برای دانلود کلیک کنید برای دانلود کلیک کنید مهر 92 - معرفت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
معرفت
چهارشنبه 92 مهر 3 :: 11:39 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

امام حسن مجتبی (ع) :   

والتقوی باب کل توبة و راس کل حکمة و شرف کل عمل. بالتقوی فاز من فاز من المتقین.(حف العقول، ص 234)
 پرهیزکاری وسیله بازگشت به سوی خدا و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هرکس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 4:38 عصر ::  نویسنده :

بنام خدا

دسته گلی برای مادر

 

مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشـی خارج شد، دختری را دید که روی جـدول خیابان نشستـه بود و هق هق گریـه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: دختر خوب، چرا گریه می کنی؟
دختر در حالی که گریه می کرد، گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط 75 سنت دارم در حالی که گل رز 2 دلار می شود. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ می خرم.
وقتی از گل فروشی خارج می شدند، مرد به دختر گفت: “مادرت کجاست؟ می خواهی تو را برسانم؟ دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به قبرستان آن طرف خیابان اشاره کرد.
مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت.

مرد دلش گرفت، طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و 200 مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد.

 

مدرک داشتنبیایید قدر مادر را بدانیم روزی خواهد رسید که تأسف خواهیم خورد




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 4:5 عصر ::  نویسنده :

بنام خدا

ازدواج آگاهانه و آسان

چه زمانی ازدواج کنیم؟

یکی از مسائلی مهمّی که درباره ی ازدواج و انتخاب همسر باید بررسی شود «زمان» آن است.

در این باره مطالب فراوانی نوشته شده و هر کس مطابق سلیقه و درک و علم و فهم خود کوشیده است تا جوابی به سؤال فوق بدهد.

امّا اگر بخواهیم بدون توجّه به عوامل و موانع اجتماعی و بدون توجّه به آداب و رسوم و تشریفات و سلیقه های گوناگون، مسأله را بررسی کنیم باید بگوئیم:

جواب این سإال در درون و فطرت و سرشت انسان نهفته است و نیازی به جواب و استدلال علمی و فلسفی ندارد. باید به درون مان بنگریم و از فطرت و میل ها و غرائز خود، پاسخ صحیح را دریافت نمائیم. مانند گرسنگی و تشنگی، که قانون بردار نیست و نمی شود به انسان گفت: چه زمان بخور و چه زمان نخور، آب بنوش یا ننوش؛ بله می شود در امور جنبی برایش قانون وضع کرد که مثلا: غذای فاسد و حرام نخور، آب کثیف ننوش، در هنگام روزه غذا نخور و ... .

نیاز به همسر و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و غریزی است که هر چه قانون درباره ی آن وضع می کنیم، باید ناظر به سامان دادن آن و اعتدلال بخشیدن به آن نیاز باشد، امّا در خصوص این که زمان پاسخ دادن به این نیاز چه هنگام است؟ و چه زمانی دختر و پسر باید ازدواج کنند؟ قانون بردار نیست؛ یعنی قانون «تشریعی» ندارد، قانونش «تکوینی» است.

پس باید و نباید در این زمینه، صحیح نیست، بلکه می توان برای «آمادگی» و به عنوان به دست آوردن «پیش آگاهی» نسبت به آن، برای فراهم کردن «زمینه ی مساعد» برای پذیرایی از آن، مطالعه و تحقیق نمود و شرایط را فراهم کرد.

سرانجام، زمان ازدواج چه موقع است؟

جواب:

زمان ازدواج، هنگامی است که «بلوغ جنسی» و «بلوغ عقلی» در انسان به کمال مطلوب برسد (مظور از «کمال» رسیدن به «بالاترین حدّ ممکن» نیست؛ بلکه منظور رسیدن به «حدّ معمول و متعارف» می باشد).

این که برخی می گویند: «سنّ ازدواج را اسلام در پسران 15 سالگی و در دختران 9 سالگی معیّن کرده است» صحیح نیست و اسلام چنین حکمی ندارد.

بله، قانون تشریعی اسلام در این باره این است که: ازدواج «مستحبّ مؤکّد» است امّا هرگاه این نیاز، سر یرآورد و خواست طغیان کند و انسان را به حرام بیندازد، ازدواج «واجب» می شود و عقب انداختن آن «حرام». که این قانون «تشریعی»نیز، بازگشتش به قانون «تکوینی» است؛ یعنی هرگاه بلوغ حاصل شد، ازدواج مستحبّ می شود، و هرگاه خواست زمینه ی طغیان و فساد و گناه پیش آید، واجب می شود.

بنابراین به طور خلاصه، زمان ازدواج را خود انسان با مراجعه به درون خود می تواند کشف کند؛ البته مناطق، محیط ها، جامعه ها، نسل ها، نژادها، خانواده ها و افراد، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوت هایی با هم دارند. به عنوان نمونه مناطق گرمسیری و سرد سیر، محیط های مذهبی و غیر مذهبی و ... با یکدیگر یکسان نیستند.

ازدواج ها سه نوع اند: «زود هنگام»، «دیر هنگام» و «به هنگام» که تنها نوع سوم پسندیده است.





موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 3:56 عصر ::  نویسنده :

بنام خدا

خوشبختی در قرآن

بشر، همواره در پی کشف کیمیای سعادت

و یافتن پاسخ این پرسش بُنیادین بوده است که: راه نیک بختی کدام است؟ و پایان مسیر زندگی به کجا ختم می شود؟ این موضوع، دل مشغولی همیشگی وی بوده و هست؛ چرا که زندگی فقط یک بار اتّفاق می افتد و نه می شود آن را خرید و نه دوباره بازگشت داد و نه مجال آزمایش و خطایی وجود دارد.

بنا بر این، برای کاوش درباره این پرسش، باید دنبال یک منبع جامع و کلان نگر بود. به باور ما مسلمانان، قرآن ـ که به راستی کتاب جامعی برای هدایت و رستگاری است ـ، سیمای رستگاران و عاقبت کار ایشان و نیز فرجام بدکاران را به خوبی ترسیم نموده است. لذا، در این نوشتار، مهم ترین عوامل سعادت و شقاوت را، از دیدگاه قرآن، به اختصار، مورد بررسی قرار می دهیم.

