا

 

نتایج آخرین تحقیقات درباره 5 میوه ضد سرطان

Posted: 31 Aug 2013 07:53 AM PDT


به گزارش پارک علم و فناوری قم به نقل از مهر، مریم بیک محمدی – کارشناس ارشد صنایع غذایی با اشاره به آخرین تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، افزود: خوردن انواع میوه‌های تابستانی می‌تواند خطر ابتلا به سرطان‌های دهان، مری، ریه و ابتلا به سرطان معده را کاهش و رژیم غذایی سرشار از فیبر آنها به محافظت در برابر سرطان روده بزرگ کمک می‌کند.

 


وی افزود: از جمله برخی از میوه‌های ضد سرطان می توان به بلوبری به عنوان منبع بسیار خوبی از ویتامین‌های K و  C و منگنز اشاره کرد. این میوه به عنوان منبع غنی از آنتی اکسیدان محسوب می‌شود. آنتوسیانین‌ها، کاتکین‌ها، کوئرستین‌ها، کامپفرول‌ها و دیگر فلاونوئیدها موجب رنگ آبی این نوع توت‌ها می‌شود. ضمن اینکه از آسیب رادیکال آزاد به DNA که می‌تواند منجر به سرطان شود جلوگیری می‌کند. همچنین در مطالعات سلولی این ترکیبات باعث کاهش رشد سلول‌های سرطانی دهان، پستان، روده بزرگ و پروستات می‌شوند.

 


بیک محمدی یادآور شد: هندوانه نیز از دیگر میوه‌های فصل تابستان است که حاوی ویتامین‌های A و C و پتاسیم بود و با دارا بودن یک آنتی اکسیدان قوی به نام لیکوپن به محافظت در برابر سرطان پروستات کمک می‌کند.

 


وی افزود:هندوانه میوه بسیار خوبی برای کنترل وزن است. مصرف تنها یک وعده از آن می‌تواند فقط با 49 کالری افراد علاقمند به مواد غذایی شیرین را راضی کند و این ویژگی، هندوانه را به یکی از میوه‌های با حداقل قند و کالری تبدیل می‌کند.

 


این کارشناس ارشد صنایع غذایی اضافه کرد: هلو نیز حاوی پتاسیم و ویتامین C است. یک هلوی متوسط تنها 58 کالری دارد اما وجود گروه‌های 2 گرمی فیبر، این میوه را برای کنترل وزن ایده آل ساخته است. رنگ نارنجی روشن این میوه به خاطر وجود بتاکاروتن است که به کاهش التهاب، بهبود عملکرد سیستم ایمنی، محافظت از DNA و کنترل رشد سلولی با روش‌هایی که خطر ابتلا به سرطان را کاهش می‌دهد کمک می‌کند.

 


وی از توت فرنگی به عنوان منبع خوبی از فیبر، ویتامین C و منگنز نام برد و افزود: این میوه حاوی اسید الاجیک است، این ماده توانایی‌اش را در کاهش رشد سلول‌های سرطانی دهان، پستان، گردن رحم، روده بزرگ و پروستات نشان داده است.

 


این کارشناس خاطرنشان کرد: تحقیقات نشان داده است که اسید الاجیک از چند روش متفاوت برای مبارزه با سرطان عمل می‌کند: این اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان عمل می‌کند، برای غیر فعال کردن مواد سرطان‌زای ویژه به بدن کمک می‌کند و باعث کاهش سرعت تولیدمثل سلول‌های سرطانی می‌شود.

 


وی همچنین از انگور به عنوان یکی دیگر از میوه های ضد سرطان نام برد و گفت:پوست انگور در هر دو نوع قرمز و سبز آن غنی از رسوراترول، فیتوکمیکال (ماده شیمیایی گیاهی) که خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی دارد، است. تحقیقات آزمایشگاهی توانایی رسوراترول را در کاهش رشد سلول‌های سرطانی و مهار تشکیل تومورها در پوست، کبد، روده بزرگ، ریه و پستان نشان می‌دهد.