منابع خوش بختی چیست؟

به راستی خوش بختی و بدبختی چیست؟ رستگاری ای که مدّ نظر قرآن است، کدام است؟ عوامل تعیین کننده در خوش بختی (یا : سعادت، نیک بختی، خوش اقبالی، خوش فرجامی، خوش طالعی، خوش دولتی، رستگاری، موفّقیت، بهروزی، عاقبت به خیری، کامرانی، کامروایی، فوز، سعادت، روسفیدی و... ) و موجبات بدبختی (یا شقاوت، شوربختی، بیچارگی، بخت پریشی، خُسران، تیره روزی، ناکامی، بخت برگشتگی و...) چیست؟ موانع رشد و ترّقی کدام اند؟ توفیق، چیست؟ و ایا شانس، در خوش بختی انسان، نقش دارد؟

اصولاً آدمی، دارای اهداف متنوّعی است. بر این اساس، گروهی که صرفاً دغدغه پول و ثروت و مقام و شهرت و شهوت را دارند و به طور کلّی، زندگی را در مادّیات خلاصه می کنند، جزو انسان های «لذّت گرا» و در مقابل، عدّه ای که معترف به خدا و پیامبر و معاد و در پی دستیابی به معدن محبّت و خیر و فضایل و کمالات اخلاقی و گنج سعادت هستند و به زندگی چند روزه دنیا، دل خوش نمی کنند و بر این باورند که دنیا متاعی نیست که آنها را اشباع کند، انسان های «سعادت گرا» هستند.

خداوند که خود، مشتاق سعادت آدمی است و سرچشمه خوش بختی است، در قرآن، به نشانه ها و ویژگی های انسان های رستگار اشاره می کند و با این کار، الگویی عملی در اختیار انسان قرار می دهد تا با پیروی از آن، خود را به سعادت جاوید، در دنیا و آخرت برساند. مهم ترین ویژگی های سعادت بخشی که خداوند به آنها اشاره کرده است، عبارت اند از: ایمان آوردن به غیب (وحی) و کتاب های انبیای پیشین، برپا داشتن نماز و انفاق کردن،1 اطاعت از خدا و رسولش،2 کسب خشنودی خداوند،3 ایستادگی و پافشاری بر ایمان و حفاظت از آن با جان و مال خویش،4 انجام دادن اعمال نیک و رعایت عدالت،5 فروتنی، پرهیز از کارهای بیهوده و کمک به مستمندان،6 یافتن جایگاه واقعی خویش و پیروی از برنامه سعادت گرای خداوند،7 و... . از مجموع این ویژگی ها چنین برداشت می شود که تنها راه انسان برای رسیدن به رستگاری، این است که طوری زندگی کند که «خدا از او راضی باشد و او نیز از خداوند، راضی باشد».8

از رسول خدا(ص)، نقل شده است که فرمود: «هر شب، یکی از ملائکه خداوند، بر بالین جوانان می اید و ندا می دهد: برخیزید و برای رستگاری بکوشید».9 از امام حسین(ع) که زندگی او اسوه واقعی، یک زندگی سعادتمندانه و به دور از ذلّت و خواری است، نقل شده که: «من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ظالمان را جز ننگ و ذلّت نمی بینم».10

موانع خوش بختی چیست؟

به نظر شما، ایا انسان، خود، راه سعادت خویش را بر می گزیند یا چرخ روزگار، بر اساس تصادف و یا عوامل دیگری که انسان در اداره آنها نقشی ندارد، بشر را به این راه، سوق می دهد و به عبارت دیگر، هر که بهره مندتر است، خوش بخت تر است؟

درست است که استعداد و محیط مناسب، برای رشد و رسیدن به کمال، برای همگان به طور مساوی مهیا نیست؛ امّا باید بدانیم که بذر سعادت در مزرعه زندگی همه، پاشیده شده و همای سعادت هر کس، مترصّد پرواز در آسمان زندگی اوست و گنج سعادت، دست یافتنی است.

خداوند، تمام شرایط خوش بختی را برای انسان فراهم نموده است و با نعمت های بی شماری که در اختیار او قرار داده است، در واقع، راه را برای رستگاری او هموار نموده و حتّی شرایط و نحوه استفاده از این نعمت ها به منظور رسیدن به خوش بختی را هم برای او توضیح داده است. امّا به راستی چه می شود که گروهی از انسان ها با این همه نشانه و نعمت، باز هم از راه رستگاری دور می شوند و به سوی گمراهی و تیره روزی پیش می روند؟

عوامل بسیاری در این روند، تأثیرگذار هستند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1 . نفس امّاره: میل سرکش و تحریک کننده آدمی ـ که همواره زبانه می کشد و انسان را به لذّت گرایی هر چه بیشتر فرا می خواند ـ، را شاید بتوان یکی از مهم ترین عوامل سقوط انسان به سوی بدفرجامی و تیره بختی دانست.

2 . جهل: از نظر قرآن، محال است که انسان عاقل، در گرداب گناه فرو رود و یا انسان جاهل (یعنی کسی که تعقّل نمی کند) بتواند راه خوش بختی را بپیماید.11بنا بر این، می بینیم که تکیه بر عقل در مسیر زندگی، یکی از عوامل خوش بختی است و دوری از آن، یکی از مهم ترین موانع برای رسیدن به خوش بختی.

3 . غفلت از خدا و آخرت: همان طور که اشتیاق برای به دست آوردن رضایت خداوند و کسب پاداش اُخروی، سعادت ساز است، غفلت از خدا و آخرت نیز مانعی برای رسیدن به خوش بختی به حساب می اید.

4 . دام های شیطان: زندگی، صحنه جنگی سخت، بین انسان و شیطان است؛ جنگی که سرانجام، یک پیروز دارد و یک مغلوب! پس آدمی اگر خواهان خوش بختی است، باید همیشه بیدار و هشیار باشد تا فریب شیطان را نخورد و در دام او گرفتار نیاید.

فرجام سخن

هر که بخواهد میوه رستگاری بچیند، باید به دنبال اهداف بزرگ تر و اصلی تر باشد و به طور قطع، هنگامی در مسیر سعادت قرار می گیرد که خدا از او راضی باشد و در مقابل، هنگامی شقاوت و بدبختی بر سر بشر سایه می افکند که خدا از او ناخشنود است. بنا بر این، از نظر قرآن، رستگاری، برای همه، تنها با داشتن انگیزه زیبا و عزم قوی و تلاش مستمر (عمل صالح) در راه خدا قابل تضمین است و چون آدمی را از انتخاب، گریزی نیست و آدم فاقد جهت، وجود ندارد، باید خود انتخاب کنیم و در انتخاب خود به مسیر خیر و شرّ دقّت کنیم.

پی نوشت ها:

1 . ر.ک: سوره بقره، ایه2-5.

2. ر.ک: سوره نور، ایه52.

3. ر.ک: سوره روم، ایه38.

4. ر.ک: سوره توبه، ایه20.

5. ر.ک: سوره مؤمنون، ایه102.

6. ر.ک: سوره مؤمنون، ایه61.

7. ر.ک: سوره نساء، ایه13.

8. سوره مائده، ایه 119؛ سوره توبه، ایه100.

9. مستدرک الوسائل، ج12، ص175.

10.

11. ر.ک: تحف العقول، ص245.

منابع:

1 . دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، محمّد محمّدی ری شهری، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم: دار الحدیث، 1385.

2. رضایت از زندگی، عبّاس پسندیده، قم: دار الحدیث، 1384.

3. خوش بختی چیست؟، احمد لقمانی، قم: بهشت بینش، 1381، هشتم.