 


بیک محمدی اظهار داشت: باید به یاد داشته باشیم یک رژیم غذایی سرشار از سبزیجات، میوه‌ها، غلات کامل و حبوبات خطر ابتلا به بسیاری از سرطان‌ها را کاهش می‌دهد.

 

منبع :پارک علم و فناوری قم

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 شهریور 11 :: 11:16 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا



قرآن هدف خلقت ما را بندگی بیان کرده است؛ بنابراین در همه شئوون زندگی؛ گفتار، پندار و رفتارهای فردی، اجتماعی، معاشرتی، سیاسی، اقتصادی، تفریحی باید رضایت خدا، محور کارهای ما قرار گیرد. امام کاظم (ع) مى فرمایند: تلاش کنید که زمانتان را چهار قسمت کنید: 1. بخشی براى مناجات با پروردگار، 2.ساعاتى براى امر معاش، 3 . قسمتی براى معاشرت با برادران راستگویى که عیوبتان را به شما مى شناسانند و در باطن خالصانه دوست شمایند، 4. زمانی را نیز براى لذات حلالتان در نظر بگیرید و به واسطه این ساعت چهارم (لذات حلال) است که قادر به انجام سه ساعت دیگر هستید. [1]
همه این چهار قسمت براساس هدف خلقت، باید در مسیر عبادت و بندگی خدا باشد؛ بنابراین بندگی خدا دو گونه است بندگی خاص که به شکل نماز و روزه و..است و بندگی عام که در کار، معاشرت و تفریح است یعنی این سه هم سوی با هدف کلی خلقت یعنی بندگی خدا باید باشد.
مراحل خودتربیتی [2] از دقیق‌ترین راه برای خودسازی و تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامه‌های زندگی است. این برنامه با دقیق‌ترین برنامه هایی که روان شناسان برای کنترل خود و تقویت اراده داده‌اند همخوانی دارد و شامل مراحل زیر است:
1- مشارطه: از اول صبح با خود یا فرد محترم و مورد قبولی، عهد (کتبی یا شفاهی) می‌کند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
2- مراقبه: در طول روز بر حسن اجرای شرط و پیمان خود مراقبت دارد.
3- محاسبه: شب حساب و کتاب می‌کند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است
4- معاتبه: اگر موفق بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه و سرزنش کلامی می‌کند
5- معاقبه: مرحله‌ای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه ( انفاق، روزه، و..) می‌کند. [3]


پی نوشت :
1.«اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَکُونَ زَمَانُکُمْ أَرْبَعَ سَاعَات»؛‏ 1. سَاعَه لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ :2. وَ سَاعَه لِأَمْرِ الْمَعَاشِ: 3. وَ سَاعَه لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی الْبَاطِنِ:4. وَ سَاعَه تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات‏:تحف العقول، ص 409.بحارالأنوار، نیز رک: جلد 75، ص346.
2 . مرابطه
3 . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 370، مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص223 و 224.