محمود نوری

حوزه نت




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 7:40 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

تکنیک های خلاقیت و نوآوری

برای اینکه خلاقیتی ایجاد و پرورش یابد بایستی فنون و تکنیک هایی رعایت گردد. محققان مختلف فنونی را ذکر کرده اند که به مهم ترین آنها اشاره می شود:
1 . یورش فکری(BRAIN STORMING) یا طوفان مغزی: این تکنیک را نخستین بار دکتر الکس، اس، اسبورن مطرح کرد و چنان مورد استفاده واستقبال مردم و سازمانها در غرب قرار گرفته که جزئی از زندگی آنها شده است، یورش فکری در واژه نامه بین المللی وبستر چنین تعریف شده است:
اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در جا به وسیله اعضا ارائه می گردد بیابند. یعنی هیچ انتقـادی از هیچ ایده ای جایز نیست. به هر ایده ای هرچند نامربوط خوش آمد گفته می شود.
هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد بهتر است. کیفیت ایده ها بعـداً مورد توجه قرار می گیرد افـراد به ترکیـب کردن ایده ها تشویق می شوند و از آنها خواسته می شود که نسبت به ایده های دیگران اشراف پیدا کنند.
2. الگوبرداری از طبیعت(BIONICS) : یکی از تکنیک های خلاقیت و نوآوری که در ابداعات فنی کاربرد گسترده و موفقی داشته تکنیک تقلید و الگوبرداری از طبیعت است. ابداعاتی که در زمینه علم ارتباطات و کنترل در دهه های اخیر شکل گرفته اند. برنامه ریزی های رایانه و موضوع هوش مصنوعی همه با الگوبرداری و تقلید از فعالیتهای مغز آدمی انجام شده اند و روند فعالیتها به گونه ای است که در آینده با ادامه این کار فنون و ابزارهای بدیع و جدیدی ساخته خواهند شد.
3. تکنیک گروه اسمی (NOMINAL GROUPING) : گروه اسمی نام تکنیکی است که نیز تا حدودی در صنعت رواج یافته است. فرآیند تصمیم گیری متشکل از پنج مرحله است:اعضاء گروه در یک میز جمع می شوند و موضوع تصمیم گیری به صورت کتبی به هریک از اعضا داده می شود و آنها چگونگی حل مسئله را می نویسند؛
هریک از اعضا به نوبه، یک عقیده را به گروه ارائه می دهد؛ عقاید ثبت شده در گروه به بحث گـذارده مـی شود تا مفاهیم برای ارزیابی روشن تر و کامل تر شود؛
هر یک از اعضاء مستقلاً و مخفیانه عقاید را درجه بندی می کنند؛! تصمیم گروه آن تصمیمی خواهد بود که در مجموع بیشترین امتیاز را به دست آورده باشد .
به این سایت هم رجوع کنید:
http://www.askdin.com/thread2334.html




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 7:37 صبح ::  نویسنده :

بنام خدای شهیدان

خاطره ای از مردان مرد

 

برای همه دختراش که به سن تکلیف می رسیدن یه چادر می گرفت . یه چادر گل قرمزی هم برای من خریده بود و قرار بود اون روز سر سفره افطار بهم هدیه بده . قبل از افطار بهش گفتم : امروز تو مدرسه وقتی دوستم فهمید قراره برام چادر بخری بهم گفت : ما دیشب هیچی برای افطار نداشتیم، خوش به حال شما که چادر هم دارید هیچی نگفت و بلند شد رفت همه نشسته بودیم سر سفره و منتظر اذان بودیم که دیدم کاسه آش رو آورد داد به من و گفت : ببر برای دوستت گفتم : پس خودمون با چی افطار کنیم؟ گفت : با همونی که دوستت دیشب افطار کرد! (شهیده کبری حسن زاده)




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 مهر 2 :: 7:35 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 آیه شماره 41  از سوره مبارکه عنکبوت :مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ

ترجمه :مَثَلِ کسانى که غیر خدا را سرپرست خود برگزیدند، همانند مَثَل عنکبوت است که (براى خود) خانه‏اى ساخته؛ و البتّه سست‏ترین خانه‏ها خانه‏ى عنکبوت است اگر مى‏دانستند.

شرح: استفاده از مثل، یکى از بهترین شیوه‏ها در تعلیم و تربیت است، «مثل الّذین ...» و بهترین مثال‏ها، مثالى است که در همه‏ى زمان‏ها و مکان‏ها و براى همه‏ى اقشار مردم ملموس باشد. «کمثل العنکبوت»
بناى شرک، مانند خانه‏ى عنکبوت سست و بى‏اساس است. «مثل الّذین... کمثل العنکبوت...»
عنکبوت، در اماکن متروکه خانه مى‏سازد؛ شرک نیز در روح‏هاى دور از خدا جا گرفته و تأثیر مى‏گذارد. «دون اللَّه - کمثل العنکبوت»
خانه‏ى عنکبوت، تنها اسم خانه را دارد؛ غیر خدا نیز اسم‏هایى بیش نیستند. «دون اللَّه - أوهن البیوت»
عنکبوت، در عالم خود خیال مى‏کند که خانه دارد و خانه‏اش در برابر حوادث مقاوم است؛ مشرک نیز به چنین توهّمى دچار است. «أوهن البیوت»
ولایت الهى، بنیانى مرصوص و بنایى آهنین دارد، «کانّهم بنیان مرصوص»(142) امّا ولایت غیر خدا، بسیار سست است. «أوهن البیوت»
گاهى انگیزه‏ها، خیالات و دوستى‏ها، مانع فهمیدن حقّ است. «لو کانوا یعلمون» (چنانکه مى‏گویند: «حبّ الشى‏ء یعمى و یصمّ»، برخى علاقه‏ها انسان را کور و کر مى‏کند.)
مشرکان از سر جهل و بى‏خبرى به سراغ غیر خدا مى‏روند. «لو کانوا یعلمون»

شمیم یار 92




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 مهر 1 :: 11:13 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 

تقویت اراده 


رسیدن به آرامش و درک زندگی پاک، یکی از مهم‌ترین اهداف آفرینش انسان است. خدای رحمان به ما عقل و چشم و گوش و مهم‌تر از همه ، پیام‏هایش را عنایت فرمود تا « آرامش و زندگی پاک » را تجربه کنیم«ا لا بذکر الله تطمئن القلوب». (1)

بدون خدا، زندگی رنجی است بی پایان ، « وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکاًً». (2)

«کسانی که به خدا ایمان آورده و ایمان خود را به ظلم نیالوده‌اند ، دارای ایمنی و مصونیتند و آنان هدایت یافتگان واقعی هستند» (3)

بنیامین راش، پدر روان‌پزشکی آمریکا می‌گوید: « دین آن قدر برای پرورش و سلامت روح آدمی ‏اهمیت دارد که هوا برای تنفس». (4)

یونگ، روانکاو می‌گوید: «در مورد بیماران روحی که از 35 سال به بالا داشتند ، حتی یک نفر یافت نمی‏شود که مشکل روانی او در آخرین مرحله تحلیل، به ایمان مذهبی مربوط نگردد و بهتر است بگوییم که هر فرد از آنان، به علت فقدان آن چه که دین  به اشخاص می‏دهد ، بیمار شده‏اند و هیچ کس از آن ها که نظر دینی و مذهبی خویش را باز نیافتند ، واقعاً درمان نشده‏اند». (5)

امام علی علیه السلام می‌فرماید: « تقوا، داروی بیماری دل‏های شما و شفای مرض بدن‏های شماست». (6)

امام کاظم علیه السلام می‌فرماید: « لقمان به پسرش گفت: دنیا ، دریای ژرفی است که افراد بسیاری در آن غرق شده‏اند و تقوا و پرهیزکاری، کشتی توست. آن کشتی‌ای که آکنده از ایمان باشد ، بادبان‏های آن، توکل به خدا و پاس‌دارش، عقل و ناخدایش، علم و فرمان آن، بردباری و تحمل است». (7)

زندگی، قانون دارد. خوشبختی، با فهم و رعایت قانون زندگی و سیه‌روزی، با نادیده انگاشتن قانون زندگی، حاصل می‌شود.

موفقیت‏ها به بخت و اقبال وابسته نیست، بلکه زندگی پاک را با احترام به قوانین، می‌توان در آغوش کشید.

جوانان، دانشجویان و استادان بزرگوار، باید بدانند که دنیای بی‌خدای امروز، برای کسب موفقیت کامل و آرامش واقعی، حرف زیادی ندارد و طی دو یا سه قرن گذشته ، برخی از دانشمندان تربیتی و روان‌شناسان غربی توانسته‏اند به برخی از قوانین آن - به گونه‌ای ناقص - پی ببرند اما (قرآن و عترت)، ???? سال قبل، آن هم با رعایت همه عرصه‏های زندگی و باور به سرای ابدی، دقیق‌ترین قواعد را برای درک یک زندگی پاک، بیان کردند ، « من عمل صالحاً من ذکر و أنثی فهو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه». (8)

اینک برای این که دچار « روابط و دوستی‏های ویران‌گر» نشویم ، چند قاعده را به اختصار بیان می‌کنیم که در این مقاله به اولبن مورد  که تقویت اراده است می پردازیم :

تقویت اراده در انجام برنامه‏ها 

شخص با اراده کسی است که وقتی درباره ی کاری، به خوبی تأمل کرد و آن را نافع دانست، تصمیم به انجام آن می‏گیرد و با فعالیت و ثبات قدم، آن را به اجرا در می‏آورد (9) و در مقابل، فرد سست اراده ، با کمترین مشکلی، از انجام دادن کار، دلسرد شده ، دست از تلاش برمی‏دارد.

شخص با اراده، کسی است که دارای هدفی معقول است و تا موقعی که به آن نرسیده، از تعقیب آن باز نمی‏ایستد و مشکلات و موانع روانی یا مادی، به اراده و عزم او لطمه نمی‏زند و از پیشرفتش، جلوگیری نمی‏کند.

کسی که اراده‌ای قوی دارد ، آن چه را خواسته است، با کوشش و ثبات قدم، به دست می‏آورد. شخص با اراده، کسی است که دارای هدفی معقول است و تا موقعی که به آن نرسیده، از تعقیب آن باز نمی‏ایستد و مشکلات و موانع روانی یا مادی، به اراده و عزم او لطمه نمی‏زند و از پیشرفتش، جلوگیری نمی‏کند.
آسمان

راهکارهای تقویت اراده 

الف) تعیین هدف یا اهداف

انسان باید ابتدا هدف و یا اهداف خود را در زندگی و یا کاری که می‏خواهد انجام دهد ، به طور دقیق و مشخص، ترسیم کند. طبیعی است که این هدف، باید شفاف، معقول، قابل دست‌یابی، بدون افراط و تفریط ، مطابق توان و استعداد خود و واقع‌بینانه باشد نه بلندپروازانه و خارج از توانایی‌‏های شخص. در غیر این صورت، وقتی با مشکلات و موانع سختی رو‌به‌رو شود ، ناامید و دلسرد شده ، از ادامه کار، منصرف می‏‏شود و خود را ناتوان و بی‌‏اراده می‏بینید.

ب) شناخت توانایی‌‏ها واستعدادها

همه ما در وجود خود ، از استعدادهایی برخورداریم . کافی است این نیروها را بشناسیم و برای رسیدن به هدف، آنها را به کار گیریم.

ج) برنامه‌‏ریزی

باید برای تمام کارها و فعالیت‌‏های شبانه‌روزی، برنامه‌‌ای مدون و منظّم داشته باشید .بدین منظور از جدول برنامه ریزی استفاده کنید که در ستون افقی آن، ساعات شبانه‌روز و در ستون عمودی، ایام هفته را یادداشت و تمام کارهای روزانه - خواب، استراحت، ورزش، مطالعه - را در آن درج کنید و هر فعالیتی را در زمان خاص خود ، در جدول بنویسید و هیچ زمانی را بدون کار ، خالی نگذارید. هر روز صبح با نگاهی به آن برنامه ، به اجرای دقیق آن بپردازید و شب‏ها، قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابی کنید. شایسته است همچون یک محاسبه‌‏گر جدی و قاطع ، فعالیت‏های روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن آن ها را بررسی کنید و در صورت موفقیت، خود را تشویق و در صورت تخلّف و سهل‌‏انگاری در اجرا، خود را تنبیه کنید.

آجر‏های بنای هستی‌مان را، طرز تفکرمان می‏سازد و اگر بخواهیم در دنیای‌مان اتفاق زیبایی بیفتد ، گام اول ، تغییر در نگاه و بینش ماست.

د) اصل تلقین یا خودگویی‏هایمثبت

گفتن، باور داشتن است. (تلقین و خودگویی مثبت) وقتی می‏گوییم من آدم شکست خورده‌ای هستم، بی‌استعدادم و عوض شدنی نیستم، در واقع، حکم محکومیت خود را صادر می‏کنیم. روان‌شناسی شناخت، به ما چنین می‏گوید: دستور دادن، فرایند شدن است و ما را دستورات می‏سازند. ما همواره با خودمان حرف می‏زنیم و هفتاد درصد (70%) وقت‌مان با گفت‌وگو سپری می‏شود حتی زمان خواب و ما همان می‏شویم که با خود حرف می‏زنیم. سعی کنید دستورات خوبی به خودتان بدهید. شما با خودتان چه می‏گویید؟ فرهنگ ذهن و زبان شما، مثبت است و نیروزا و یا منفی است و نیروبر؟

آجر‏های بنای هستی‌مان را، طرز تفکرمان می‏سازد و اگر بخواهیم در دنیای‌مان اتفاق زیبایی بیفتد ، گام اول ، تغییر در نگاه و بینش ماست. با تغییر نگاه ، ایده‌آل‏ها و اهداف زندگی‌مان به درستی شکل می‏گیرند و آن گاه گام دوم، یعنی تلاش مستمر و انتخاب‏های عالی و فرداساز، در دنیای ما رخ خواهد داد . «إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم».