به یاد داشته باشید:
- در جدول الگوی دینی مدیریت زمان براساس تقسیم ساعات به چهار قسمت و الگوی 5 مرحله‌ای خودسازی و برنامه هفته حرکت می کنیم. در صورت موفق بودن به خود نمره مثبت(پاداش مانند خرید عطر برای خود یا تماس به دوست صمیمی و..) در صورت سستی و اهمالکاری به خود نمره منفی (جریمه مانند انفاق، شستن ظروف و..)بدهید.
آیت الله بروجردی عهد کرده بود اگر بی جهت تندی کند و عصبانی شود یک سال روزه بگیرید و شهید رجایی عهد کرده بودند اگر نماز اول وقتش ترکش شود، فردای آن روز را روزه بگیرد.
در حدیث تقسیم شبانه روز به چهار قسمت به معنی چهار قسمت مساوی( 4 تا 6 ساعت) نیست.
- براساس روایات و توصیه های پزشکان به 7-8 ساعت خواب در شبانه روز نیاز داریم و بهتر است شب زودتر بخوابیم تا سحر خیز، کامروا و بانشاط باشیم.
- برنامه مکتوب به دلیل عینی بودن و درگیر شدن بخش خاکستری مغز مفیدتر از برنامه ذهنی است.
- براساس این چهار ساعت، هر فردی می تواند در زندگی برای خود، برنامه فردی متعادل تنظیم کند. یعنی زمانی عبادت فردی کند، به کار شخصصی خود برسد، با دوستان خود باشد و در آخر و ورزش، تفریح مورد علاقه خود را بپردازد.
- در عبادات نباید مستحبات را بر خود تحمیل کرد چون این کار به اصل واجبات نیز ضرر می زند و نشاط را می گیرد ولی باید مراقب وسوسه های شیطان هم باشیم تا با وسوسه، همیشه احساس بی حالی نکنیم و از مستحبات در حد نشاط بی بهره نشویم. [1]
- عبادت ده جز دارد، نه قسمت آن تلاش برای کسب رزق حلال است. علامه جعفری می گوید اسلام آن قدر بع کار سفارش کرده است که می توان گفت اسلام دین تلاش و کار است. ویکتور فرانکل نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا اعتقاد دارد که کار خلاقانه از مهم ترین عوامل معنابخش به زندگی است.
- تفریح به موقع مانند روغن ماشین است؛ اگر بدون روغن با ماشین سفر برویم موتور آسیب می بیند ما هم اگر به موقع استراحت و تفریح نکنیم آسیب می بینیم. طلاب می گویند: «هر که شود تعطیل او تحصیل، شود تحصیل او تعطیل.»
- احساس گناه در هنگام تفریح به موقع و متناسب به دلیل احساس عقب افتادن از کار یا احساس گناه از لذت بردن در حالی که مثلا مادر یا برادر در گرفتاری است، باوری سمّی است که باید از بین برود. بله به موقع برای آن‌ها هم برنامه خاص خودشان را خواهید داشت.
- آیت الله بهجت به زود خوابیدن و سحر خیزی سفارش می کردند و می گفتند باید قسمتی از برنامه شبانه روزی شما اختصاص به خانواده باشد روی همین اصل به شوخی به طلاب می فرمودند: بعد از تلاش روزانه وقتی به خانه بر می گردید کتاب های تان را پشت در بگذارید(کنایه نکشیدن کار به امور خانواده و اهل عیال) ولی مراقب باشید دزدی کتاب هایتان را نبرد. [2]

پی نوشت :
1 . علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا قُربَه بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ» نوافل (مستحبات) اگر به واجبات ضرر برسانند موجب تقرب به درگاه خدای تعالی نخواهند بود. نهج البلاغه، حکمت 30.
2 . ماهنامه فرهنگی اجتماعی و آموزشی قدر، محمدحسین قدیری، ش59، 1391.

 

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 شهریور 11 :: 11:13 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 

غم اگر به صورت گذرا باشد امری طبیعی است و مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی زمانی که نشانه های بیمارگونه داشته باشد فرد باید با مراجعه به مشاور و روان درمانگر، تحت درمان قرار گیرد.
تشخیص افسردگی اگر فردی پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفته‏اى داشته باشد، دچار افسردگى اساسى شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشى از یک بیمارى جسمانى نباشد :

 1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینى و پوچى).

 2. کاهش قابل توجهى در علاقه یا احساس به فعالیت‏هاى روزمرّه (تقریباً در همه روز).

3. بى‏ خوابى یا پرخوابى تقریباً هر روز.

 4. احساس خستگى مفرط تقریباً هر روز.

 5. تحریک یا کندى روانى - حرکتى تقریباً هر روز. 6

6. احساس بى‏ارزشى.

7. کاهش تمرکز و کاهش توانایى تفکر.

8. افکار خودکشى به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشى) 

 




موضوع مطلب :


<   <<   6   7   8   9