نگرش‏ها و اندیشه‏های ما، مهم‌ترین عامل تغییر به شمار می‏آیند. نود درصد (90%) تغییرات خوب و بد زندگی‌مان، به نوع نگرش ما به رخدادهای زندگی بستگی دارد و ده درصد (10%) آن به وقایع بیرونی وابسته است.

ادیسون می‏گوید: « مشکل افرادی که شکست خورده‏اند و دست از تلاش بر‌داشتند ، این بود که نمی‏دانستند که در یک قدمی ‏پیروزی‏اند » و می‏گفت: راز توفیقم این بود که هرگاه برای باز کردن دری تلاش می‏کردم و باز نمی‏شد ، بارها و بارها تلاش می‏کردم و با خود می‏گفتم: حتماً این کلید ، درب را در صدمین بار، باز خواهد کرد.

ه) تدریجی بودن تقویت اراده

برای به دست آوردن اراده‏ای قوی و محکم، باید به تدریجی بودن آن و نیاز آن به تمرین، توجه داشت. گمان نکنید می‏توانید به طور دفعی و بدون تلاشی درخور، به آن دست یابید. بنابراین، به راهکارهای عملی زیر توجه کرده، به آنها پای‏بند باشید:

- هر روز صبح حداقل بیست دقیقه ، به طور مرتب و در ساعتی معین ، ورزش کنید.

-  صبح‏گاهان، هر زمان که بیدار شدید ، بی‌‏درنگ برخیزید و از رختخواب بیرون روید ، حتی اگر خواب‌آلودگی مزاحمتان است، از اتاق بیرون روید و قدری نرمش کنید تا خواب‌آلودگی از بین برود.

- در صورت امکان، چند دقیقه قبل از اذان صبح از خواب بیدار شده، نماز شب بخوانید و اگر در آن وقت بیدار نشدید ، قضای آن را به جا آورید.

- مقید باشید هر روز تعداد آیات معینی از قرآن را تلاوت کنید (حداقل 30 تا 50 آیه) و در صورت تمایل، در هفته‌‏های بعد، بر میزان آن بیفزایید.

- ترک گناه و مخالفت با هواهای نفسانی، نقش بسیار مؤثری در تقویت اراده و نهادینه کردن آن در درون انسان دارد.

- هرگز در کارها، ناامید نشوید و با حالتی تهاجمی، برای پی‌گیری و به انجام رساندن کارهای ناقص و ناموفق، تلاش کنید.

- کارهایی را که به عهده می‏گیرید، ناتمام رها نکنید و آن ها را به نحو احسن و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، ادامه دهید و از پراکنده کاری و آشفتگی در کارها که موجب به هم ریختگی نظام فکری می‏شود ، بپرهیزید و به فعالیت‏های خود ، تمرکز و انسجام ببخشید.

- همواره بر خداوند ، توکل کرده و در همه امور، از او استمداد جویید. (10)

ادامه دارد...

پی‌نوشت:

1. رعد، آیه 28.

2. طه، آیه 124.

3. انعام، آیه 82.

4. مجله پیوند، ش 257، ص 34.

5. موسوی لاری، رسالت اخلاق در تکامل انسان، ص 170.

6. نهج البلاغه، خ 198.

7. کلینی، اصول کافی، 1، 19.

8. نحل، آیه 97.

9. نیروی اراده نیرویی باطنی برای اتخاذ تصمیمات، اقدام به کار، اداره و انجام اهداف و وظـایـف است.

10. محمدرضا احمدی، پرسش‏ها و پاسخ‏ها، دفتر هفتم .

منبع : بر گرفته از نشریه ی پرسمان

 

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 مهر 1 :: 10:59 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

 

مهارت‌های زندگی با رویکرد دینی

 

خلاصه کتاب: گردآورنده: منصوره میری: مقدمه: مهارتهای زندگی عنوانی برای آموزه‌ای جدید است که اولین بار توسط سازمان جهانی بهداشت مطرح شد که بعنوان یک دستورالعمل برای بهبود وضعیت زندگی به فرهنگ کشورها راه یافت. هر جامعه‌ای متناسب با فرهنگ و امتیازات خود نیازمند آموزش انواعی از مهارتهاست با توجه به فرهنگ اسلامی ایرانی مهارتهایی را مورد توجه قرار می‌دهیم که ما را در مسیر زندگی دین مدارانه و متعادل میان جنب? مادی و معنوی زیست این جهان هر چه بیشتر یاری دهد.

خانواده و مهارتهای زندگی

خانواده در اغلب جوامع اهمیت بالایی دارد بی‌تردید خانواده متشکل از هر زوج ناهمجنس با یک فرزند یا بیشتر خانواده‌ای است که تمام منافع و آثار مورد انتظار از خود را می‌تواند تأمین کند.

بهترین جایگاه و بهترین زمان برای یادگیری مهارتها

کودک در اولین مراحل رشد اکثر مهارتها و دانستنی‌ها را بدون واسطه از خانواده خود دریافت می‌کند بنابراین می‌توان این عبارت را پذیرفت که خانواده اولین جایگاه برای یادگیری اولین دانستنی‌هاست. تعبیر اولین برای ما اهمیت دارد. آدمی اولین آموخته‌های خود را به راحتی فراموش نمی‌کند به خصوص اگر این آموخته‌ها را در اولین سنین یادگیری فرا بگیرد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:

العلم فی الصغر کالنقش علی الحجر، دانشی که در کودکی فرا گرفته می‌شود مانند نوشت? بر سنگ است (و باقی می‌ماند)

علائم و نوشته‌های روی سنگها حتی پس از گذشت هزاران سال از بین نرفته‌اند.

دوره طفولیت دوره‌ای است که در آن موانع درونی و بیرونی بر سر راه شناخت و پذیرش و گرایش انسان وجود ندارند. موانعی نظیر غرایز و شهوات محرک‌های اجتماعی (مانند گروه دوستان) و مراکز تفریحی خارج از حدود خانواده. بنابراین آموزش‌ها در عمیق‌ترین لایه‌های وجود کودک نفوذ می‌کنند حضرت امیر(ع) در نامه سی و یکم نهج‌البلاغه به فرزندشان فرمودند: بادرتک بالادب قبل ان یقسوقلبک، به تربیت تو اقدام کردم قبل از آنکه قلب تو سخت شود.

قلب در فرمایش فوق ناظر به قوای درونی فرد است. قلب بعنوان مرکز شناخت عواطف و احساسات در حالت اولی? خود پاک و پذیرا و الهی است. اما با گذشت زمان و برانگیختگی غرایز و امیالی همچون خودخواهی، گناه آلودگی و پیدا شدن قدرت توجیه و زبان‌بازی، از قابلیت‌پذیرندگی این نیرو کاسته می‌شود. سخت شدن قلب کنایه از عدم تأثر و ایجاد ناباوری است. بهترین سن برای تأثیرپذیری همان کودکی است. که اگر بستر آموزش اولین دانستنی‌های لازم قرار گیرد آثار درازمدت خود را تا سال‌ها و بلکه تا آخر عمر نشان می‌دهد.

بهرحال ما در زندگی متعادل و دینی نیازمند دو دسته دانایی هستیم. دانایی‌هایی از جنس آگاهی‌های نظری و دانایی‌های عملی.

خانواده و ارتقای دانش نظری اعضا

خدا

اولین چیزی که می‌بایست در فهرست آموختنی‌های خانواده قرار بگیرد اعتقاد به خداست. در اکثر خانواده‌های مسلمان کوششی برای اینکه این آموزه بصورت خودآگاه و ارادی مورد یادگیری اعضا قرار گیرد، صورت نمی‌پذیرد. آنچه در خانواده نیاز به آموزش دارد این است که افراد بدانند خدا همواره حاضر است حضور خداوند در زندگی به معنای وجود ناظری دائمی و حسابگر است هرگاه والدین از انجام رفتار ناروا خودداری کنند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم نشان دهند که حضور خداوند مانع انجام این رفتار شده است این باور در فرزند تقویت می‌شود اگر والدین انجام رفتارهای صحیح را نیز به حضور خدا نسبت دهند نتیجه‌ای مشابه حاصل می‌گردد. متون دینی با برشمردن بی‌شمار صفات پروردگار در صدا تقویت احساس حضور پروردگار در زندگی هستند برای مثال در دعای جوشن کبیر که هزار نام از اسماء و صفات خداوند در آن آمده است هزار پاسخ به هزار نیاز انسان هزار توست. انسان‌ها در اثر شرایطی که در که راهی به سوی خدا هست حضرت حق دائماً در زندگی انسان راه می‌یابد. چنین انسانی به بزرگترین بلای زندگی یعنی یأس مبتلا نخواهد شد. صفات بیکران? خداوند به معنای این هستند که انسان از چهارچوب قضای الهی خارج نیست، ناامید نیست، همواره گشایش برای او میسر است و همواره کسی هست که او را حمایت کند.

شناخت معصومان

ایجاد شناخت نسبت به معصومان یعنی آشنا ساختن فرزندان با قهرمانان پاکی، یعنی ارائه الگوهایی که هیچ نقص رفتاری ندارند کسانی که از حیث رفتار فردی، خانوادگی و اجتماعی بهترین‌هایی بوده‌اند که شایست? سرسپاری و سزاوار دوست داشتن هستند ذکر مثالی در این باره بسیار مفید است. با وجود آنکه عدم شناخت کافی شیعیان نسبت به هم? معصومان نقصی بزرگ است اما این مسئله در جای خود اهمیت دارد که چرا برخی از این بزرگواران بیش از سایرین مورد شناخت، توجه و محبت مردم هستند. مردم مسلمان ما از ابتدا رسول خدا(ص) را با نام پیامبر رحمت، پدر امت و امین مردم روزگار خود شناخته‌اند. امام علی(ع) را با عدالت که بزرگترین آرمان اجتماعی بشر است می‌شناسند و امام حسین(ع) را با مردانگی، رشادت و ظلم ستیزی شناخته و او را قتیل العبرات (کشت? اشک) می‌نامند. مردم با سیلی از عواطف به او و پدرش پیوستگی غیرقابل توصیفی دارند. این رشت? محکم که از جنس عاطفه است ظرفیت آن را دارد که از کودکی بسته شود و به مرور تقویت گردد. کودک زبان عاطفه و مفاهیم عاطفی را می‌شناسد و این فرصت و نعمتی است که نباید آن را در الگوسازی فراموش کرد.

خانواده و دانش‌های عملی

شناخت عقل و استفاده از آن در زندگی

واژه عقل و مشتقات آن در متون اسلامی مکرر ذکر شده‌اند. از نظر روایات اسلامی عقل می‌بایست زمین? تعبد را فراهم کرده و آدمی را بهشتی کند. اگر خرد انسان در مسیر قوای حیوانی (حرص، خودخواهی، رفتارهای مزّورانه) قرار گیرد آدمی آن را در راستای هدف واقعی این نعمت قرار نداده است. تعقل و خردورزی مهمترین مهارتی است که باید در زندگی انسان آموخته و به کار رود.

1- در برخی روایات آمده است: هیچ مالی برگشت‌کننده‌تر از عقل نیست. منظور روایت می‌تواند این باشد که مدیریت مال و عقل معاش از خود مال مهمتر است اگر کسی مال فراوانی در اختیار داشته باشد ولی از تکنیک‌های مدیریت آن بی‌خبر باشد و یا آنها را به کار نگیرد دارایی خود را از دست می‌دهد در مقابل فراوانند کسانی که با برخورداری از قدرت عقلانی دارایی اندک خود را حفظ و یا زیاد می‌کنند.

2- روایتی دیگر اثر و یا کاربرد خرد را بیان می‌دارد که نگاه مهارتی به آن بسی بجاست. در این روایت آمده است: بهترین (بخش) عقل تدبیر است. تدبیر نگاهی نافذ، دوراندیشانه به چیزی داشتن. انسان مدبر از سطحی‌نگری فارغ است. بسیاری از تصمیمات عجولانه یا قضاوتهای نابجا به دلیل سطحی‌نگری انسان است، این قضاوت‌ها و آن تصمیمات معمولاً انسان را دچار پشیمانی می‌کند. برای تدبیر می‌توان از دانش‌های قبلی خود مقایسه مورد پیش آمده با موارد مشابه و مشاوره با دیگران بهره گرفت در روایت‌های اسلامی آمده است: هیچ پشتیبانی مانند مشاوره وجود ندارد.

3- روایت دیگر چنین است: دوستی‌ورزی نیمی از عقل است. انسان آگاه و خردمند کسی است که در روابط خانوادگی و اجتماعی اصول اخلاق ارتباطی را حفظ کند دشمنی انسان را به تنهایی مبتلا می‌کند. تمام اخلاق ناپسند مانند تکبر، درشت‌خویی، ناسزاگویی و امثال آن به ضعف یا قطع روابط می‌انجامد. قطع روابط نیز آدمی را ناتوان می‌کند. روشن است که بخش قابل ملاحظه‌ای از امور انسان به کمک فکری یا فیزیکی دیگران وابسته است کمال نادانی است که کسی گمان کند خود می‌تواند از عهد? هم? مشکلات خویش برآید. ممکن است فرد بدخو به مناسبت موقعیتی که به دست آورده دیگران را با همراهی با خود وادار کند مانند رئیس یک اداره یا کارخانه یا پدر یک خانواده لیکن این همراهی همدلی نیست زمانی که همدلی در کار نباشد افراد از تمام توان خود برای کمک به دیگران استفاده نخواهند کرد بنابراین ضابطه‌ها به رابطه‌های پایدار بدل نخواهد شد در این مسیر امکان پدید آمدن هرگونه تقلب و نفاق فراهم است در مقابل انسانی که با ابراز دوستی به دیگران کمک می‌کند و یا از آنها کمک می‌گیرد و در مجموع روابط خود را بر مبنای دوستی‌ورزی قرار می‌دهد در واقع تمام ظرفیت‌ها و فعالیت‌های دیگران را به طرزی ناپیدا در اختیار خود می‌گیرد علاوه بر آنکه از لذت معاشرت با آنها نیز برخوردار می‌شود پس انسان عاقل انسان دوستی‌ورز است.

تربیت ذهنی فرزندان

یکی از رئوس مهم تربیت فرزندان تربیت دینی آنهاست. تربیت دینی به طور قطع مبتنی بر این است که والدین خود با رعایت مقررات دینی الگوی عملی مستقیم و زنده‌ای برای فرزندانشان باشند. آگاهی بخشی به افراد درباره دستورات دینی یکی از مراحل تربیت است. اولین گام در این راستا واضح نمودن این حقیقت است که تمام رفتارهای خوب رفتارهایی دینی‌اند. رعایت نظم و نظافت، عدالت‌خواهی، راستگویی، وفای به عهد، احترام متقابل و نیکوسخنی، چیزی جز رعایت دین و دینداری نیست پس اگر کودک یا نوجوان نظافت و نظم فردی خود را رعایت کند باید به او القا نمود که فردی دیندار است تلقین دینداری و مسلمانی از خلال چنین رفتارهای انسانی به افراد مرحله روانشناختی مهمی است که در القا و استحکام احساس دینی مؤثر است.

مرحله دوم آموزش آداب و دستورات شریعت است متأسفانه گروه قابل توجهی از والدین ایرانی با وجود اعتقادات ریشه‌دار به خدا، قرآن و رسول و اهل بیت گرامی‌اش در آموزش دستورات شریعت کوتاهی می‌کنند زمانی که دستورات شریعت آموزش داده نشوند مورد عمل هم قرار نمی‌گیرند تمرین دستورات و قوانین انجام آنها را به مرور زمان بر افراد آسان می‌کند طبعاً اگر در ادام? مسیر معرفت و آگاهی محبت به خدا و اهل بیت هم به آن ضمیمه شود شعور و احساس و عادت به انجام مناسک به ایمانی شایسته تبدیل می‌گردد. مرحل? دیگری در تربیت دینی وجود دارد که کمتر مورد توجه والدین قرار می‌گیرد و ما نام آن را «تربیت ذهنی» می‌گذاریم.

دانشمندان علم منطق تفکر را چنین تعریف می‌کنند جستجو در بین معلومات و پیدا کردن جواب سوال از میان آنها این رفتار ذهنی که هر فرد در مواجهه با یک سوال یا یک مشکل اندکی تأمل کرده و به معلومات پیشینش مراجعه نماید و سپس جواب مقتضی را بیابد رفتار مثبتی است که بدون تمرین برای افراد به ملکه و عادت تبدیل نمی‌شود در روایتی از حضرت علی(ع) آمده است که انسان نادان اول سخن می‌گوید در حالی که انسان عاقل ابتدا تفکر می‌کند. والدین می‌توانند در هر مرحله و در هر مسئله کوچکی که از فرزندان خود چیزی می‌پرسند و یا از آنها توضیحی درباره امری می‌خواهند ابتدا آنها را وادار به کمی تفکر کنند حتی اگر مسئله و موضوع مورد نظر بی‌اهمیت یا کم اهمیت باشد.

رشد تخیل و تکلم

آدمی در هر مرحله باید به نوعی از عالم خیال و در مجموع از دستگاه ذهن خود استفاده معقول و مفید نماید. این اعجاز ذهن است که تمام لغات را ثبت می‌کند و اعجاز خیال است که جملات را می‌سازد و سومی اعجاز کلمه است که با عالم واقعی ارتباطی توصیف‌ناپذیر دارد. یعنی همان رابط? کلمه و معنا یا کلمه و مصداق. انسان‌ها از کلمات پلی برای عبور به واقعیات می‌سازد.

برای مثال ما با استفاده از کلماتی احترام‌آمیز و دلنشین مانند گفتن یک جمله دعایی برای کسی در او شوق و محبت و سپاس می‌آفرینیم همان گونه که کلمات خشن و بی‌ادبانه‌ای که نثار کسی می‌شود نفرت و خشم را در همان لحظه در او ایجاد می‌کند. هر چقدر که ذهن انسان از واژه‌ها و عبارات مختلف انباشته باشد فرد قدرت تعبیر حکایت و تکلم بیشتر می‌یابد.

سیاست خویشتنداری

خویشتنداری یا کف نفس یا تقوی یک رفتار است رفتار در وهل? اول نیازمند یک نیروی بازدارنده درونی است و دستیابی به این نیرو علاوه بر باور و اعتقاد نیازمند تمرین است.

باور و اعتقاد به خویشتنداری انسان جهت می‌دهد. زمانی خویشتنداری و کف نفس معنا می‌دهد که فرد در موقعیت انجام دادن یک عمل ناروا و یا در مسیر مسیل و انگیزه انجام آن قرار می‌گیرد و آن‌گاه خودداری کرده و با کوشش (کم یا زیاد) از مهلک? ارتکاب آن برهد. تلاش برای بالا بردن توان خویشتنداری ارتقای توانمندی و قدرتهای درونی است. آدمی با قدرت اختیارش شناخته می‌شود شخصی که به تمام محرک‌های بیرونی پاسخ مثبت می‌دهد و در اکثر قریب به اتفاق موارد ناخودآگاه خود را با وضعیت پیرامونی تطبیق می‌دهد نمی‌تواند انسان مختاری باشد این انسان قدرت «نه» گفتن به هیچ یک از این محرک‌ها را ندارد. بسیارند والدینی که همواره نگرانند فرزندانشان به خواسته‌های نامعقول دوستان تن دهند. خواسته‌هایی نظیر کشیدن سیگار، برقراری روابط مشروع، استعمال مواد مخدر و... بخشی از این نگرانی ناشی از این است که والدین می‌دانند هیچ گاه نکوشیده‌اند خویشتنداری را در فرزندان خود ایجاد کنند یعنی قدرت «نه» گفتن را.

پیامدهای فقدان تربیت و برنامه‌های خویشتندارانه

آدمیان در وهله اول به آنچه برای آنان لذت بیشتری فراهم می‌کند تمایل بیشتری دارند و برای انجام این دسته امور سرمایه‌گذاری روانی زیادی نمی‌کنند از سوی دیگر هم امر مادی و لذت‌آوری تاریخ مصرف دارد انسان تنوع طلب با تکرار یک رفتار لذت‌آور احساس خوشایند اولیه را نسبت به آن از دست می‌دهد به همین دلیل خیلی زود به دنبال سطح بالاتری از لذت می‌گردد اگر این لذت‌ها گناه‌آلود باشند معنای این امر غوطه‌وری هر چه بیشتر آدمی در گناه و معصیت است.

حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: به درستی ترسناکترین و مهلکترین امور بر شما دو چیز است: تبعیت از هوس و آرزوهای طولانی شاهد مثال ما در این قسمت تبعیت از هوی و هوس است به دنبال هوی رفتن یعنی هو کجا که نسیم هوس انسان می‌وزد عمل آدم هم به همان سو برود هر چه خواست بگوید هر چه خواست بنگرد هر چه خواست بخورد و هر چه خواست بپوشد پیروی از هوی دوره عدم بلوغ و طفولیت تفکر و اراده است زیرا این فرد در واقع نمی‌اندیشد. دلیل آن هم روشن است این خود به سرعت مبادرت به عمل می‌کند انتخاب نمی‌کند چون اساساً احتمالات را بررسی نمی‌کند در منظومه فکری این فرد تقسیم به خوب و بد یا خوب و خوب‌ترین وجود ندارد یعنی به سلسله مراتب اخلاقی فکر نمی‌کند بنابراین کسی که روش تفکر را می‌آموزد به مواد صحیح برای تفکر نیز نیاز دارد حضرت امیر(ع) می‌فرمایند رفتار خویشتندارانه رفتاری است که شخص با استفاده از آن براساس یک تقسیم‌بندی زندگی می‌کند «به آنچه پایدار، علاقه‌مند و از آنچه ناپایدار رویگردان است».

راهکار تقویت خویشتنداری

یک راهکار عام در این باره همان است که از کلمات گهربار حضرت امیر استفاده می‌شود.

ان استصعبت نفسه فیها تکره لم یعطها سؤلها فیما تحب، اگر نفس انسان در آنچه دوست ندارد از او نافرمانی کرد انسان هم خواست? نفس را به او ندهد این راه حل، عبارت است از اینکه آدمی باید بکوشد هم? محبوبها و خواسته‌های نفس را اجابت نکند سیر نگه داشتن نفس آن را آرام نمی‌کند بلکه قدرت مهار آن را از بین می‌برد. تاکید بر این نکته لازم است که بدانیم کنترل نفس همواره به این معنا نیست که جلو حرام‌خواهی نفس را بگیریم بلکه دایره کنترل و خویشتنداری گسترده‌تر از ممانعت از انجام رفتارهای ناشایست و محرمات الهی است. برای مثال یک فرد مایل است امروز لباس خاصی را بپوشد که پوشیدن آن هم مانع شرعی ندارد اگر در همین لحظه جلو این محبوب را بگیرد و موقتاً آن لباس را بر تن نکند پدید? کنترل را تمرین می‌نماید. این سخن نه بدان معناست که آدمی باید دائماً با خواسته‌های مشروع خود بستیزد بلکه مراد این است که تا زمان رسیدن به این توانایی روش کنترل را تمرین نماید.

قناعت

قناعت که از ریش? لغوی «قنع» و از مصدر قنوع به معنای راضی بودن به عطای کم است حالتی نفسانی و ارادی است یعنی انسان از روی تصمیم و حتی در عین توانگری تلاش می‌کند که خواسته‌های دور و دراز و خاستگاه لذات خود را مدیریت نماید.

قناعت دارایی است. خداوند تعالی به داود پیامبر(ع) وحی فرمود بی‌نیازی را در قناعت قرار دادم و این در حالی است که مردم آن را در زیادی مال جستجو می‌کنند اما نمی‌یابند. رسول خدا فرمود: القناع? مال لاینفذ. قناعت مالی پایان‌ناپذیر است من قنع غنی کسی که قانع شد بی‌نیاز می‌شود من قنع بشع کسی که قانع شه سیر می‌شود.

قناعت آرامش دهنده و سالم ساز است

احساس بی‌نیازی دنیایی از رضایت، آرامش و خرسندی را به ارمغان می‌آورد آرامشی که به انسان سلامتی بدن ارزانی می‌کند.ب راساس همین رابطه مستقیم بین آرامش روانی و سلامت جسمانی است که امام حسین(ع) می‌فرمایند: القنوع راح?‌الابدان. قناعت راحتی بدن‌ها را به دنبال دارد.

قناعت در مسائل شهوانی عفاف می‌آورد

رضامندی به قدر کفاف منجر به عفاف می‌شود هر قانعی عفیف است.

اثر دیگر عفت‌ورزی و قناعت به همسر تداوم جریان عفت عمومی در جامعه است. یعنی صیانت از عفت، غیرت‌ورزی و کنترل هوس نسبت به زنان در جامعه به جریان عفت عمومی کمک می‌کند. برعکس، هرزگی و عدم رعایت حرمت مادر همسر و خواهر بیگانه، به عدم رعایت حرمت محارم خود فرد از سوی دیگران می‌انجامد. در پایان اشاره به این روایت بسیار بجاست که حضرت امیر فرمودند. پاداش مجاهد شهید در راه خدا بزرگتر از انسان پاکدامنی نیست که توانایی (بی‌عفتی دارد ولی) عفت می‌ورزد. هر آینه انسان عفیف (از فرط پاکی و قداست) گویی فرشته‌ای از فرشتگان خداست. بسیاری از اهل معنا از راه کنترل غریزه جنسی خود به درجات بالای کمال رسیدند.

مهارتهای دیگری چون مثبت‌اندیشی، کنترل خشم، تواضع، مواسات، احساس یگانگی با مردم وجود دارد که اگر این مفاهیم بعنوان مفاد اصلی دینداری در متون آموزشی و سیستم‌های تربیتی قرار گیرند نتایج مفیدی خواهد داشت بسیار مهم است که آداب اخلاقی را زمانی به افراد باید تعلیم داد که موانع درونی از قبیل غرایز و شهوات برای مقابله با این آداب در آدمی بیدار نشده‌اند. درونی کردن این آداب در سنین کودکی بسیار بجا و به موقع است.

مولف: فریبا علاسوند

 

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 مهر 1 :: 7:4 صبح ::  نویسنده :

بنام خدا

امام مهدی عج :  


إنّا یُحیطُ عِلمُنا بأنبائِکُم و لایعَزُبُ عَنّا شَى‏ءٌ مِن أخبارِکُم ؛ (بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 175)

 
 ما از همه خبرهاى شما آگاهیم و چیزى از خبرهاى شما از ما پنهان نیست .




موضوع مطلب :


<   <<   6   7   8   9   10